کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



۰۳۵/۰p ≤

 

 

۰۷۴/۰

 

 

 

 

مولفه فرصت های تازه (T2) پس از ضربه (متغیر وابسته)
نتایج فوق نشان می دهد که فرضیه دوازده تأیید می شود.
همان طور که در جدول ۷-۴ مشاهده می شود، نتایج همبستگی تحقیق حاضر نشان داد که از بین متغیرهای مورد بررسی، بین رشد قدرت شخصی و متغیر سطح تحصیلات، در سطح معناداری ۰۵/۰p ≤ همبستگی وجود دارد. بنابراین، در گام بعدی، متغیر سطح تحصیلات به عنوان پیش بین مولفه رشد قدرت شخصی (T3) پس از ضربه وارد معادله ی رگرسیون شد که نتایج آن در جدول ۱۲-۴ آمده است. متغیر تحصیلات، (۲۷۲/۰= β ، ۰۳۵/۰p≤)، توانست ۴/۷ درصد از واریانس مولفه رشد قدرت شخصی (T3) پس از ضربه را در افراد مبتلا به بیماری سرطان تبیین کند (۰۷۴/۰= R²).
جدول ۱۲-۴ جدول رگرسیون چندگانه گام به گام متغیرهای پژوهش

 

برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدل متغیرها B خطای انحراف استاندارد  
β t معناداری
۱ تحصیلات ۳۱۸/۰ ۱۴۸/۰ ۲۷۲/۰ ۱۵۴/۲ ۰۳۵/۰p ≤ ۰۷۴/۰

 

مولفه رشد قدرت شخصی (T3) پس از ضربه (متغیر وابسته)
نتایج فوق نشان می دهد که فرضیه سیزده تأیید می شود و فرضیه های یازده، چهارده و پانزده رد می شوند.
۴-۴-یافته های جانبی پژوهش
در اینجا به بررسی یافته های جانبی پژوهش پرداخته شده است. در این پژوهش برای پژوهشگر دو سؤال پیش آمد سؤال شماره یک پژوهشگر: «آیا مؤلفه های رشد پس از ضربه (ارتباط با دیگران، فرصت های تازه، قدرت شخصی، رشد معنوی و ارزش زندگی)، توانایی پیش بینی مؤلفه های اعتقادات مذهبی (عقاید و مناسک مذهبی، اخلاق مذهبی) در افراد مبتلا به بیماری سرطان را دارند؟ کدام یک از مؤلفه های رشد پس از ضربه (ارتباط با دیگران، فرصت های تازه، قدرت شخصی، رشد معنوی و ارزش زندگی)، توانایی پیش بینی مؤلفه های اعتقادات مذهبی (عقاید و مناسک مذهبی، اخلاق مذهبی) در افراد مبتلا به بیماری سرطان را دارند؟»
نتایج مندرج در جدول در جدول ۶-۴ نشان می دهد که در میان مؤلفه های رشد پس از ضربه، بین رشد ارزش زندگی (T5) و مؤلفه عقاید و مناسک (R1) در سطح معناداری ۰۱/۰p≤ همبستگی وجود دارد. بنابراین، در گام بعدی، مؤلفه رشد ارزش زندگی (T5) پس از ضربه، به عنوان پیش بین مؤلفه عقاید و مناسک مذهبی (R1) وارد معادله ی رگرسیون شد که نتایج آن در جدول ۱۳-۴ آمده است. نتایج نشان می دهد مؤلفه رشد ارزش زندگی (T5) پس از ضربه، (۳۱۳/۰= β ، ۰۱۵/۰p≤)، توانست ۸/۹ درصد از واریانس مؤلفه عقاید و مناسک مذهبی (R1) را در افراد مبتلا به بیماری سرطان تبیین کند (۰۹۸/۰= R²).




