کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



تبیین کلی توبه                                          

 در این مبحث راجع به ماهیت و مفهوم توبه،  پیرامون توبه در ادیان مختلف اعم از اسلام، مسیحیت و یهودیت، و  مطالبی راجع به حقیقت و اهمیت توبه بیان می شود.                                                       

۱ـ۱ـ۱ـ ماهیت و مفهوم توبه                                              

در این گفتار معنای لغوی توبه،  معنای اصطلاحی توبه،  توبه در حقوق جزای اسلام، توبه در فقه پویای اسلام و جایگاه توبه در قانون مجازات اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد.                                                        

 

۱ـ۱ـ۱ـ۱ـ معنای لغوی توبه 

توبه در لغت به معنی بازگشت، هر نوع بازگشتی و بازگشت از گناه و ندامت وپشیمانی می باشد.[۱]

توبه از ماده «توب» به معنای «رجع» بازگشت است. صاحب مقاییس اللغه می نویسد: « توب، التاء و الواو و الباء کلمه واحده تدلٌ الی رُجُوع؛ تَوَب با تاء، واو و باء،کلمه واحدی می باشد که به معنای رجوع و بازگشت است.»[۲]

در لسان العرب نیز آمده است: « التوبه: الرجوع من الذنب وتاب الی اللهیتوب توباً متابا، اناب و رجع من المعصیه الی الطاعه؛ توبه به معنای بازگشت از گناه است.»[۳]

خواجه نصیر الدین طوسی(رحمه الله) در اوصاف الاشراف می نویسد: « توبه به معنای بازگشت از معصیت است و نخست باید دانست که گناه چه باشد.»[۴]                                                                  

مرحوم محقق اردبیلی در کتاب مجمع الفائده و البرهان فی شرح الارشاد الاذهان می فرماید:«التوبه                                 هی الندامه والعزم علی عدم الفعل لکون الذنب قبیحاً ممنوعا و امتثالاً لامرالله و لم یکن غیر ذالک مقصوداً.»[۵]                         

ازاین تعریف دو نکته استفاده می شود:

۱ـ پشیمانی و ندامت، توبه است.    ۲ـ عدم الفعل (ترک گناه) به خاطر قبح شرعی آن باشد.                     

در توضیح این نکته باید گفت که «عدم الفعل» گاهی به خاطر عدم توانایی بر انجام آن است و زمانی خاطر ممنوع و قبیح بودن آن است.از این رو مجرد «عدم الفعل» توبه نیست؛ مثلاً کسی دراثر ارتکاب زنا مبتلا به بیماری هایی شود که مانع تولید مثل و فرزند دار شدن او می شود،حال اگر وی به خاطر فرزند دار نشدن، از عمل ارتکابی خود پشیمان شود این پشیمانی توبه نیست؛ زیرا پشیمانی او به خاطر قبح شرعی عمل نمی باشد. اکنون سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که اگر امکان ارتکاب گناه برای شخص نباشد و او در این حال توبه نماید، آیا توبه وی محقق و پذیرفته می شود؟ در پاسخ باید گفت: اگر شخص مرتکب بپذیرد که معصیت الهی را کرده است، به طوری که اگر قادر به انجام آن نیز بود، دیگر مرتکب آن نمی گردید، در این صورت توبه اش پذیرفته خواهد شد. شیخ بهایی (رحمه الله) در تعریف توبه می نویسد: «التوبه:الرجوع و تنسب الی العبد و الی الله سبحانه….و معناها علی الاول:الرجوع عن المعصیه الی الطاعه و علی الثانی: الرجوع عن العقوبه الی الطف و التفضیل.»[۶]

توبه در لغت به معنای رجوع و بازگشت از گناه است و در اصطلاح عبارت است از« رجوع از طبیعت (حیوانی) به سوی روحانیت نفس بعد از آنکه به واسطه معاصی و کدورت نافرمانی، نور فطرت و روحانیت محبوب به ظلمت و طبیعت تبدیل شده است.»[۷]                                                       

در قرآن هم توبه به معنای «رجوع انسان گناهکار» آمده و هم به معنای « توفیق توبه دادن از طرف خداوند به بنده معصیت کار» و هم به معنای « قبول وپذیرش توبه از جانب خداوند متعال » آمده است. در نتیجه می توان گفت، هر توبه انسان پیچیده شده در دو توبه الهی است: یکی توفیق دادن به بنده برای توبه ودیگری پذیرفتن توبه بندگان است و ممکن است هر سه توبه را به معنای لغوی برگشت داد؛ به این معنی که توبه از انسان، رجوع از گناه بازگشت از معاصی است و توبه اول از خداوند، رجوع فضل و رحمتش سوی بنده است و توبه دوم،رجوع به قبول آن از بنده است.[۸] بنابراین لغت شناسان توبه را به معنای رجوع دانسته اند.اما برخی از آنان،آن را به معنای مطلق رجوع گرفته اند، و بعضی دیگربه معنای رجوع مقید یعنی بازگشت از گناه تعبیر کرده اند. بنابراین توبه، به معنای بازگشت و پشیمانی از گناه و تصمیم بر ترک آن است.

۱ـ۱ـ۱ـ۲ـ معنای اصطلاحی توبه

توبه در اصطلاح عبارت است از« الندم علی الذنب لکونه ذنباً، فخرج الندم علی شرب الخمر مثلاً لاضراره بالجسم و قد یزاد مع العزم علی ترک معاوده ابداً و الظاهر ان هذا الاعزام لذالک الندم غیر منفک عنه.»[۹] کلام شیخ بهایی (رحمه الله) در تعریف اصطلاحی توبه مؤید کلام محقق اردبیلی است. آنجا که  می فرماید: « عدم فعل و پشیمانی از گناه باید به خاطرمعصیت و قبیح بودن گناه باشد و در عدم فعل و پشیمانی، عنصر و قصد دیگری دخیل نباشد.» نکته ای که مرحوم شیخ بهایی علاوه بر ندامت و پشیمانی در توبه لازم میداند، عزم همیشگی بر ترک بازگشت به گناه و معصیت است که این عزم، لازمه آن ندم  بوده و از آن جدایی ناپذیر است.

