دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است.

رهنگی و مدیرت ظاهر جوانان است.
این تحقیق به روش پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در میان جوانان ۱۵-۲۵ ساله ی شهر بابلسر در سال ۱۳۸۹ انجام شده است.روش نمونه گیری، طبقه ای خوشه ای چند مرحله ای متناسب با حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران ۳۸۰ نفر انتخاب می شوند.به منظور سنجش این رابطه از نظریه ی پیر بوردیو و آنتونی گیدنز استفاده شده است.
پژوهش ابراهیمی و بهنویی نشان داد که با افزایش سرمایه فرهنگی افراد نحوه مدیریت ظاهر در میان دختران و پسران افزایش می یابد. از سوی دیگر، الگوی رایج مدیریت ظاهر در میان جوانان متأثر از نوگرایی و مولفه های مرتبط با دنیای مدرن است .
ازتحقیقات دیگر که در خصوص بدن در ایران انجام شده است کارآقای ناصرالدین غراب در سال ۱۳۸۸ می باشدکه در قالب رساله دکترای ایشان تحت عنوان« بررسی تطبیقی طرز تلقی گروه های دینی و غیردینی نسبت به بدن»انجام شدهاست.ایشان درکارخودبامحور قراردادن دین به بررسی دیدگاه های افراد نسبت به بدنشان و همچنین اقدامات واعمالی که افراد نسبت به بدن خودانجام می دهند می پردازد.محقق در مقدمه تحقیق خود بیان می کند امروزه شاهد توجه روزافزون افراد به بدن خود می باشیم که این مداخله به اشکال گوناگون در سطح گسترده جامعه دیده می شود.جامعه شناسان این تحولات در جوامع به خصوص جامعه غربی را دوران مدرنیته متأخربه قول گیدنز حاصل سکولارشدن وتقدس زدایی تدریجی جامعه، فردیت یافتن بی سابقه، مصرف گرایی وشکل گیری منابع جدید هویت می دانند.محقق در ادامه بیان می کند ظهور بدن درعرصه عمومی وسیله ای برای هویت یابی ومعرفی خود که این با باورهاواعتقادات دینی که بدن را جوهری مستقل می داند وتأیید بر حفظ پوشش وحجاب دارند درتعارض است. بنابراین این تحولات جدید در جامعه ایران می تواند بیان گر فاصله گرفتن ازارزش های دینی وسنتی مرتبط با بدن باشد.
وی دراین تحقیق سعی می کند که به چند سوال اساسی جواب دهد که:
طرز تلقی دین باوران وغیرباوران از دین چیست ؟واین طرز تلقی های مذکور پاسخ گوی چه انگیزه های فردی واجتماعی می باشند؟ دراین تحقیق ازنظریات افرادی چون گیدنز، شیلینگ، گافمن، الیاس، فوکوو… استفاده شده است. روش تحقیق کیفی است. یافته های تحقیق از طریق مصاحبه با ۸۱ نفراز افراد مذهبی وغیرمذهبی درگروه های سنی مختلف به دست آمده است.محقق براساس یافته های حاصل از این مصاحبه‌ها یک تیپولوژی ۷ گانه ارائه داده است که براساس آن مصاحبه شوندگان براساس نوع نگرششان نسبت به بدن واقدامات ورویه هایی که در مورد آن اتخاذ می کنند به متدین صرف، مذهبی، سکولار، سکولارو سکولارمعتدل تقسیم شده اند. نتیجه گیری که محقق می کند این است که درجامعه ما نوعی چالش بین برون ودرون یا ظاهروباطن وجوددارد.یعنی افراد ممکن است به لحاظ باطنی دارای عقایدی باشند و به آن باور داشته باشند اما آنچه در ظاهر آن ها دیده می شود چیزی برخلاف عقاید درونی وباطنی آن ها باشند.
فاتحی و اخلاصی در پژوهشی با عنوان «مدیریت بدن و رابطه آن با پذیرش اجتماعی بدن»در سال ۱۳۸۷ به تحقیق و کندوکاو برای بررسی رابطه بین پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن پرداخته اند.