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-09-21] [ 10:41:00 ب.ظ ]




۱٫ فصل اول: کلیات

 

 

    1. ۱٫ ۱٫ بیان مسئله تحقیق

 

 

بخش زیادی از تفسیرهای جهان اسلام را روایات تفسیری رقم می‌زند، به دیگرسخن مفسران در بخش قابل توجهی از تفسیر و تبیین آیات الهی، با توجه و استناد به روایات به بحث و بررسی پرداخته‌اند.
این رویارویی بر چه مبنایی استوار است؟ مفسران درتبیین آیات وتفسیر آموزه‌های قرآنی چگونه و از چه نوع روایاتی بهره گرفته اند؟ بواقع موضوع بنیادین این پژوهش چگونگی رویکرد مفسران به سنت در تفسیرقرآن است؛ که آن را بر پایه‌ی «آلاء الرحمن شیخ محمد جواد بلاغی» و نیز تطبیق با تفسیر «المیزان» سامان خواهیم داد. بررسی چگونگی دیدگاه مفسران درباره روایات تفسیر و حد و حدود حجیت آن گو اینکه کما بیش درمنابع تفسیر مجال طرح یافته است؛ اما چگونگی تعامل مفسران باسنت در تفسیر قرآن افزون برآنچه که یاد شد؛ آنگونه موردی به بحث نهاده نشده است. از این زاویه موضوع این پژوهش نو و جدید می‌باشد.

 

 

 

    1. ۱٫ ۱٫ اهمیت و ضرورت

 

 

انسان برای رسیدن به هدف خلقت وکمال انسانیت، به کلام وحی وفهم آن نیازمند است. باتوجه به مضمون حدیث ثقلین؛ قرآن منهای اهل بیت ^ معنا ندارد؛ واین دو بدون یکدیگر نمی توانند راهگشا باشند؛ پس لاجرم باید برای درک وفهم معارف حقه‌ی قرآن، به سخنان و سیره‌ی معصومین ^ که یکی از موارد بارز آن روایات تفسیری می‌باشد، رجوع شود. بر این اساس، ضرورت بررسی نحوه‌ی تعامل با روایات و منقولات تفسیری رسیده از ایشان نمایان می‌گردد. پرواضح است که بهترین الگو دراین مسیر علماء و مفسران شیعی هستندکه با بررسی روش آنان می‌توان به نحوه‌ی صحیح استفاده از روایات در تفسیر دست پیدا کرد. گاهی وقتی اشخاص به صورت عینی به روایت نگاه می‌کنند، ممکن است چنین تصور کنند که روایت به آیه ربطی ندارد؛ لکن زاویه دید علماء به گونه ایست که متوجه ارتباط آنها می‌شوند. بنابراین برای رسیدن به روش صحیح استفاده از روایات تفسیری، باید نحوه‌ی تعامل ایشان با روایات تفسیری را از تفاسیرشان استخراج نمود که این امر یکی از مهم‌ترین اهداف این طرح می‌باشد.

 

برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

 

 

    1. ۱٫ ۱٫ سؤالات تحقیق

 

 

۱ـ در مبنای اصولی علامه بلاغی و علامه طباطبایی چه نوع روایاتی در تفسیر حجیت دارند؟
۲ـ آیا علامه بلاغی و علامه طباطبایی در عمل، به مبنای اصولی خود پایبند بوده اند؟

 

 

 

    1. ۱٫ ۱٫ فرضیات تحقیق

 

 

۱ـ علامه بلاغی درتفسیر وفقه، به یک شیوه عمل کرده است و خبر واحد را حجت دانسته است؛ ولی علامه طباطبایی خبر واحد در تفسیر را حجت ندانسته است.
۲ـ علامه بلاغی به مبنای خود در عمل پایبند بوده است؛ ولی به نظر می‌رسد علامه طباطبایی گاه از مبنای خود عدول کرده است.

 

 

 

    1. ۱٫ ۱٫ پیشینه تحقیق

 

 