علامه طباطبایی (رحمه الله) در تعریف توبه می فرماید: « توبه در لغت به معنای برگشت است توبه از بنده، برگشت اوست به سوی پروردگارش با پشیمانی و بازگشت از سرپیچی و از جانب خداوند نیز به معنای توفیق وی به توبه یا آمرزش گناه او.»[۱۰]

با تأمل در آیات و روایاتی که در باب توبه وارد شده است و کلام برخی فقها که ذکر شد، استنباط می شود که توبه، عبارت از یک ندامت و پشیمانی است که اعتراف و اعتذار را در پی دارد و مانع بازگشت اعمال مجرمانه و گناه می شود و توبه را در حقوق کیفری اسلام می توان اینگونه تعریف کرد: توبه، به معنای بازگشت از گناه و اعمال مجرمانه و پشیمانی از اعمال گذشته وسعی در انجام اعمال صحیح و پسندیده و عدم تکرار جرایم گذشته است.[۱۱]

بنابراین تعریف، سه عنصر ندامت وپشیمانی و اعتذارو عدم برگشت بر گناهان گذشته در مفهوم توبه نهفته است.

توبه در اصطلاح عبارت است از ترک گناهان کنونی وعزم بر ترکشان در آینده وتدارک تقصیر گذشته و به عبارت دیگر به معنی بازگشت از گناه قولی، فعلی و فکری است.[۱۲] توبه در لغت به معنای بازگشت است ودر قرآن کریم هم به خداوند نسبت داده شده است و هم به انسان. توبه خدا به معنای برگرداندن لطف و رحمت خود به سوی بندگان، و توبه انسان به معنای برگشت او از حالات و اعمال فاسد گذشته خود است، لذا هر توبه انسان محفوف به دو توبه از خداست به این بیان که: اول خدا توبه می کند؛ یعنی خداوند لطف خود را به بندگان گنهکار بر   میگرداند و با این لطف انسان متوجه بدی های خود می شود. او پس از این، توبه کرده و از اعمال و افعال گذشته خود پشیمان می شود و برمی گردد. پس از این حالت، بار دیگر خدا لطف کرده و توبه او را می پذیرد. آری، یک توبه انسان میان دو توبه لطف خدا قرار می گیرد. به این ترتیب خدا توفیق توبه از عیب ها را به انسان عطا       می کند، دوم انسان پشیمان شده و از آن عیب ها و فسادها توبه می کند. سوم خداوند کریم و رحیم این توبه را می پذیرد. خداوند در قرآن کریم این حقیقت  را چنین بازگو می کند: « خداوند لطف خود را بر آنان شامل  میکند و می فهمند که بد کرده اند. سپس آن افراد متوجه توبه می شوند. بار دیگر خداوند رحیم توبه آنان را پذیرفته وآنان را می بخشد.»[۱۳]

امام علی(علیه السلام) توبه را چنین معنا می کند: « التوبه نَدَمٌ بالقلب و استغفار باللّسان و ترکٌ بالجوارح و اضمارٌان لا یعود؛ توبه از چهار چیز تشکیل می شود: اول پشیمان شدن قلبی، دوم آن پشیمانی در قالب استغفار به زبان جاری گردد، سوم در کنار آن دو ترک معاصی و رها کردن فسادهای گذشته تحقق یابد، چهارم تصمیم بر اینکه در آینده نیز آن گناهان و فسادها تکرار نگردد.»[۱۴]

خرید و دانلود متن کامل پایان نامه فوق در این لینک

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-10] [ 02:58:00 ق.ظ ]




جایگاه توبه در حقوق جزای اسلام  

توبه از بنیادهای حقوق جزای اسلامی است و در سایر مکاتب امروزی نمونه آن به چشم نمی خورد. در حقوق کیفری اسلام، توبه یکی از معاذیر قانونی معافیت از مجازات محسوب می شود. این مطلب به این معناست که جرم واقع شده و مجرم نیز دارای مسئولیت کیفری است؛ اما رعایت پاره ای از مصالح و اِعمال سیاست جنایی مناسب ایجاب می کند که از وی رفع مجازات شود. به عنوان نمونه کسی که عضو گروههای غیر قانونی بوده است و پیش از کشف باندش خود را تسلیم مراجع ذیصلاح قانونی می کند، یا مأموری که در راستای اطاعت از امر مافوق به اشتباه، امر او را قانونی تلقی کرده و در اجرای آن مرتکب جرم شده است، در اینصورت جامعه به دلایل مختلف از جمله تشویق افراد عضو گروههای غیر قانونی و برانداز به تسلیم، یا به خاطر عدم تقصیر مأمور مرتکب جرم، از اِعمال مجازات صرف نظر می کند. در مورد شخص تائب نیز وضع همین گونه است؛ یعنی با وجود اینکه عمل ارتکابی جرم بوده و مرتکب جرم نیز دارای شرایط مسئولیت کیفری است، اما قانونگذار به علت ندامت و پشیمانی حقیقی مجرم، از مجازات او صرف نظر می کند. امروزه جرم شناسان معتقدند که مجازات و   سزادهی مجرم،هدف مطلق نیست؛ بلکه وسیله ای برای اصلاح و بازپروری و یا ارعاب اوست و مجازاتها را باید طوری مقرر نمود که بتواند مجرم را که هراز چند گاهی از ضوابط اجتماعی تخلف می کند و در واقع از جامعه می گریزد، با ضوابط اجتماعی آشنا سازد و به او تعلیم دهد که لازمه زندگی جمعی، سر نهادن به پاره ای ازمقررات است و او ناگزیر به پیروی از اوامر و نواهی جامعه خود می باشد و اگر در این کار موفقیت حاصل شود آن وقت است که این فرد رمیده از اجتماع، به آغوش جامعه باز خواهد گشت و زندگی مسالمت آمیز خود را با سایر افراد جامعه شروع خواهد کرد.[۱]

حال اگر مجرمی را مجازات نماییم که از ارتکاب عمل و از کرده ی خود به شدت پشیمان گشته است، به طوری که دچار عذاب وجدان شده و مصمم است که دگر بار مرتکب چنین عملی نشود و اشتباه خود را جبران نماید و هرگز از قواعد اجتماعی تخلف نکند، دست به کار بیهوده ای زده ایم. زیرا موضوع اِعمال مجازات، سالبه به انتفاع موضوع شده است و ما بدون اِعمال مجازات به هدف خود رسیده ایم. اسلام چنین تأسیسی را در حقوق کیفری پیش بینی نموده است و اِعمال کیفر را در صورت توبه مجرم، تحت شرایطی منتفی میداند و این یکی از امتیازات بارز و منحصر به فرد حقوق جزای اسلامی است. در نتیجه، توبه از دیدگاه حقوق جزای اسلام یکی از موارد سقوط مجازات شمرده شده است.[۲]

