کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



زوجه صغیره، نفقه، مواقعه و حق القَسم ندارد، چون اصل در همۀ حقوق عدم است، یعنى تا حق ثابت نشود، اصل عدم حق است و این یک اصل عقلایى در باب حقوق است که تا حقّى ثابت نشود مطالبۀ حق جایز نیست.[۲۷۲] مرحوم صاحب جواهر در دلیل سقوط این حق می فرماید: (أما الصغیره القابله للاستمتاع الملتذه به فلا دلیل علیه، لاندراجها فی اسم الزوجه)[۲۷۳] اگر زوجه صغیره، غیر قابل استمتاع بود، مندرج در عنوان زوجه نیست‌، یعنی مى‌فرماید شمول ادله بر زوجه صغیره مورد تردید است. قدر متیقن در مقام تخاطب، کبیره است، پس صغیره موضوع اصل برائت واقع مى‌شود و نتیجه مى‌گیریم که زوجه صغیره، حق القَسم ندارد.
از فقهاء سلف نیز مرحوم شیخ طوسی قائل است که اگر زوجه صغیره به حد استمتاع نرسد حق قَسم ندارد، ایشان در مبسوط می فرماید: (و کذلک الصغیره التی لم تبلغ حد الاستمتاع لا قسم لها)[۲۷۴] ، البته صغیره مستعمل در کلمات بزرگان همان صغیره شرعى است که حدّ آن نه سالگى است لذا مرحوم شهید ثانى در شرح لمعه تصریح به این نموده است و فرموده: (و لا قسمه للصغیره‌ التى لم تبلغ التسع)[۲۷۵] بنابراین به تصریح فقهاء زوجه صغیره هم حق قَسم ندارد.[۲۷۶]

 

دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است.

 

۲-۲-۳-۳-۳ مجنونۀ مطبقه‌(دائمى)

 

 

یکی دیگر ازمواردی که حق القسم آنها ساقط است و اکثریت فقهاء متذکر شده اند، زوجه مجنونه مطبقه است، از اینکه فقهاء مجنونه را به مطبقه بودن، قید زده‌اند فهمیده مى‌شود که مجنونه، اقسام مختلفى دارد که نوعا، حق القسم آنها ساقط نیست . تقیید مجنونه به مطبقه (دائمی)، به خاطر خروج مجنونه ادواری است که بعضی وقتها مجنونه است و بعضی وقتها مجنونه نیست که این فرد در زمانی که مجنونه نیست، حق قسمت دارد و اگر مجنونه بود، ملحق به مجنونه مطبقه می شود و قضاء ندارد. مرحوم صاحب جواهر دلیل عدم قضاء و قسمت مجنونه مطبقه را اینگونه ذکر می کنند: «فقد علل بأنها لا عقل لها یدعوها إلى الأنس بالزوج والتمتع به»[۲۷۷] ایشان می فرمایند: دلیل اینکه مجنونه مطبقه حق قسمت ندارد، این است که برای او فرقی ندارد که شوهر نزد او باشد یا نباشد، در حالی که قسمت به خاطر این است که انس بین زن و مرد بیشتر شود. از این تعبیر جواهر استفاده می شود اگر در مجنونه مطبقه هم انس وجود داشته باشد و خطری هم برای شوهر نداشته باشد، حق قسمت دارد.

 

 

۲-۲-۳-۳-۴ مسافرت زوجه به غیر اذن زوج

 

 

زنی که به غیر اذن شوهرش مسافرت رفته نیز شامل مواردی است که حق قَسم ندارد. مرحوم شیخ طوسی در مبسوط می فرماید:(إذا سافرت بغیر إذنه فإنه لا نفقه لها، و لا قسم، لأنها ناشزه عاصیه، و لیس لها النفقه و لا القسم)[۲۷۸] اگر زنی به غیر اذن شوهرش مسافرت رود، نه نفقه دارد و نه حق قَسم، زیرا عصیان کرده و ناشزه است و در ناشزه نفقه و قسمت، واجب نیست.
مرحوم محقق حلی در شرایع می فرماید:(لا قسمه … و لا الناشزه و لا المسافره بغیر إذنه‌)[۲۷۹] ایشان با این تعبیر، مسافره را در مقابل ناشزه قرار داده است و از آن معلوم مى‌شود که مسافره، موضوع جداگانه‌اى ، براى حکم به سقوط حق القسم است ، نه آنکه مصداقى از ناشزه باشد. همچنین از کلام مرحوم محقق استفاده مى‌شود که زوجه مسافره بدون اذن زوج، هر چند ناشزه به او اطلاق نمى‌شود، ولى چون بدون اذن زوج، مسافرت نموده است حق القسم او ساقط است ولی حرفی از ساقط بودن نفقه نزده است.
مسافرت زوجه بدون اذن زوج در بعضى موارد جایز است و آن وقتى است که مسافرت زوجه هر چند واجب شرعى نیست، ولى این مسافرت، ضرورت عرفى دارد یا بدون آن، حرج عارض مى‌گردد که در این صورت، از آنجا که زوجه، ناشزه نمى‌گردد حق النفقه وجود دارد.[۲۸۰] ولی مسافرت زوجه (خواه جایز باشد و خواه حرام) اگر بدون اذن زوج بود، سبب سقوط حق القسم مى‌گردد.[۲۸۱]