این تحقیق با روش پیمایشی داده های خود را جمع آوری نموده است . حجم نمونه این تحقیق ۴۰۰ نفر از زنان ۱۸-۴۰ ساله ساکن در مناطق هشتگانه شیراز بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله‌ای و تصادفی ساده انتخاب شده اند .چارچوب نظری این تحقیق بر اساس نظریات گافمن، بوردیو، گیدنز و نظریه مبادله شکل گرفته است.
یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که زنان توجه بالایی به تمام وجوه مدیریت از بدن داشته اند . بین متغیرهای مصرف رسانه ای ، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اجتماعی اقتصادی با مدیریت بدن رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن رابطه معکوس و معنا دار وجود داشته است.
مقاله ای با عنوان «بدن به مثابه هویت» توسط آزاد ارمکی و چاوشیان در سال ۱۳۸۱ انجام شده است . این تحقیق به مطالعه ی تجربی فرضیه گسسته شدن شکل های هویت از موقعیت های ساختاری می پردازد.
در این پژوهش بدن به مثابه مستقیم ترین و در دسترس ترین قرارگاهی است که می تواند حامل و نمایشگر تفاوت های شیوه زندگی و شکل های هویت باشد.و بدین سان جسم به یک اصل هویتی تبدیل می شود .محققین این پژوهش به دنبال پاسخگویی بدین سوال هستند که: هم اکنون در شهر تهران بدن و ظواهر جسمانی به مثابه مقوله ای مرتبط با هویت فردی و جمعی تا چه حد مبنایی برای ترسیم خطوط اجتماعی است و آیا این تمایز ها و تفاوت ها به موازات خطوط پایگاه اجتماعی –اقتصادی و سرمایه اقتصادی است یا این که استفاده از بدن به مثابه وسیله هویت ،مستقل از تمایزها و تعین های ساختاری صورت می پذیرد؟
برای پاسخگویی به این سوال محققین داده های خود را از یک نمونه ۸۲۵ نفری از ساکنان ۱۸ سال به بالای شهر تهران جمع آوری می کنند .همچنین گرداوری داده ها از طریق مصاحبه همراه با پرسشنامه انجام پذیرفته است.
یافته های تجربی تحقیق حاضر ،تا حد قابل توجهی فرضیه این پژوهش را تایید می کند ، بعبارت دیگر داده‌ها این فرضیه را که کنترل شکل های هویت فردی و اجتماعی از طریق دستکاری و نظارت بر ظواهر جسمانی فرایندی است که به عوامل فرهنگی بیش از عوامل ساختاری مربوط می شود ،تایید می کند . یافته‌های این تحقیق حاکی از آن است که سطوح گوناگون مدیریت بدن رابطه معناداری با متغیرهایی از جمله جنس، سن ، تحصیلات، سرمایه
فرهنگی ، ایدئولوژی خانواده سنتی ، دیانت و … دارد .
کلانتری و دیگران در مقاله ای با عنوان«هویت دینی و جوانان» در سال ۱۳۸۸به دنبال بررسی میزان احساس تعلق به هویت دینی و عوامل موثر بر آن است . هویت دینی به دلیل ماهیت و محتوایی که دارد تقریبا مهمترین بعد هویت است که نقش بسیار تعیین کننده ای در هویت یابی افراد یک جامعه بازی می کند.
جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان سال سوم متوسطه نواحی چهار گانه آموزش و پرورش شهر شیراز هستند که نمونه ای ۴۰۰ نفره شامل دختران و پسران مورد مطالعه را در بر می گیرد.تحقیق حاضر از نوع بنیادی-کاربردی است .روش تحقیق مورد استفاده میدانی است که از روش های اسنادی نیز در مطالعات مقدماتی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه خود اجراست