بحث‌های پراکنده ومهمی در برخی منابع به صورت مستقل و غیر مستقل در تعامل مفسران با سنت سامان یافته است؛ در مجموعه‌ی کتبی که از کنگره‌ی علامه بلاغی چاپ شده است، مقالاتی چند راجع به تفسیر آلاء الرحمن نگارش یافته است، همچون:
۱ـ نگاهی به مبانی و قواعد تفسیری «آلاءالرحمن»/ امیررضا اشرف
۲ـ روش شناسی تفسیر آلاءالرحمن/ فتحیه فتاحی زاده
۳ـ منهج الشیخ محمد جواد البلاغی فی تفسیره آلاءالرحمن/ محمود شاکر عبودالخفاجی
عمده‌ی مطالب این مقالات به گونه‌ای اشاره‌ای و کلی به بحث مورد نظر ما پرداخته و کار موردی و جزئی صورت نپذیرفته است و در واقع یک دید کلی از عملکرد علامه بلاغی و تعامل ایشان با حدیث به ما می‌دهد. همچنین مقالات و کتبی نیز راجع به تفسیر المیزان نگارش یافته که به گونه‌ای دقیق‌تر یاریگر بحث ماست و یک دید نسبتاً جامعی در مورد روش علامه طباطبایی در تعامل با احادیث، به مخاطب ارائه می‌دهد. از جمله:
۱ـ علامه طباطبایی و بررسی روایات قرآنی/ شادی نفیسی
۲ـ بررسی‌هاى موضوعى و روایى در المیزان/ محمدمهدی مسعودی
۳ـ المیزان و روایات تفسیری/ محمدتقی مصباح یزدی
۴ـ علامه طباطبایی و بررسی روایات قرآنی
۵ـ علامه طباطبایی و حدیث، روش شناسی نقد و فهم حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان/ شادی نفیسی
۶ـ سیره‌ی تفسیری مرحوم علا‌مه طباطبایی / آیت ‌اللّه جوادی آملی
۷ـ علاّمه طباطبایی و معیارهای فهم و نقد احادیث اسباب نزول/ شادی نفیسی
۸ـ شیوه‏ها و سبک‏های تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اثری بر جسته و برتر/ غلامرضا داودی




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:41:00 ب.ظ ]




منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است

 

 

    1. ۱٫ ۱٫ چارچوب نظری تحقیق

 

 

نوع تحقیق در این پایان نامه متن پژوهانه می باشد و به شیوه ی کتابخانه‌ای نگاشته شده است.
این پایان نامه از سه بخش تشکیل یافته که در بخش اول به کلیات و مفاهیم کاربردی و مختصری از زندگینامه ی دو مفسر گرانقدر مورد مطالعه وبررسی این مجموعه پرداخته شده است. دربخش دوم مختصری راجع به حجیت خبرواحد درتفسیر آورده شده و در بخش سوم نیز شیوه تعامل علامه بلاغی با روایات درآلاءالرحمن و تطبیق آن با المیزان علامه طباطبایی در قسمتهای محتوایی وسندی پرداخته شده است.

 

 

 

    1. ۱٫ ۱٫ دشواری‌های کار

 

 

به دلیل بررسی موضوعی این کار و تحقیق موردی، لاجرم لازم بود برای دریافت نسبتاً دقیق نظرات علامه بلاغی، همه‌ی قسمتهای روایی تفسیر آلاء الرحمن به ترتیب خوانده شود وسپس روش علامه از آن استخراج شود.
همچنین چون راجع به تفسیر علامه بلاغی و سبک و شیوه ایشان در استفاده از روایات، کتاب مستقلی نگاشته نشده است؛ بنابراین کشف شیوه‌ی تعامل ایشان با روایات به طور مستقل ازتفسیر ایشان تا حدودی دشواری‌هایی در مسیر پژوهش ایجاد می‌نمود.

 

 

 

    1. ۱٫ فصل دوم: مفاهیم کاربردی

 

 

    1. ۲٫ ۱٫ حدیث

 

 

    1. ۱٫ ۲٫ ۱٫ حدیث در لغت

 

 