 

 

۲-۲-۳-۳-۵ سقوط حق القَسم در سفر‌

 

 

اصل حق القسم در سفر ساقط است و این مسافرت زوج ، لازم نیست که به حد ضرورت باشد. پس اگر زوج در سفر، هیچ کدام از زوجه‌ها را همراه خود نبرد اشکالى ندارد و هیچ تردیدى در آن نیست و سیره قطعیه هم بر همین منوال است که اشخاص، هیچ وقت، ملزم به همراه بردن زوجه یا اجازه از زوجه براى مسافرت نبوده‌اند و الا اگر چنین نبود، حداقل یک روایت و نقلى در این مورد باید به ما مى‌رسید، در حالى که هیچ روایتى در این مورد وجود ندارد. بنا براین حق القسم در مسافرت ساقط است[۲۸۲] ولى اگر زوج، زوجه‌اش را همراه خود برد، در این صورت در شرایط فعلى که به حسب نوع امکنه و نوع اشخاص، امکان مضاجعت وجود دارد دلیلى بر سقوط حق القسم نیست.

 

 

۲-۲-۳-۴ حق قسم در عقد موقت

 

 

حق القَسمى که بحث شد مخصوص زوجه دائمه است و متمتعّه حق قسم ندارد و فرقى نیست که متمّتعه واحد باشد یا متعدّد.[۲۸۳] البته بسیارى از علماء متعرّض این مسئله نشده اند که شاید به خاطر وضوحش باشد، حتّى مرحوم صاحب جواهر هم که غالب فروع را مطرح مى کند ظاهراً متعرّض این مسئله نشده است، ولى بعضى مانند مرحوم ابن ادریس در سرائر، مرحوم علاّمه در قواعد و مرحوم فاضل هندی در کشف اللثام که شرح قواعد علاّمه است این مسئله را مطرح کرده اند[۲۸۴]. مرحوم ابن ادریس می فرماید:(و لا یلزم العدل بینهن(متمتّعات) فی المبیت)[۲۸۵] متمعات حق قَسم ندارند. مرحوم علامه در قواعد می فرماید:(و إنّما تستحقّ الزوجه بعقد الدوام، سواء کانت حرّه أو أمه، مسلمه أو کتابیّه و لا قسمه بملک الیمین و إن کنّ مستولدات، و لا المتمتّع بها)[۲۸۶] قسمت مخصوص عقد دائم است و شامل عقد انقطاعی و کنیز اگر چه مستولده باشد، نمی شود. مرحوم حضرت امام در تحریر الوسیله[۲۸۷] ، مرحوم آیت الله خوئی در منهاج الصالحین[۲۸۸] و آیت الله سیستانی[۲۸۹] و دیگر فقهاء[۲۹۰] هم به این عبارت تصریح کرده اند که برای عقد موقت، قسمت واجب نیست.

 

 

فصل سوم : اقوال وادله فقهای اهل سنّت در مورد حقوق جنسی زوجین

 

 

اسلام با کسانی که بخواهند خود را برای همیشه اَخته کنند و شهوت جنسی را در خود از بین ببرند به شدت برخورد نموده و با کسانیکه می خواستند از ازدواج کناره گیری کنند مورد نکوهش قرار داده است. در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده که فرمود:« إنی لأخشاکم لله وأتقاکم له لکنی أصوم وأفطر وأصلی وأرقد وأتزوج النساء فمن رغب عن سنتی فلیس منی »[۲۹۱] من به خدا از شما بیمناک ترم و تقوای الهی را رعایت می کنم و نماز میخوانم و گاه روزه میگیرم و افطار می کنم، و با زنان ازدواج می کنم ، بنابراین هرکس از سنت من روی گردان باشد از من نیست. همانطور که قبلا هم اشاره شد اسلام پاسخ دادن به غریزه جنسی را جزء حقوق و و ظایف هر یک از زوجین می داند، حال در این فصل به مهمترین حقوق جنسی زوجین از دیدگاه فقهای اهل سنّت اشاره می کنیم .

