بررسی عوامل موثر بر اعتماد به عملکرد روابط عمومی قوه قضائیه در شهر … |
۱۲
Mishler & Rose
۲۰۰۱
تقسیم بندی اعتماد سیاسی به دو سطح :
تئوری نهادی ( ساختاری ) ۲٫ تئوری های فرهنگی
۱۳
Rose
۲۰۰۱
با بحث از تئوری های فرهنگی و نهادی و تقسیم بندی هر یک از آن ها به سطوح خرد و کلان ، علت بی اعتمادی را در سطح کلان فرهنگی ، مسائل یا معضلات فرهنگی و فرهنگ ملی (بی اعتمادی ) و در سطح خرد ، مسائل مربوط به چگونگی جامعه پذیری آحاد جامعه می داند و علت بی اعتمادی را در سطح کلان تئوری های نهادی ، نحوه عملکرد دولت و در سطح خرد ؛ ارزیابی و برداشت های فردی آحاد جامعه از عملکرد دولت در حوزه های مختلف ذکر می کند .
۱۴
Keene & Bruce
۲۰۰۱
اعتماد عمومی بخش مهمی از بافت اجتماعی هر ملت است . مهمترین عوامل موثر بر بی اعتمادی مردم عبارتند از :
۱- دریافت هدیه و انعام توسط کارکنان دولت و سازمان های تابعه ۲- مسافرت های پرخرج و هزینه بر کارکنان دولت و سازمان های تابعه ۳- برخورد و رفتار تبعیض آمیز در قبال دوستان و بستگان ۴- استفاده از اموال و دارائی های دولتی در راستای منافع شخصی ۵- سوء استفاده از اطلاعات یا اسناد دولت ۶- مشکلات مربوط به افشای مسائل مالی ، سهام و کسب و کاردر سازمان های عمومی ۷- دریافت اجرت یا حق الزحمه های مشکوک ، پارتی بازی در انجام امور مربوط به کارفرمایان بزرگ و انجمن های بازرگانی ۸ – عدم راست گویی و صداقت و یا نگفتن واقعیت ها ۹- توجه خاص به برخی افراد
۱۵
Burg
۲۰۰۵
اعتماد عمومی را به دو نوع زیر تقسیم می کند :
اعتماد بر مبنای دانش
اعتماد برمبنای نتیجه
(زاهدی و همکاران ، ۱۳۹۰ : ۷۳- ۷۴ )
۲-۴ رویکرد خرد
نظریه پردازانی از جمله پیوتر زتومکا، کلاوس افه و پاتنام در تحلیل و بررسی اعتماد به عوامل فردی و خرد توجه دارند . این نظریه پردازان به منظور تحلیل معنا و مفهوم اعتماد سطح تحلیل خرد و سطح مطالعه کنش را برگزیده اند .
۲-۴- ۱ نظریه های تبیین کننده تأثیر ویژگیهای فردی و پایگاه اقتصادی اجتماعی بر اعتماد
بر طبق رویکرد اجتماعی- روان شناختی که در دهه های ۱۹۵۰ و۱۹۶۰ در ایالات متحده توسعه یافت ، منشأ اعتماد اجتماعی را باید در هسته شخصیت افراد جستجوکرد. اعتماد در کودکی آموخته می شود و در بقیه عمر تداوم می یابد و بر اثرتجربیات مختلف به کندی تغییر می کند. اعتماد ممکن است بر اثر تجربه ای تلخ به سرعت تنزل یابد اما با وقوع مکرر تجربیات خوشایند، به احتمال زیاد، بار دیگر به آهستگی افزایش خواهد یافت. مطابق نظر روان شناسان اجتماعی، اعتماد اجتماعی، بخشی از یک ویژگی گسترده تر خصوصیات شخصیتی است که شامل خوشبینی، اعتقاد به همکاری [۲۷]و اطمینان به این موضوع است که افراد می توانند اختلافاتشان راکنار بگذارند و با یکدیگر زندگی اجتماعی رضایت مندانه ای داشته باشند. اعتماد وخوشبینی جزء جدایی ناپذیر همان تمایل عمومی به زندگی جمعی هستند. بر عکس،کسانی که به دیگران اعتماد نمی کنند انسان های بدبین[۲۸] و منفی بافی هستند که قابلیت های همکاری اجتماعی و سیاسی را باور ندارند.
این دیدگاه ، فرآیند اجتماعی شدن در اوایل کودکی در مقایسه با تجربیات بعدی زندگی را کمتر مورد تأکید قرار می دهد. در این دیدگاه عنوان می شود افرادی که به دیگران اعتماد می کنند، در جامعه موفق تر هستند، نسبت به دیگران مرفه ترند، ازآموزش بهتر و بیشتری برخودارند و پایگاه اقتصادی، اجتماعی بالایی دارند.
فرهنگ بی اعتمادی از میان گروه های تحصیل نکرده ، فقر و حادثه دیده نشأت می گیرد که از محیط های توسعه نیافته برخاسته اند و خود را در یک محیط کاملاً جدید بیگانه می یابند. (وند نوروز،۱۳۹۰ )
کسانی که فاقد منابع و پشتوانه های حمایتی هستند ، تمایل به بی اعتمادی (سوء ظن ، پذیرش فرض توطئه،شک و تردید در گسترش اعتماد ) دارند زیرا احتمال سلب اعتماد برای آنان به منزله از دست رفتن آبرو است. لومان دو نمونه ارائه می دهد : «کشاورزانی که به زحمت ، معیشت خود را تأمین می کنند از ریسک کردن یا پذیرفتن احتمال خطر پرهیز می کنند زیرا در معرض گرسنگی و از دست دادن محصولاتشان هستند و قدرت ادامه دادن تولید را ندارند همچنین صاحبکارانی که با مشکل نقدینگی مواجه هستند درمقایسه با کسانی که دردسری از این نظر ندارند تمایل کمتری به خطر کردن درموضوعات مهم را دارند .»( زتومکا،۱۳۸۷ :۲۲۷- ۲۲۸ )
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 01:31:00 ق.ظ ]
|