 

۱ـ۱ـ۱ـ۴ـ جایگاه توبه در فقه پویای اسلام

قرآن کریم در آیات متعدد، انسانها را به توبه تشویق می کند. خداوند توابین را مساوی با متطهرین قرار داده و     می فرماید: « اِنّ اللهَ یُحبُ التوّابین و یحبُ المتَطّهرین »[۳]یکی از سوره های قرآن کریم به نام « توبه » نامگذاری شده است. واژه « توبه » و مشتقات آن نود و دو بار و کلمه « استغفار » و مشتقات آن چهل و پنج بار در قرآن کریم ذکر شده است. همچنین در روایات صادره از طرف معصومین (علیهم السلام ) نیز به توبه و اثرات آن بسیار سفارش شده است. از دیدگاه قرآن و روایات، توبه چهره عمل را تغییر داده و گناهان را تبدیل به نیکی ها و حسنات می کند. آثار توبه نه تنها در بُعد فردی، بلکه در بُعد اجتماعی هم قابل توجه است. توبه نه تنها شخص را اصلاح می کند، بلکه جامعه را در برابر تکرار جرم و گناه از سوی توبه کار ایمن می کند.[۴]

توبه را می توان از دیدگاه فقهی، با توجه به آثار آن بر دو قسم تقسیم نمود:

۱ـ توبه باطنی،۲ـ توبه حکمی

توبه باطنی، عبارت از توبه بین انسان و خداوند می باشد که با توجه به نوع گناه، دارای انواعی است. به طور کلی گناهان اقسام گوناگونی دارند که کیفیت توبه نسبت به هر یک نیز مختلف است. این گناهان را می توان به سه قسم تقسیم کرد:

الف) موجب زائل شدن حقی از دیگران یا ثبوت حدی از حدود الله نمی شود، بلکه گناه به خود گناهکار مربوط میشود وبه بیرون سرایت نمی کند؛ مانند حسادت و دروغگویی. در اینصورت اگر گناهکار از کرده خویش نادم و پشیمان شده و تصمیم بگیرد که برای همیشه به آن گناه عود نکند، توبه محقق شده واثرات توبه نیز بر آن بار    می شود.

ب) موجب ثبوت مالی از حقوق الناس یا حقوق الله می گردد، مانند ترک زکات و خمس.

در این مورد، توبه زمانی قابل تحقق است که علاوه بر پشیمانی و ندامت از گذشته، حقوقی را که بر ذمّه او قرار گرفته، بپردازد.

ج) گناه موجب حدّ شرعی باشد که این خود از نظر کیفیت ثبوت حد، از جنبه حق به سه دسته تقسیم می شود:

۱ـ از جنبه حق الله موجب حق شرعی می شود؛ مانند زنا.

۲ـ از جنبه حقوق الناس موجب حق شرعی می شود؛ مانند قتل.

۳ـ هم از جنبه حق الله و هم از جنبه حق الناس موجب ثبوت حق می شود؛ مانند سرقت.[۵]

در کتب فقهی راجع به توبه حکمی، تعریفی را نیافتم.

 

۱ـ۱ـ۱ـ۵ـ جایگاه توبه در قانون مجازات اسلامی

یکی از اهداف مجازات در نظام های کیفری، اصلاح مجرم است. برای همین در میزان، نوع و کیفیت مجازات باید به این موضوع توجه کرد که مجرم باید بار دیگر اصلاح و جامعه پذیر شود. با در نظر گرفتن این هدف باید پذیرفت که منصفانه نیست، مجرمی که پیش از اِعمال مجازات و بعد از ارتکاب جرم، از ارتکاب عمل خود پشیمان شده و برای جبران آن پیش قدم می شود، با دیگر مجرمان به یک اندازه مجازات شود. امری که در منابع معتبر اسلامی از جمله قرآن کریم که روشنگر و هدایت کننده مسلمانان است، نیز به آن اشاره شده است. از طرف دیگر در منابع معتبر فقهی نیز این موضوع مورد تأکید قرار گرفته است. در قانون مجازات اسلامی برای چنین مجرمان پشیمانی که آثار ندامت و اصلاح را در خود نشان داده اند، تخفیف هایی در نظر گرفته شده است و حتی با حصول شرایط قانونی، موجبات برائت فرد مرتکب جرم را فراهم می آورد. توبه یکی از مفاهیم دینی ما است که در تعریف آن گفته شده: « توبه عبارت است از بازگشت از دوری به حق تعالی و نزدیک شدن به خداوند متعال یا ترک گناهان در زمان حال و عزم قطعی بر ترک آن در آینده و تلافی کردن تقصیرهای گذشته یا بازگشت از مخالفت حق به سوی موافقت او.» در ادامه به بررسی این نهاد فقهی در قانون مجازات اسلامی می پردازیم.

اگر هدف از مجازات، پشیمانی مجرم از کار خویش و عزم جدّی بر تکرار نکردن عمل مرتکب باشد، در این صورت مجازات کاری نامعقول به نظر می رسد. دین اسلام چنین تأسیسی را در حقوق کیفری پیش بینی کرده است و اِعمال کیفر را در صورت توبه مجرم، تحت شرایطی منتفی می داند و این یکی از امتیازات بارز و منحصر به فرد حقوق جزای اسلام است. در قانون مجازات اسلامی، توبه یکی از اسباب شرعی سقوط مجازات است که به عنوان یک مبحث از فصل یازدهم با عنوان سقوط مجازاتها از مواد ۱۱۴ تا ۱۱۹ به آن پرداخته است، که این امر بیانگر میزان اهمیت نهاد فقهی توبه، نزد تدوین کنندگان این قانون است. توبه در جرایم مستوجب حد، چنانچه قبل از اثبات جرم باشد، موجب اسقاط مجازات خواهد شد. البته مطابق شرع وقانون، توبه در مواردی مجازات حدی را به مجازات تعزیری تبدیل خواهد کرد.

از جمله تبصره ۲ ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی، توبه شخص زانی و لائط را که به عنف مرتکب جرم زنا یا لواط شده باشدف به مجازات حبس یا شلاق تعزیری تبدیل می کند.