 

 

۳-۱ حقوق جنسی زوج

 

 

۳-۱-۱ حق الطاعه (حق تمکین)

 

 

یکی از مهمترین حقوقی که زوج بر زوجه دارد و در منابع اهل سنّت هم آمده است این است که واجب است که به نیازهای جنسی شوهر پاسخ دهد و از او تمکین کند. همانطور که قبلا هم اشاره شد مراد از تمکین، در بحث حقوق جنسی زوجین، تمکین خاص است که در اصطلاح شرعی وحقوقی به معنای اطاعت درانجام وظایف زناشویی است. ودرمقابل آن نشوز قرار دارد. اهل سنّت نیز تمکین به معنای خاص را پذیرفته اند که زن روابط جنسی با شوهر را به طور متعارف بپذیرد و جز درمواردی که مانع موجهی داشته باشد از برقراری رابطه جنسی امتناع نورزد.

 

 

۳-۱-۱-۱ ادله حق الطاعه (حق تمکین)

 

 

ادله ای که می توان بر لزوم حق تمکین زوجه در منابع اهل سنّت اقامه کرد به این شرح است:
۳-۱-۱-۱-۱ قرآن
– آیه شریفه: (الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْض‏)[۲۹۲] مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایى که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى دیگر قرار داده است.
زمخشری در تفسیر کشاف می گوید: قوامون على النساء (یقومون علیهن آمرین ناهین کما یقوم الولاه على الرعایا)[۲۹۳] مرد باید مسئول امر ونهی در زندگی و سمت فرمان دهی زندگی را عهده دار باشد. همچنین در تفسیر طبری از قول ابن عباس آمده است که (ما یجب على المرأه یعنی: أمراء علیها أن تطیعه فیما أمرها الله به من طاعته، و طاعته أن تکون محسنه إلى أهله حافظه لماله و فضله علیها بنفقته و سعیه)[۲۹۴] یعنی انجام دادن آنچه که بر مرد واجب است به این مبنا که مرد حاکم بر زن است و در آن چه خدا امر کرده، باید از مرد اطاعت کند ومحافظ مالش باشد. همچنین او برتری مرد را در تلاش و پرداخت نفقه می داند.
آنچه که از این آیه استفاده می شود، منظور از برتری سلطه مطلقه نسیت بلکه حدود این سلطه در اختیار طلاق ، اطاعت در فراش و خارج نشدن زن بدون اذن شوهر از خانه است. بنابراین با توجه به این آیه شریفه زوج حق الطاعه دارد و بر زوجه لازم است که از او اطاعت و تمکین کند.
– آیه شریفه: (أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى‏ نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُن‏)[۲۹۵] براى شما در شبهاى ماه رمضان مباشرت با زنانتان حلال شد، که آنها جامه عفاف شما و شما نیز لباس عفّت آنها هستید. و خدا دانست که شما (در کار مباشرت زنان به نافرمانى و اطاعت شهوت نفس) خود را به ورطه گناه مى‏افکنید لذا از حکم حرمت درگذشت و گناه شما را بخشید، از اکنون (در شب رمضان) رواست که با زنهاى خود (به حلال) مباشرت کنید.
در ماه رمضان بعد از نماز عشاء، نزدیکی با زن و خوردن طعام بر مسلمانان حرام بود، تا شب بعد، در این میان جمعى از مسلمانان بر خلاف دستور طعام خوردند، و با زنان آمیختند، یکى از ایشان عمر بن خطاب بود،[۲۹۶] لا جرم نزد رسول خدا ص شکایت بردند، و به دنبالش این آیه نازل شد که در شبهاى ماه رمضان مباشرت با زنانتان حلال است. سیوطی می نویسد که آیه شریفه می فرماید:( کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ یعنى تجامعون النساء و تأکلون و تشربون بعد العشاء فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ یعنى جامعوهن)[۲۹۷] شما به خود خیانت مى‏کردید یعنی کارِ ممنوع را انجام مى‏دادید که مجامعت با زنان و خوردن وآشامیدن بود. پس خداوند شما را بخشید، اکنون با آنها آمیزش کنید. این آیه شرفه صریحاً اعلام میکند که در شبهای ماه رمضان مباشرت با زنانتان بر شما حلال است و این همان چیزی است که از راه تمکین بدست می آید ، پس زن وظیفه دارد در مقابل شوهر خود تمکین کند.
– آیه شریفه: (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحیضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ )[۲۹۸] و از تو، در باره خون حیض سؤال مى‏کنند، بگو: «چیز زیانبار و آلوده‏اى است از این رو در حالت قاعدگى، از آنان کناره‏گیرى کنید! و با آنها نزدیکى ننماید، تا پاک شوند! و هنگامى که پاک شدند، از طریقى که خدا به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید! خداوند، توبه‏کنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد.
یهود نسبت به زنان در حال حیض بسیار سخت گیری می کردند و در دوری از آن افراط و مبالغه می نمودند. در جاهلیت نیز زنان حائض را از خود دور می کردند، و با آنان غذا نمی خوردند و یکجا نمی نشستند وحتی در یک منزل زندگی نمی کردند و مثل یهود سخت گیری می کردند.[۲۹۹] عده ای از مسلمانان از پیامبر(ص) در مورد این مساله سوال کردند این آیه نازل شد وفرمود: در حالت حیض با آنان نزدیکی نکنید تا پاک شوند، وقتی پاک شدند از طریقى که خدا به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید. عده ای از مردم چنین فهمیدند که معنای(نزدیکی نکنید) این است که با زنان در حال حیض یکجا سکونت نکنید، ولی پیامبر فرمود:(إنما أمرتکم أن تعتزلوا مجامعتهن إذا حضن، و لم آمرکم بإخراجهن من البیوت کفعل الأعاجم)[۳۰۰] همانا من به شما دستور دادم که از مجامعت با زنان حائض دوری کنید و نگفتم که آنان را از منزلشان بیرون کنید، همان کاری که عجم آن را انجام می دهد.
در پیوند زناشویی، مباشرت وسیله است، نه هدف. هدف تولید نسل و امتداد حیات است و سرانجام پیوستن همه آن چیزها به خداست.[۳۰۱] بنابراین همخوابی در وقت پاکی ، لذّت طبیعی را تحقق می بخشد و هدف فطری نیز تحقق می پذیرد و این همان چیزی است که مرد براثر حق تمکین به آن می رسد.