ریشه‌ی این لغت «ح د ث» می‌باشد.
در برخی از قدیمی‌ترین کتب لغت و لغتنامه‌ها، حدیث را چنین معنا نموده‌اند:
«الحدیث: الجدید من الاشیاء.» یعنی، نو و تازه‌ی هر چیزی را حدیث گویند، «مثلها: مشاب حدث و مشابه حدثه یعنی پسر و دختر نو سن و سال و جوان.»[۱]
در لسان‌ العرب اینطور معنا شده است:
«الحدیث: نقیض القدیم.»[۲] یعنی حدیث را ضد قدیم دانسته است. پس یعنی چیزی که نبوده و به وجود آمده است؛ چون قدیم یعنی از ازل بوده وتازه به وجود نیامده است.
از نظر لغوی، طریحی نیز حدیث را مرادف کلام دانسته و چنین آورده:
«والحدیث: ما یرادف الکلام وسمی به لتجدده وحدوثه شیئا فشیئا.» به این معنا که: علت مترادف بودن کلام و به «حدیث» نامگذاری شدن آن، اینست که کلام، اندک اندک به وجود می‌آید و حادث می‌شود.[۳]
همچنین حدیث به هر چیز تازه‌ای گویند، خواه فعل و خواه قول باشد.[۴]
و نیز به گفته‌ها و گزارشها اطلاق می‌گردد.
«والحدیث: ما یُتَحدَّث ویُنْقَل.»[۵]
راغب نیز حدیث را به هر سخنی که در بیداری و یا در خواب از راه گوش به انسان می‌رسد ترجمه کرده است.[۶] و نیز به معنای «میوه‌ی تازه» می‌باشد؛ «والحدیث: الطّریّ من الثمار.»[۷]
در برخی از فرهنگ‌نامه‌های لغوی معاصر، همچون التحقیق علامه مصطفوی پس از گزارش نظرات لغویان قبلی در مورد حدیث، چنین نتیجه گرفته‌اند که: معنای اصلی این لغت، شکل‌گیری چیزی است پس از آنکه نبوده است. و این تکون و تجدد اعم از اینست که در جواهر باشد یا در اعراض و افعال و اقوال.
پس حدیث هر آن چیزی است که می‌توان گفت با یاد کرد و ذکر بوجود می‌آید، نقل می‌شود و گزارش می‌گردد.
به این ترتیب در معنای حدیث به تازه پدیدار شدن و گزارش شدن توجه شده است.
«انّ مفهوم هذه الماده: هو تکون شیء فی زمان متأخّر وهذا التکوّن والتجدّد اعم من ان یکون فی الجواهر والذوات او فی الاعراض والافعال والاقوال… فالحدیث کل ما یتجدّد بالذکر ویروی وینقل من أیّ مقوله کان، فالنظر فی الحدیث الی جهه التجدّد ونقل ما وقع.»[۸]
بنابراین می‌توان با یک دید کلی چنین گفت که:
حدیث از لحاظ لغت و وضع اولیه‌ی آن به«جدید من الاشیاء» و «حدوث امر بعد ان لم یکن» اطلاق شده است، اما در نهایت باتوجه به همان معنای لغوی، در ادامه‌ی استعمال، بر مطلق کلام اطلاق گردیده است.[۹]

 

 

 

  1. ۱٫ ۲٫ ۱٫ حدیث در اصطلاح



 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:41:00 ب.ظ ]




برای اصطلاح حدیث، تعاریف مختلفی ذکر شده است. شهید ثانی پس از آنکه خبر و حدیث را مترادف می‌داند، چنین نظر می‌دهد که:
مراد از خبر، همان حدیث است. اعم از اینکه قول پیامبر | باشد را قول امام × یا قول صحابی وتابعی و یاعالمان و صالحان و امثال ایشان که این هم درمورد قول و هم در مورد فعل و تقریر ایشان می‌باشد. این معنا، معنای مستعمل و مشهورتر است و با عموم معنای لغوی سازگارتر می‌باشد.[۱۰]
البته همانطور که پیداست، این معنا و تعریف برای حدیث، مستند به معنای لغوی آن است.
غالب محدثان و علمای اهل سنت نیز حدیث را به این صورت تعریف کرده‌اند و خبر را مترادف حدیث می‌دانند. به طور مثال سیوطی که از عالمان سنی مذهب می‌باشد در تعریف حدیث می‌گوید: حدیث یعنی فعل و قول و تقریر پیامبر|، صحابیان و تابعین. و نیز عالمان فن حدیث، خبر را مترادف حدیث دانسته‌اند. لذا خبر و حدیث، بر مرفوع و موقوف و مقطوع اطلاع می‌گردد.[۱۱]
البته بین تعاریف اهل‌سنت از حدیث تفاوتهایی وجود دارد و همه یکسان نیست.
از نظر ابن حجر در اصطلاح شرع، گزارش هر چه را که به پیامبر منسوب است حدیث می‌گویند و گویا این در برابر قرآن می‌باشد که «قدیم» است.[۱۲]
در شیعه، میرزای قمی &در تعریف حدیث چنین می‌گوید:
«حکایت سخن، فعل و تقریر معصوم ^ را حدیث می‌گویند.»[۱۳]
علامه مصطفوی &نیز حدیث را در اصطلاح محدثان (اهل درایه و روایه) عبارت می‌داند از هر آنچه نقل شده از پیامبر | و یا یکی از ائمه ^ و محدث کسی است که حدیث را روایت می‌کند. در اصطلاح اهل حکمت و کلام نیز حادث در مقابل قدیم است.
«وان کان الحدیث فی اصطلاح اهل الدرایه والرو ایه عباره عما ینقل عن النبی | أو أحد من الائمه ^ والمحدث من یروی الحدیث والحادیث فی اصطلاح اهل الحکمه والکلام عباره عما یقابل القدیم.»[۱۴]
آیت الله مامقانی در مقباس الهدایه، پس از بیان دیدگاههای گوناگون این طور می‌نویسد:
«گروهی از عالمان، حدیث را در اصطلاح، عبارت از گزارش قول، فعل و تقریر معصوم ^ می‌دانند.»[۱۵]
می‌توان گفت آنچه در این تعریف آمد، مشهورترین تعریف می‌باشد که محدثان شیعه به آن پرداخته‌اند. همچنین این تعریف، روشن‌ترین و استوارترین تعریف می‌باشد.[۱۶]