مقررات مربوط به توبه در قانون مجازات اسلامی در یک مبحث گنجانده شده است که این روش بهتر از مقررات پراکنده در جرایم مختلف در قانون مصوب ۱۳۷۰ است. ضمن اینکه در قانون مجازات به طور کلی به نقش توبه در جرایم مستوجب تعزیر هم اشاره شده است که در مواردی توبه مجرم موجب اسقاط و در مواردی دیگر موجب اختیار دادگاه در تخفیف مجازات مرتکب جرم تعزیری خواهد شد که این موضوع یعنی تعمیم تأثیر توبه به جرایم تعزیری از نوآوردهای قانون مجازات به شمار می آید. نکته قابل توجه دیگر در قانون این است که در صورت تکرار جرم، توبه تأثیری در سقوط مجازات نخواهد داشت. زیرا تکرار جرم، با دلیل وجودی توبه که ندامت از ارتکاب عمل مجرمانه و تلاش برای جبران آن است، مغایرت دارد. در واقع کسی که قبل از دستگیری، خود را معرفی و به جرم خود اعتراف کند، توبه او پذیرفته می شود و در واقع اَمان نامه ای می گیرد که طبق آن از تعرض مصون است. توبه در جرایم سنگین و سبک می تواند مؤثر باشد. اما تشخیص اینکه در مورد کدام مجرم و کدام جرم ارتکاب یافته، می توان از توبه استفاده کرد، از اختیارات قاضی است؛ یعنی اینکه وقتی مجرمی برای معرفی خود به عنوان شخصی که توبه کرده، مراجعه می کند تشخیص پذیرش توبه و اِعمال تخفیف در مجازات مجرمان تفاوت هایی دارد. از جمله اینکه کسی که توبه کرده و برای برطرف شدن آثار جرم همکاری می کند،    می تواند از تخفیف های قانونی و قضایی که در قانون پیش بینی شده است، برخوردار شود. فرد توبه کننده از ارتکاب عمل مجرمانه، در برخی موارد می تواند از مزیت تعلیق مجازات استفاده کند، در بعضی مواد در قانون مجازات، توبه مجرم این امکان را برای او فراهم می آورد که به تقاضای قاضی، وی مشمول عفو رهبری شود.

خرید و دانلود متن کامل پایان نامه فوق در این لینک

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:57:00 ق.ظ ]




توبه در ادیان

  در این مبحث توبه در دین اسلام، توبه در دین یهود و توبه در آیین مسیحیت مورد بررسی قرار می گیرد.

۱ـ۱ـ۲ـ۱ـ توبه در دین اسلام

از منظر اسلام کسانی که دچار لغزش و گناه می شوند، می توانند از دریای بی انتهای رحمت الهی به واسطه توبه وندامت قلبی برخوردار شوند و از هلاکت ابدی نجات یابند. حتی فقها و متکلمان اسلامی بر وجوب توبه اجماع دارند.[۱] توبه یک وظیفه واجب است و قرآن کریم هفت مرتبه با عبارت «توبوا» همه مردم را به آن فرمان داده است، از جمله:«و توبوا اِلی الله جَمیعاً اَیها المُؤمنونَ لعلَکم تفلِحون؛ ای مؤمنان همگی به درگاه خدا توبه کنید، امید که رستگار شوید.»[۲]

امیر مؤمنان(علیه السلام) توبه را چنین معنا می کند:«التوبه نَدم بالقَلب و اِستغفارٌباللِسان وَ ترکٌ بالجَوارِح و اِضمارٌ اَن لا یَعود؛ توبه عبارت از پشیمانی قلبی، آمرزش خواهی زبانی، ترک عملی گناه با اندام و تصمیم بر عدم بازگشت به گناه است.»[۳] توبه گناهان را می شوید ودل ها را از زنگار پاک می کند و زمینه عبودیت و بندگی انسانها را فراهم می آورد.«التوبه تُطَهِرٌالقلوب و تَغَسِلٌ الذنوب؛توبه،دلها را پاک می کند و گناهان را می شوید.»[۴]

شهید مطهری در این باره می فرمایند: « توبه عبارت است از یک نوع انقلاب درونی، نوعی قیام، نوعی انقلاب از ناحیه خود انسان علیه خود انسان. این جهت از مختصات انسان است. گیاه تغییر مسیر می دهد، ولی علیه خودش قیام نمی کند، این استعداد را ندارد.»[۵]

اما در مورد توبه در عصر ظهور حضرت دو دسته حدیث به ظاهر متفاوت وجود دارد. پاره ای از احادیث، دوران غیبت را عصر فرصت ها و ظهور را زمان پایان یافتن فرصت ها معرفی کرده اند که با آمدنش مجال توبه و بازگشت از گمراهان ستانده می شود.

تعدادی دیگری از احادیث،عصر ظهور را دوران رشد و تربیت و زمان جبران ضعف های بشر می دانند. از این رو در این زمان باب توبه همچنان باز و زمینه جبران کاستی ها فراهم است. در جمع میان این دو دسته روایات،    میتوان دسته دوم را به زمان آغازین ظهور ناظر دانست که امام مهدی(عج) به هدایت و روشنگری خواهند پرداخت، دسته اول به زمانی اشاره دارد که آن حضرت پس از روشنگری برای تصفیه جامعه ی بشری دست به شمشیر می برند و قیام مسلحانه خود را آغاز می کنند. همچنان که می توان موضوع دسته نخست را کسانی دانست که عالمانه و عامدانه حقایق را انکار می کنند و موضوع  دسته دوم را کسانی که از سر جهل در ورطه ی گمراهی می افتند. اگر جمع یاد شده پذیرفته نشود، ترجیح با دسته دوم در روایات است، زیرا این دسته افزون بر اینکه با ضابطه کلی توبه پذیری در قرآن، هماهنگی دارد از نظر کمیت و اعتبار بسیار بیشتر از دسته نخست است.[۶]

۱ـ۱ـ۲ـ۲ـ توبه در دین یهود

در دین یهود رهایی بسته به توبه و حسنات قوم است که طبق گفته برخی این امر به رهایی کل جهانیان راه      می برد.[۷] یکی از ارکان مهم توبه شناخت خدای (یهوه) مهربان است و اینکه او چنین لطفی به بندگانش دارد و دستور توبه داده است. « من، خداوند متعال میگویم : بنابراین ای قوم اسراییل مطابق کردارتان داوری خواهم کرد. توبه کنید و از گناهان خود بازگردید، درغیراینصورت گناه، شما را هلاک خواهد کرد. برای توبه، اول باید به گناه خود معترف شد.»[۸]

ای خداوند، خدای اسراییل، تو عادلی، اما باز هم اجازه داده ای عده ای از ما زنده بمانیم. ما به گناهان خود در حضور تو اعتراف می کنیم، ما هیچ شایستگی برای آمدن به حضور تو نداریم.[۹]