یافته ها نشان می دهد بیشتر دانش آموزان دارای هویت دینی بالایی هستند به طوریکه تنها ۴ درصد دانش آموزان دارای هویت دینی ضعیف هستند. از میان متغیر های مستقل ، متغیرهای احساس تعلق به جامعه ، رویکرد مثبت به غرب ، فردگرایی و شکاف ارزشی رابطه معنی داری با هویت دینی دانش آموزان دارد.
سفیری وغفوری در مقاله ای به«بررسی هویت دینی و ملی جوانان شهر تهران با تاکید بر تاثیر خانواده » در سال ۱۳۸۸می پردازند.محققین در این مقاله سعی بر ان دارند تا از سویی به بررسی وضعیت هویت ملی و دینی جوانان شهر تهران در سه بعد احساسی ،اعتقادی و عمل بپردازند و از سویی دیگر تاثیر خانواده با توجه به نقش والدین در امر جامعه پذیری و همچنین تعامل آنان با جونان به عنوان یک نهاد اجتماعی را بررسی کنند.
این تحقیق با دیدگاه کنش متقابل نمادین انجام شده است و با روش پیمایش و بهره گیری از روش نمونه گیری چند مرحله ای ،۳۹۰ نفر از جوانان ۱۸ تا ۲۵ ساله شهر تهران انتخاب شده و هویت مطرح شده با ویژگی های فردی و خانوادگی آنان در ارتباط قرار داده شده است.
یافته ها نشان می دهد در خانواده هایی که والدین ،پایبندی بالایی نسبت به مولفه های دینی و ملی دارند، جوانان آنها نیز از هویت ملی و دینی قوی تری برخوردار هستند. عملکرد والدین در زمینه آموزش در دو بعد ملی و دینی با هویت ملی و دینی جوانان رابطه مستقیم و مثبت دارد. میان منطقه محل سکونت و هویت ملی و دینی جوانان رایطه ی منفی و معکوس وجود دارد .با افزایش سن هویت دینی کاهش می یابد و بین تحصیلات و هویت دینی و ملی جوانان رابطه ی منفی و معکوس وجود دارد.
گنجی و دیگران در مقاله ای به بررسی رابطه« هویت دینی و سرمایه اجتماعی» می پردازند .هویت دینی از مهمترین عناصر ایجاد کننده همگنی و همبستگی اجنماعی در سطح جوامع است.این پژوهش به بررسی رابطه هویت دینی و سرمایه اجتماعی مردم شهرستان کاشان در سال ۱۳۸۷ می پردازد .جامعه آماری در این پژوهش افراد ۲۰ تا ۶۴ سال شهرستان کاشان است و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران ۳۸۳ نفر تعیین شده است. همچنین روش نمونه گیری ،سهمیه ای است. روش تحقیق نیز پیمایشی است و بر اساس ابزار پرسش نامه داده ها گرداوری شده است.در این تحقیق هویت دینی متشکل از سه بعد دینداری ، تعهدی و تعلقی است . یافته ها نشان می دهد که ابعاد دینداری ،تعهدی و تعلقی هویت دینی با سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری دارد. و در نهایت یافته ها نشان می دهد که افزایش هویت دینی افراد میزان سرمایه اجتماعی آن ها را افزایش می دهد.
در جمع بندی پیشینه ی تجربی تحقیق به این نکته باید اشاره نمود که تحقیقات انجام شده به موضوعات مختلفی پرداخته اند اما همچنان که مشاهده کردیم بر روی هویت دینی و ارتباط آن با مدیریت بدن تحقیق خاصی صورت نگرفته بود بدین معنی که ارتباط میان این دو متغیر به صورت متغیرهای اصلی در پژوهشی مشاهده نگردید اگر چه در تحقیقات قبلی بین متغیر دینداری و مدیریت بدن تحقیقات اندکی انجام گردیده است.اما رابطه ی تنگاتنگی بین تحقیقات مرور شده در بالا با پژوهش حاضر وجود دارد بدین صورت که دین و مدیریت بدن و مفروضات ونظریات مربوط به این دو متغیر در تحقیقات پیشین به چشم می خورد که برای غنای بیشتر این پژوهش از آنها استفاده می گردد.
جدول ۱-۲ پیشینه تحقیقات داخلی

 

 

 

 

 

 

 

 
 
 
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;">