 

برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید.

 

 

    1. ۲٫ ۱٫ سنّت

 

 

    1. ۲٫ ۲٫ ۱٫ سنّت در لغت

 

 

ریشه‌ی این واژه، «س ن ن» یا همان «سنّ» می‌باشد.
در کتب لغت معانی گوناگونی از ریشه‌ی«سنن» آمده است، لکن آن معنا که به منظور این پژوهش نزدیکتر است در این قسمت بیان می‌شود.
درالنهایه فی غریب الحدیث آمده: «والاصل فیها الطریقه والسّیره.»[۱۷]
ابن اثیر نیز اصل واژه‌ی سنّت را «طریقه و سیره» معنا می‌کند وهمچنین از منظری دیگر آن را همان «حدیث» می‌داند. همچنین در مصباح‌ المنیر نیز به همان معنای طریق و راه ذکر شده و در ادامه نیز به معنای سیره، خواه پسندیده و حمیده و خواه ناپسند و مذموم آمده است.
«السُّنّه: الطریقه والسُّنه: السّیره حمیده کانت او ذمیمه والجمع: سنن.»[۱۸]
در قاموس قرآن، سنّت «سُنّه» را به معنای «طریقه» و «رویه» ذکر کرده است.
«والاصل فیها الطریقه والسّیره.»[۱۹]
ابن اثیر نیز اصل واژه‌ی سنّت را «طریقه و سیره» معنا می‌کند وهمچنین از منظری دیگر آن را همان «حدیث» می‌داند. همچنین در مصباح‌ المنیر نیز به همان معنای طریق و راه ذکر شده و در ادامه نیز به معنای سیره، خواه پسندیده و حمیده و خواه ناپسند و مذموم آمده است.
«السُّنّه: الطریقه والسُّنه: السّیره حمیده کانت او ذمیمه والجمع: سنن.»[۲۰]
در قاموس قرآن، سنّت «سُنّه» را به معنای «طریقه» و «رویه» ذکر کرده است.
در مفردات راغب چنین آمده است:
«وتنح عن سَنَنِ الطریق وسُنَنِه وسِنَنِه، فالسُّنَنُ جمع سُنَّهٍ وسُنَّهُ الوجه: طریقته وسنّهُ النّبیّ: طریقته التی کان یتحرّاها وسنَّهُ الله تعالی: قد تقال لطریقه حکمته وطریقه طاعته، نحو: آیه ۲۳/ فتح، آیه ۴۳/ فاطر.»[۲۱]
بنابراین همان‌طور که پیداست، در مفردات راغب، سنت را به طریقه و راه و روش معنا کرده و سنت را به سنت الهی و سنت پیامبر| به صورت جداگانه بررسی و ترجمه نموده است، که همان روش و طریقت الهی و روش پیامبر | می‌باشد و جمع آن «سنن» است.
علامه مصطفوی &نیز اصل این واژه را «جریان منضبط کار و امر» می‌داند، خواه این امر وکار و جریان آن در صفت یا عمل و یا قول ظهور کند. در این صورت به مقتضای موارد، ضوابط نیز مختلف می‌شود و فرق می‌کند.
«ان الاصل الواحد فی هذا المادّه: هو جریان امر منضبط، سواء کان هذا الأمر وجریانه فی ظهور صفه او عمل او قول وتختلف الضوابط باختلاف الموارد.»[۲۲]