به لطف کرم او امید داشت چون تو دعاهای ما را مستجاب می فرمایی. همه مردم به خاطر گناهانشان نزد تو خواهند آمد. گناهان ما بر ما چیره گشته است اما تو ما را می بخشی. خداوندا هیچ خدایی مانند تو نیست. تو گناه بندگانت را می آمرزی و تقصیرات بازماندگان قومت را می بخشی و چون بر بندگانت رحمت و شفقت داری برای همیشه خشمگین نمی مانی.[۱۰] در یهودیت توبه ارتباط با آمدن موعود دارد چون اعتقاد مسلم بر ربانیون بود که اگر بنی اسراییل حتی برای یک روز از گناهان خود توبه کنند، آمدن او جلو خواهد افتاد.[۱۱]امروزه معتقدند که نجات و آزادی [ صهیون ] فقط با عدالت و آنهایی که گناه خود توبه می کنند امکان پذیر است و راه دیگری وجود  ندارد.[۱۲]

۱ـ۱ـ۲ـ۳ـ توبه در آیین مسیحیت

تعلیم اساسی حضرت عیسی (علیه السلام ) در دو بخش خلاصه می شود:

۱ـ توبه کنید؛ یعنی دست از گناه بردارید و به سوی خدا برگردید.

۲ـ ولایت و سرپرستی خدا ( ملکوت آسمان ) را بر زندگی خود پذیرا شوید.[۱۳]

مراد از توبه در مسیحیت این است که: توبه تغییری می باشد که در فکر شخص حادث شده و پس از آن مُولّد ندامت و پشیمانی برعملی می گردد که برای زندگی جاودانی می باشد آنست که قلبی گناه را بغض نماید و از ارتکاب آن کاملاً محزون و پشیمان باشد و کوشش نماید که بر خداوند متوکل شود و از روح القدس کمک یافته، از گناه دوری جوید و مطیع اراده و اوامر مقدس حضرت احدیت گردد.[۱۴]

سابقه توبه در مسیحیت به حضرت یحیی بر می گردد. چون او به مردم می گفت: « توبه کنید، زیرا ملکوت آسمان نزدیک است.» از دیدگاه بنی اسراییل، ملکوت آسمان گونه ای حکومت الهی بود که آرمان مقدس آنان به شمار می رفت. به همین دلیل ( به گفته اناجیل در موارد مختلف ) یحیای تعمید دهنده در دعوت خود موفقیت چشمگیری به دست آورد و تأثیر عمیقی بر مردم گذاشت، به طوری که همه طبقات اجتماعی گروه گروه، نزد او می آمدند و توبه می کردند و وی آنان را غسل تعمید می داد.[۱۵]

کتاب مقدس مسیحیان تأخیر در توبه را موجب نابودی می داند. « مطمئن باشید اگر توبه نکنید، همه شما مانند آنان نابود خواهید شد.»[۱۶]

در مسیحیت دستور توبه ازجانب پطرس صادر شده، پطرس به ایشان گفت: « توبه کنید و همه شما فردا برای آمرزش گناهانتان به نام عیسی مسیح غسل تعمید بگیرید که روح القدس یعنی عطیه خدا را خواهید یافت.»[۱۷]

پس توبه کنید و به سوی خدا بازگشت نمایید تا گناهان شما آمرزیده شود.[۱۸] در مسیحیت برای توبه کننده ارزش والایی قائل می شوند.«بدانید که به همان طریق برای یک گناهکار که توبه می کند، در آسمان بیشتر سرور و شادی خواهد بود تا برای نود و نه شخص پرهیزکاری که نیاز به توبه ندارند، و به همان[۱۹] طریق بدانید که برای یک گناهکار که توبه می کند، در میان فرشتگان خدا شادی و سرور خواهد بود.»[۲۰]

 

خرید و دانلود متن کامل پایان نامه فوق در این لینک

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:57:00 ق.ظ ]




مقدمه

از آغاز پیدایش انسان جرم و لغزش و در پی آن کیفر و مجازات پدید آمد. قوانین ومقررات کیفری هر جامعه وسیله‌ای است برای حفظ و حمایت از حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی، و نیز معیاری است برای شناخت ارزش‌های حاکم و طرز تلقی اکثریت مردم نسبت به ماهیت و شرایط اعمال مجرمانه‌ای که ارتکاب آنها ممنوع و مرتکب مستحق مجازات است. خداوند متعال به اقتضای حکمت خویش و از سر رحمت و مهربانی، نظام آفرینش را بگونه‌ای قرار داده که بازتاب بد اعمال ناشایست انسان‌ها در جامعه آشکار شود و جامعه آن را لمس کند تا شاید از ازتکاب جرم وگناه دست بردارند، مثلا دزدی، امنیت اقتصادی را برهم می‌زند و بی‌بندوباری جنسی به کیان خانواده و سلامت و بقای نسل آدمی‌ زیان می‌رساند.[۱]در شریعت اسلامی‌نظام کیفری وشناسایی جرائم مبنای اخلاقی دارند اسلام در جهت رشد وتعالی شخصیت فردی ازطریق ممنوع کردن کارهای ضد اخلاقی و شناسایی آن به عنوان جرم وتعیین کیفر برای آن موانع بازدارنده‌ای از ارتکاب آن پیش‌بینی کرده است زیرا اسلام برای بازداشتن افراد از کارهایی که به انحطاط روحی خود فرد وضررهای دامنه‌دار اجتماعی می‌انجامد صرفا به پند و موعظه اکتفا نکرده است. در اسلام با اعلام اینکه هر فعل حرامی‌جرم است راه انجام هرعملی که به سقوط شخصیت فرد بیانجامد را بسته است. اجرای کیفرهای اسلامی ‌بازتاب و انعکاس انتقام‌جویی فرد‌یا جماعتی نیست که قانون را به نفع خود وضع کرده باشند بلکه برای تامین مصالح عمومی‌ و اعتلای کلمه حق است بر این اساس خداوند برای اداره صحیح نظام بشری، احکامی ‌را فرض نموده است که با اجرای آن، اصل حیات، عرض و مال، آزادی فردی اجتماعی، و امنیت، از آسیب اخلال‌ران و اضرار آنان که موجب فساد در زمین است مصون داشته شده و در قبال تهمت‌ها و افتراها تضمین می‌گردد که این امر در حکومت اسلامی ‌زیر‌بنای مهم اجتماعی صلح و امنیت محسوب می‌شود.[۲] اسلام برای تهذیب نفوس، پاسداری ازمصالح امت و بسط عدالت، امنیت اجتماعی، حفظ نظام و ارزش‌های جامعه شیوه‌هایی را به کار گرفته است که در آخرین مرحله نوبت به اجرای مقررات جزایی و اقامه حدود و تعزیرات می‌رسد. بنابراین هدف اسلام از کیفر گنهکار و جنایتکار زجر و تعذیب مرتکبان و تشفِّی خاطر اولیای دم ومانند این امور نیست بلکه غرض تأدیب و تهذیب اخلاق مجرم، بوجود آوردن جامعه سالم و حفظ و حمایت مردم از شرور مفاسد اجتماعی و نگاهداری آنها از سقوط در پرتگاه‌های رذایل اخلاقی است. این موضوع را از مسئله توبه که‌یک امر مشترک بین زن ومرد می‌باشد می‌توان فهمید،‌ یعنی اگر هدف صرف تعذیب گنهکار بود موضوع مهمی ‌مانند توبه که باعث سقوط مجازات می‌شود در قوانین کیفری اسلام وجود نداشت پس توبه با رویکرد اینکه مجازات هدف نیست و هدف بازسازی است وضع شده است.