 

 

۳-۱-۱-۱-۲ حدیث

 

 

– قال رسول الله (ص):(وَالَّذِى نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لاَ تُؤَدِّى الْمَرْأَهُ حَقَّ رَبِّهَا حَتَّى تُؤَدِّىَ حَقَّ زَوْجِهَا وَلَوْ سَأَلَهَا نَفْسَهَا وَهِىَ عَلَى قَتَبٍ لَمْ تَمْنَعْهُ)[۳۰۲] پیامبر (ص) می فرماید: سوگند به کسی که جانم در دست اوست ، زن تا حق همسرش را ادا نکند، حق پروردگارش را ادا نکرده است، حتی اگر بر پشت شتر از زنش در خواست همخوابگی کند نباید با او مخالفت ورزد. با توجه به این حدیث اگر در خواست مرد در چنین حالتی هم قابل رد کردن نباشد در بقیه حالت ها هرگز نباید رد شود. پس اگر مرد زنش را به همخوابگی فراخواند اما او خودداری کند ، تا سپیده دم ملائکه بر او لعنت می کند، چون پیامبر(ص) فرمود:(إِذَا بَاتَتِ الْمَرْأَهُ مُهَاجِرَهً فِرَاشَ زَوْجِهَا لَعَنَتْهَا الْمَلاَئِکَهُ حَتَّى تَرْجِعَ)[۳۰۳] هرگاه زن دور از بستر شوهرش شب را به روز برساند ملائکه بر او لعنت می فرستد تا زمانیکه به سوی شوهرش بر می گردد.
– قال رسول الله (ص):( لو أمرت شیئا أن یسجد لشیء لأمرت المرأه أن تسجد لزوجها والذی نفسی بیده لا تؤدی المرأه حق ربها حتى تؤدی حق زوجها حتى لو سألها نفسها وهی على قتب لم تمنعه)[۳۰۴] ‌اگرکسی را به سجده‌کردن به‌کسی غیرازخدا دستورمی‌دادم‌، به زن می‌گفتم که برای شوهرش سجده‌کند، ‌ولی سجده برای غیراز خدا جایز نیست سوگند به کسی که جانم در دست اوست ، زن تا حق همسرش را ادا نکند، حق خداوند را ادا نکرده است، حتی اگر بر پشت شتر از زنش در خواست مباشرت کند نباید با او مخالفت ورزد. این حدیث نیز مانند حدیث قبل است و حاکم نیشابوری آن را صحیح می داند.[۳۰۵] بنابراین هرگاه مردی زنش را برای مباشرت فراخواند، بدون درنگ باید پاسخ مثبت بدهد.
– قال النبی (ص): (إن حق الزوج على زوجته إذا أرادها على نفسها وهی على ظهر بعیره لا تمنعه ومن حق الزوج على الزوجه أن لا تعطی من بیتها إلا بإذنه وإن فعلت کان الإثم علیها والأجر لغیرها ومن حق الزوج على الزوجه أن لا تخرج من بیته إلا بإذنه فإن فعلت ذلک لعنتها الملائکه حتى ترجع أو تتوب)[۳۰۶] پیامبر گرامی (ص) فرمودند: همانا حق شوهر بر همسرش آنست‌ که زمانیکه اراده کرد، زن خویش را دراختیارشوهربگذارد حتی اگربرروی شتر باشد، هم چنین نباید چیزی از مال او ببخشد مگر با اجازه او، اگر بدون اجازه شوهر چیزی از مال او بخشید، اجر و پاداشش برای شوهر وگناهش برای زن است و نباید بدون اجازه شوهر از خانه‌اش بیرون رود. اگرچنین‌کرد خداوند وفرشتگان غضب بروی نفرین‌کنند تا برگردد یا اینکه توبه کند.
– قال رسول الله(ص): (إذا الرجل دعا زوجته لحاجته فلتأته وإن کانت على التنور)[۳۰۷] «هرگاه مرد همسرش را برای نیازش فرا خواند، باید نزد او برود اگرچه بر تنور(مشغول پخت و پز) باشد.
بنا براین بر زوجه واجب است زمانیکه زوج اراده کرد، خود را دراختیارشوهربگذارد[۳۰۸] و از شوهر تمکین و اطاعت کند ، البته در صورتی که عذر شرعی نداشته باشد،بنابراین در صورتیکه بدون عذر تمکین نکند، مورد خشم خدا و فرشتگان قرار میگرید زیرا رسول خدا(ص) فرمود: (إذا دعا أحدکم امرأته إلى فراشه فأبت أن تجئ، لعنتها الملائکه حتى تصبح)[۳۰۹] ‌هرگاه مردی زنش را بررختخواب خویش خواند و زن ازرفتن امتناع ورزد ، فرشتگان تا صبح آن زن را نفرین می‌کنند.