 

 

 

    1. ۲٫ ۲٫ ۱٫ سیر تطور تاریخی واژه سنّت

 

 

واژه‌ی «سنّت» از لحاظ مفهومی در ادوار گوناگون، تغییر و تحولاتی داشته است.
برخی از علما معتقدند که «سّنت» در آغاز به معنای «شیوه‌ی معمول و معهود» استعمال می‌شده است.
مفهوم سنت در آغاز چنین بوده است: «الطریقه الدینیه التی سکلها النبی | فی سیرته المطهره.»
لذا «حدیث» عام بوده و به حکایت قول و فعل رسول الله | اطلاق می‌شده است، اما «سنّت» ویژه‌ی اعمال و افعال ایشان بوده است. بر صدق این مدعا نیز شواهدی از پیشینیان وجود دارد که از ذکر آنها خودداری می‌گردد. ظاهراً اگر هم درمیان علما پیشین این اصطلاح مطرح بوده، اما به هر حال بعید به نظر می‌رسد که با نصوص روایات موافقت کند. به طور مثال در این سخن پیامبر | که فرمودند: «علیکم بالسنّه، فعمل قلیل فی السنّه خیر من عمل کثیر فی بدعه.» آیا می‌توان منظور ایشان را فقط امر به پیروی از افعال و اعمال و تمسک به رفتار آن بزرگوار دانست؟ این امر بسیار بعید به نظر می‌رسد.[۲۳]




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:40:00 ب.ظ ]




۲٫ ۱٫ سنت در اصطلاح

 

 

    1. ۳٫ ۲٫ ۱٫ سنت از دیدگاه محدثان

 

 

تعریف محدثان از سنت نسبت به دیگر تعاریف، فراگیرتر می‌باشد. این تعریف گسترده، دقیقاً در جهت هدفی می‌باشد که محدثان در تدوین مجموعه آثار و اخبار مرتبط با معصومان ^ داشته‌اند.
دکتر شعبان محمد اسماعیل چنین می‌گوید:
«هدف محدثان در نقها و گزارشها از سنت، شناسایی و شناخت سیره رسول الله | بوده است.
تلاش و کوشش آنها این بود که پیامبر را الگویی نیکو و اسوه‌ای حسنه برای مسلمانان معرفی نمایند تا مسلمانان در تمام مواضع زندگی خویش از آن بزرگوار تبعیت کنند. بنابراین در تعریف سنت گفته‌اند: سنت هر آن چیزی می‌باشد که به پیامبر | منسوب باشد؛ اعم از قول، فعل، تقریر و صفات و ویژگی‌های اخلاقی و ظاهری او قبل و بعد از بعثت.»[۲۵]

 

دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است.

 

 

    1. ۳٫ ۲٫ ۱٫ سنت از دیدگاه فقیهان

 

 