می‌توان نتیجه گرفت که حدود و قوانین کیفری اسلام برای تضمین نظم و امنیت و پاسداری ازحقوق خدا و بشر و پیشگیری از مفاسد و ظلم و تعدی وضع گردیدند و برای رسیدن به این غرائض لازم است در اجرای آنها عدالت رعایت گردد. مقصود از عدالت در این مقام، تساوی همگان در برابر قانون است شأن و منزلت و جنسیت افراد در اجرای قوانین کیفری اسلام دخالتی ندارد.[۳] همانطور که در فصول آینده بیان می‌گردد قوانین و احکام تشریع منطبق با تکوین است و این هماهنگی را باید درجمیع تکالیف و وظایف محوله به عهده زن ومرد و نیز در تفاوت میزان مجازات آنها در جرائم،‌یکسان پیگیری کرد ازآنجائیکه زن‌یا مرد بودن در نظام ارزشگذاری اسلامی‌ ملاک برتری نیست و هر دو در انسانیت مشترک، وهر دو موظف به پیمودن مسیر تکامل و رشد می‌باشند و ملاک ارزش نیز تقوا است. لذا زن و مرد را در اکثر تکالیف مشترک و در میزان مسئولیت وپاسخگویی به تعدی ازموازین مساوی میابیم. در بسیاری ازعناوین مجرمانه که در قرآن و روایات آمده تفاوتی بین زن ومرد وجود ندارد مانند آیه ۳۹سوره مائده (دست زن و مرد دزد را به کیفر اعمالشان ببرید این عقوبتی است که خدا برای آنها مقرر دانسته و خدا مقتدر و داناست) هر دو بطور مساوی مشمول وعده عذاب قرار گرفته‌اند، بدون اینکه کمترین تفاوتی باشد.اصل و اساس اسلام برپایه‌ی مساوات است اما زن ومرد از لحاظ آفرینش تفاوت‌ها‌ی کلی باهم دارند. تفاوت‌های جنسی و روحی زن و مرد در موارد خاص پایه و مبنای حقوق اختصاصی و وظایف خاص زن ومرد را تشکیل می‌دهد مسلم است که با اختلاف در طبیعت نباید انتظار داشت که در تمامی‌حقوق و احکام و نیز مجازات برابر باشند. در بحث مسئولیت کیفری، قاعده کلی بر این پایه استوار است که جنسیت زن تأثیری در مسئولیت کیفری او نداشته و حتی سبب تخفیف این نوع مسئولیت نمی‌شود بنابراین زنان همانند مردان در قبال اعمالی که دارای خصیصه‌ی کیفری است مسئول و قابل مجازات شناخته می‌شوند گرچه زن ومرد در بیشتر خطابات و احکام و حتی مجازات‌ها مشترک هستند اما در قوانین کیفری اسلام مواردی مشاهده می‌شود که احکام جزایی زن ومرد متفاوت می‌باشد و فقه جزایی در این موارد ارفاقی به زن قائل شده است، و موارد ارفاق نیز منحصر به مواردی است که ساخت جسمی‌و بافت روحی زن در تحمّل تکلیف با مرد متفاوت است، اکنون وقتی به بررسی قوانین کشورهای مختلف که تحت تأثیرلزوم تشابه رفتار با زن ومرد در همه موارد می‌باشند نظری گذرا بیفکنیم درمیابیم که خصوصیات جنسی زن به عنوان عاملی برای ارفاق و تخفیف در مسئولیت کیفری زن و میزان مجازات او در مقایسه با مرد شناسایی نشده و تنها در نحوه‌ی اجرای مجازات‌ها است که فرقهایی بین زن و مرد قائل شده‌اند اما این مبنایی نیست که مورد قبول قوانین کیفری و حقوقی اسلام قرار گرفته باشد در دیدگاه اسلامی‌ کل هستی به روی کمال روان است و همه اجزاء عالم دریک ارتباط مناسب در جهت هدف کلی کمال قراردارند قوانین و دستورات اسلامی‌ و از جمله جزائیات اسلامی ‌نیز در همین راستا و در خدمت همین هدف قرار دارند لذا برای شناخت جهت صدور این قواعد و مقررات باید جهت تکوین را شناخت. تفاوت‌های موجود در مجازات زن و مرد در بعضی از جرائم را باید در مجموعه دیدگاه اسلام به هستی موجودات، انسان و زن و مرد و تفاوت‌های ضروری آنان برای خلق نظام احسن مورد بررسی قرار داد. آنچه از مطابقت قوانین شرع با ویژگی‌ها واستعدادهای تکوینی زن بیان شد امری است عمومی‌و فراگیر که در تمام شئون دارای مصداق و قابل پیگیری است، از جمله در مسائل حقوقی و جزائی که زنان دارای احکامی ‌متفاوت با مردان می‌باشند. و آنچه در رساله حاضر در‌صدد آنیم بررسی مواردی از حدود اسلامی‌است، که زن دارای مجازاتی متفاوت با مرد است. تفاوت در مجازات در بعضی موارد در نحوه‌ی اجرای مجازات، و گاهی در نوع مجازات می‌باشد و جهت‌گیری این تفاوت نیز در مسیر ارفاق به زن و نفی مجازات‌هایی از اوست که برای مرد در ارتکاب همان جرم مقرر شده است.‌یعنی تخفیف به زن در مقایسه با کیفری است که در همان جرم برای مرد تعیین می‌شود ومنظور بررسی عوامل مخففه‌ای که مجازات را از میزان اولیه به مقدار کمتری کاهش می‌دهد مراد نبوده است. هم چنین مواردی مانند مرض. لازم به توضیح است که مرض موردی است که باعث تعویق مجازات تا زمان بهبودی می‌باشد، و از مسائل مشترک در تخفیف است، فرقی نمی‌کند مریض زن باشد ‌یا مرد، که شامل بحث نمی‌شود. در عنوان رساله عبارت (حقوق کیفری) وجود دارد، کیفرهای اسلامی ‌در چهار بخش اعمال می‌شود:

الف) حد: که مجازات معینی است که حد اعلی و ادنی ندارد و به خاطر مصالح عمومی‌ و دفع فساد و سلامت جامعه وضع شده‌اند و اکثر آنها قابل اسقاط نمی‌باشند چون غالبأ حق الله است.

ب) قصاص: که از موارد حق‌الناس و در جرائم منجر به قتل و‌یا جرح اعضاء قابل اجرا است. این کیفر نیز حد اعلی و ادنی ندارد و ار طرف صاحب حق قابل اسقاط است.

ج) دیه: مجازات مالی است که در صورت‌تراضی می‌تواند در مواردی که حکم به قصاص می‌شود جایگزین قصاص گردد و در مواردی نیز خودت ابتدا منشاء کیفر مجرم می‌باشد، دیه نیز از حق‌الناس و قابل اسقاط می‌باشد.

 د) تعزیر:تعزیر مجازات جرائمی‌است که در شرع مقدس برای آن میزان معینی از مجازات مقرر نشده است و تعیین آن به صلاحدید حاکم می‌باشد.

در تعقیب هدف رساله که ذکر و بررسی مواردی می‌باشد که در آن زن در جرم مشابه با مرد به میزان کمتری از مجازات محکوم شود در قصاص و دیات چنین موردی وجود ندارد و لذا به طور طبیعی از محدوده بررسی به کنار می‌رود. در تعزیرات نیز چون از قبل برای هر جرم میزان معینی از مجازات پیش‌ بینی نشده نمی‌توان به بررسی و تحقیق پرداخت و این قاضی است که با توجه به شرائط جرم و مجرم کیفر مناسب را معین می‌کند بنابراین چنین بررسی‌هایی تنها در محدوده حدود که دارای مجازات‌های از پیش تعیین شده است قابل انجام وپیگیری است.

دراینکه اسباب حد چند امراست، نظرات مختلف است اما اکثر فقهای بزرگ اغلب در کتاب‌های خود هنگامی‌که از حدود نام برده‌اند جرم‌های زنا، لواط، مساحقه، قیادت، قذف، شرب، سرقت، محاربه را به طور صریح تحت عنوان حد ذکر کرده‌اند وپاره‌ای جرم‌های دیگر از قبیل ارتداد را تحت عناوین دیگری از قبیل (کیفرهای گوناگون)‌یا( خاتمه در کیفرهای دیگر) مورد بحث قرار داده‌اند به هر حال ارتداد چه جزء حدود باشد چه نباشد در ماهیت قضیه تفاوتی پدید نمی‌آورد زیرا ارتداد درهر‌یک از اقسام آن درمرد‌یا زن کیفر مشخص و معینی دارد که فقهای شیعه به آن قائلند و از این لحاظ با حدود تفاوتی ندارند.[۴]

خرید و دانلود متن کامل پایان نامه فوق در این لینک

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:56:00 ق.ظ ]




  • کلیات
  •  بیان مسئله تحقیق

در بحث مسئولیت کیفری قاعده کلی بر این پایه استوار است که جنسیت زن تأثیری در مسئولیت کیفری او نداشته و حتی سبب تخفیف این نوع مسئولیت نمی‌شود بنابراین زنان همانند مردان در قبال اعمالی که دارای خصیصه کیفری است مسئول و قابل مجازات شناخته می‌شوند اما در قوانین کیفری اسلام مواردی مشاهده می‌شود که احکام جزایی زن و مرد متفاوت می‌باشد که این احکام مربوط به باب حدود می‌باشد در این تحقیق به بیان این احکام و موارد آن پرداخته می‌شود.

  •  سؤالات تحقیق

۱ـ در نظام حقوقی اسلام به جنبه جنسیتی در حقوق تا چه‌اندازه توجه شده است؟

۲ـ آیا تفاوت‌های حقوقی زن ومرد در نظام حقوقی اسلام ریشه جنسیتی دارد؟

۳ـ مبنای تفاوت حقوقی زن ومرد در نظام حقوق اسلام چیست؟

۴ـ چه آثاری بر تفاوت‌های حقوقی زن ومرد در حقوق جزایی مترتب می‌گردد؟

  •  فرضیات تحقیق

۱ـ در قانون مجازات اسلامی ‌که به تبعیت از فقه شیعه امامیه می‌باشد تفاوت‌هایی در اعمال مقررات کیفری بین

زن و مرد وجود دارد که موارد معدودی می‌باشند همچنانکه در اعمال مقررات مدنی نیز برخی تفاوت‌ها بین زن و مرد به چشم می‌خورد.

۲ـ اصل و اساس اسلام بر پایه مساوات می‌باشد اما زن و مرد از لحاظ آفرینش تفاوت‌های کلی با هم دارند. تفاوت جنسی و روحی زن ومرد در موارد خاص پایه و مبنای حقوق اختصاصی وظایف خاص زن و مرد راتشکیل می‌دهد مسلم است که با اختلاف در طبیعت نباید انتظار داشت در تمامی‌حقوق و احکام و نیز مجازات (در پارهای موارد) برابر باشند.

۳ـ در بعضی از احکام کیفری اسلام تفاوت‌هایی‌ در مجازات بین زن ومرد مشاهده می‌شود در حدود کیفر زن ملایم‌تر از مرد لحاظ شده غالباً جانب نظر به اینکه زن نقش مادر و همسری دارد تکلیف اجتماعی او سبک‌تر قرار داده شده، می‌توان گفت مبنی تفاوت بیشتر به جنبه حمایتی اسلام از زنان بر می‌گردد.

۴ـ آثار واضحی بر تفاوت حقوق جزایی بین زن ومرد مترتب می‌گردد که همان بحث مورد نظر و تخفیف در کیفر بعضی مجازات‌ها می‌باشد در کیفر مجازات در بعضی موارد در نحوه اجرایی مجازات و گاهی در نوع مجازات برای زن بنابر زن بودن ارفاق‌یا تخفیف در احکام جزایی مشاهده می‌شود.