در نزد فقیهان سنت به معانی مختلفی کاربرد دارد. گاهی سنت را در مقابل بدعت قرار می‌دهند که در این صورت «سنت» به معنای واجب می‌باشد. که این معنا را از برخی روایات نیز می‌توان استفاده نمود. امام باقر× :
« لَیْسَ‏ الْمَضْمَضَهُ وَ الِاسْتِنْشَاقُ فَرِیضَهً وَ لَا سُنَّه….»[۲۶]
شیخ حر عاملی &در تبیین آن چنین آورده است:
«مراد از سنت آن چیزی است که وجوبش از سنت دریافت گردد، و این معنا برای سنت در روایات آمده است.»[۲۷]
واژه‌ی سنت در مقابل بدعت در روایات زیادی به کار رفته است. به عنوان مثال:
« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ |: عَمَلٌ قَلِیلٌ فِی سُنَّهٍ خَیْرٌ مِنْ عَمَلٍ کَثِیرٍ فِی بِدْعَهٍ. »[۲۸]
لکن در عرف فقیهان، سنت به معنای «استحباب» بیشترین کاربرد را داراست. لذا در کتب حدیثی و فقهی، ابوابی با عناوین و روایات مشتمل بر واژه‌ی «استحباب به معنای سنت» مشاهده می‌گردد.
به طور مثال:
«عَنْ سَمَاعَهَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْهُمَا قَالَ هُمَا مِنَ‏ السُّنَّهِ فَإِنْ نَسِیتَهُمَا لَمْ یَکُنْ عَلَیْکَ إِعَادَه.»[۲۹]
همچنین روایتی در بحار الانوار آمده است که سنت را به دو گونه تقسیم نموده است:
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ × عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ × أَنَّه‏ قال: السُّنَّهُ سُنَّتَانِ‏ سُنَّهٌ فِی فَرِیضَهٍ الْأَخْذُ بِهَا هُدًى وَ تَرْکُهَا ضَلَالَهٌ وَ سُنَّهٌ فِی غَیْرِ فَرِیضَهٍ الْأَخْذُ بِهَا فَضِیلَهٌ وَ تَرْکُهَا إِلَى غَیْرِ خَطِیئَهٍ.»
سنت دو گونه است: واجب که عمل به آن هدایت و ترک آن ضلالت است و سنت در غیر واجب که مستحب است و عمل به آن فضیلت است و ترک آن و روی آوردن به غیر از آن خطاست.[۳۰]
از این تعاریف پیداست که فقیهان باتوجه به موضوع فقه که بحث از واجب و مستحب و مکروه و حرام و … می‌باشد به تعریف سنت پرداخته‌اند.[۳۱]

 

 

 

    1. ۱٫ فصل سوم: برگی از تاریخ

 

 

    1. ۳٫ ۱٫ مختصری از زندگی‌نامه علامه بلاغی &

 

 

    1. ۱٫ ۳٫ ۱٫ نسب و نیاکان

 

 

وی از خاندانی بزرگ، منتسب به قبیله‌ی مشهور ربیعهبود که عالمان و ادیبان فاضل بسیاری از آن برخاسته‌اند.[۳۲]
نسب ایشان را چنین ذکر کرده‌اند. هو الشیخ محمد جواد بن الشیخ حسن بن الشیخ طالب بن الشیخ عباس بن الشیخ ابراهیم بن الشیخ حسین بن عباس بن الشیخ حسن مؤلف (تنقیح المقان) ابن الشیخ عباس ابن الشیخ محمد علی بن محمد البلاغی النجفی الربعی.[۳۳]
خاندان بلاغی (آل البلاغی) از خاندانهای قدیم علمی و فرهنگی و ادبی شیعه است.
مؤسس این خاندان که امروزه از فضلا و دانشمندانی از آن در ایران، عراق و لبنان پراکنده‌اند، شیخ محمد علی بلاغی (متوفی ۱۰۰۰) است. وی از فقها و علمای بزرگ قرن دهم و شاگرد محقق اردبیلی بوده و آثاری در زمینه شروح و حواشی نیز بر جای گذارده است.[۳۴]
پدر علامه شیخ محمد جواد بلاغی، علامه شیخ حسن بلاغی، صاحب منظومه‌ی فقهی و حواشی مفید بر بعضی از کتب فقه‌ حدیث است.[۳۵] و همانطور که فرزندش گفته: «انه من اهل العلم والفضل»[۳۶] از فضلا و دانشمندان بوده ودر حدود سال ۱۳۱۰ قمری در گذشته است.[۳۷]
اصولاً خاندان و اجداد علامه بلاغی، از افاضل و بزرگان علمی شیعه محسوب می‌شوند و بعضاً دارای کتب و تألیفات هستند که البته در کتبی همچون طبقات اعلام الشیعه، دایره المعارف تشیع، اعیان الشیعه و ما ضی النجف و حاضرها و… به معرفی افراد خاندان بلاغی پرداخته شده است.

 

 

 

    1. ۱٫ ۳٫ ۱٫ زندگی و تحصیلات

 




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:40:00 ب.ظ ]