  •  ضرورت و اهداف

هدف از این تحقیق بیان مصادیق و مبانی تفاوت حقوق زن ومرددر باب حدود است (مجازات) و تلاش می‌شود ضمن بررسی در حقوق کیفری با فقه نیز مورد مطابقت قرار گیرد.

  •  پیشینه تحقیق

در کتب قانون مجازات اسلامی‌مسئله جرائم و کیفر آنها بیان شده کتبی که صرفاً به بحث درباره تخفیف مجازات در مسئله جنیت بپردازد مشاهده نکردم در بعضی از پایان‌نامه‌ها وکتاب‌ها در بخش‌هایی به این موضوع اشاره شده که مورد استفاده قرار گرفت از جمله کتاب‌های حقوق جزای اختصاصی اسلام (عابدین مومنی)، شخصیت وحقوق زن (مهدی مهریزی).

پایان‌نامه‌ها: پایان‌نامه‌ها‌ی مرتبط بررسی فقهی حقوقی وجوه اختلاف احکام مردوزن در حقوق کیفری، بررسی موارد برخورداری زناز تخفیف در جزای اسلامی.

  •  چارچوب نظری تحقیق

پایان‌نامه پیش رو از چهار فصل تشکیل شده که در فصل اول به بیان کلیات و تبیین مفاهیم و واژه‌های کلیدی و محوری پایان نامه پرداخته‌ایم در فصل دوم به طور مبسوط به بیان حقوق خاص هر‌یک از زن و مرد و اشتراکات و تفاوت‌های خقوقی آن‌ها پرداخته‌ایم. فصل سوم انواع حمایت‌های اسلام از زنان بیان شده و در فصل آخر به موارد برخورداری زنان از تخفیف در مجازات پرداخته شده‌، روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه‌ای و تحلیلی است.

  •  مفاهیم

در آغاز کار، به مفهوم‌شناسی واژگان کلیدی، که تا فصل آخر با آن‌ها سر و کار داریم خواهیم پرداخت. مفاهیم اصلی به کار رفته در این رساله عبارتند‌از:

  • حق

تعریف لغوی: در لغت به معنای، ثابت و ضد باطل است. همچنین در لغت، به معنای صواب، حقیقت، سزاوار، اسلام، واجب، مرگ و غیره آمده است.[۱]

تعریف اصطلاحی: در فقه، اصطلاحاً نوعی سلطنت است بر چیزی متعلق به عین، مانند حق تحجیر،‌یا متعلق به غیر‌عین، چون حق خیار،‌یا سلطنت متعلق به شخص، مانند حق قصاص. پس حق، مرتبه‌ی ضعیفی از ملکیت است، بلکه نوعی از ملکیت است. بنابراین حق، عبارت است از هر امر ثابت، اعم از واقعی و نسبی. پس خدا را حق گوئیم، زیرا ثابت و و‌اقعی است. وقرآن را حق گوئیم، به اعتبار ثبوت آن از طرف خدا. و کاری که واقع و ثابت می‌شود، حق می‌گوئیم، زیرا عقل مایه‌ی ثبات و بقاء چیز‌هاست. در میان فقهای شیعه، شاید نخستین تعریف اصطلاحی حق از محقق شیخ انصاری& باشد. وی می‌گوید: حق، عبارت است از نحوه ای از سلطه و توانایی، که در پرتو آن صاحب حق می‌تواند مصلحتی را برای خود بدست آورد. آیت الله محمد کاظم‌یزدی& در حاشیه‌ی خود بر مکاسب شیخ انصاری& می‌گوید: حق، مرتبه‌ی ضعیفی از ملکیت،‌یا نوعی از ملکیت است. و در جائی دیگر می‌فرمایند: حق، نوعی از سلطنت است،‌یعنی قدرت بر تصرف‌یا اعمال‌یا به دست آوردن چیزی است که قانون آن را به شخص‌یا اشخاص معینی، اعطاء کرده است. مانند حق قصاص، آیت‌الله خمینی می‌فرمایند: حق،‌یک ماهیت اعتباری است، که در پاره ای از موارد عقلائی، و در برخی از موارد، شرعی است. مانند اعتباری بودن ملکیت، و حق، از احکام وضعی است. و بی گمان دارای‌یک ماهیت است، در همه‌ی افراد و مصادیق گوناگون آن. و می‌توان آن را مشترک معنوی دانست، میان مصادیقی که دارا است. بین حق و حکم فرق وجود دارد. جمع حق، حقوق است. حقوق در شرع مقدس اسلام، تقسیم می‌شود به: الف) حقوق الهی‌یا حق الله. ب) حقوق مردم‌یا حق الناس. ج ) حقوق مشترک بین حق الله و حق الناس.[۲]

 

  •  مجازات

تعریف لغوی: پاداش نیکی‌یا بدی را دادن، سزای بدی را دادن.[۳]

تعریف اصطلاحی: واکنش سرکوب‌گرانه‌ای است که دولت در برابر ارتکاب جرم از خود نشان می‌دهد پیداست که ما در مقام به دست دادن تعریفی کامل از مجازات، که خود مناقشه‌برانگیز است، نیستیم. روشن ساختن معنای مجازات در این جا، از آن رو با اهمیت است که در ادبیات دینی افزودن بر مجازات به معنای پیش گفته مفاهیمی‌ دیگر نیز وجود دارد. در متون اسلامی، آثار گوناگونی که بر گناه و نافرمانی خداوند مترتب می‌شود کیفر و عقاب و مجازات نامیده شده است که در پژوهش حاضر این مفهوم از عذاب و کیفر موضوع بحث نیست.[۴]اصطلاحی که در حقوق جزای اسلام برای مجازات وضع گردیده و استعمال می‌شود عبارت است از حد که جمع آن حدود است و آن کیفر‌هایی است که شارع مقدس و کتاب و سنت در مقابل برخی از گناهان کماً بلکه احیاناً کیفاً تعیین نموده است. گناهانی که کیفر آن از طرف شارع مقدس تعیین شده است و عبارتند‌از: زنا، سحق، قیادت، قذف، نوشیدن مسکر، دزدی، محاربه، ارتداد و چند گناه دیگر.[۵]

خرید و دانلود متن کامل پایان نامه فوق در این لینک

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:56:00 ق.ظ ]