 

 

۳-۱-۲ حق استمتاع

 

 

یکی دیگر از حقوق زوج این است که حق بهره وری جنسی یا حق استمتاع از همسر خود را پیدا می‏کند[۳۱۰] طبق نظر علمای اهل سنّت بر زن واجب است که چنانچه زوج اراده کرد که از زوجه خود استمتاع کند ، فورا باید زوجه پاسخ بدهد. نووی می گوید:(أن الزوج له حق الاستمتاع بها فی کل الأیام وحقه فیه واجب على الفور)[۳۱۱]. ابن حجر عسقلانی می گوید:( للزوج حق الاستمتاع بها فی کل وقت وحقه واجب على الفور)[۳۱۲] ، شبیه همین عبارت را شوکانی در نیل الاوطار آورده و می گوید:( أن للزوج حق الاستمتاع بها فی کل وقت وحقه واجب على الفور).[۳۱۳] بنابراین زوج حق استمتاع دارد و مباح است که از زوجه هر گونه لذت جنسی، اعم از نگاه کردن به جمیع بدن زوجه ، لمس کردن[۳۱۴]، بوسیدن، آمیزش و غیره را ببرد؛ از این رو، بر زن روا نیست بدون اجازه شوهر، خود را به کارهایی مشغول سازد که منافات با این حق داشته باشد. ابن حزم می گوید:( فإن امتنعت لغیر عذر فهی ملعونه)[۳۱۵] اگر زن بودن عذر امتناع کند ، ملعون است.

 

 

۳-۱-۳-۱ ادله حق استمتاع

 

 

ادله حق استمتاع در واقع همان ادله ای حق تمکین است ، همانطور که بیان شد، زوجه باید در مقابل شوهر تمکین کند، براین مبنا اجازه هرگونه استمتاع و بهره ورى جنسى را بر شوهر داده و این همان حق استمتاع است. حال به صورت مختصر به این ادله اشاره میگردد.

 

 

۳-۱-۳-۱-۱ قرآن



 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-09-21] [ 11:21:00 ب.ظ ]




دین مبین اسلام پاسخ دادن به غریزه جنسی را جزء حقوق و و ظایف هر یک از زوجین می داند، همانطور که برای زوج حقوق و وظایفی را اسلام مشخص کرده ، برای زن نیز مسلّماً حقوقی را در نظر گرفته که وی موظف است آن را بشناسد و رعایت کند. در این بخش به مهمترین حقوق جنسی زن که فقهای عامه متذکر شده اند، اشاره می شود.

 

برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید.

 

۳-۲-۱ حق مواقعه

 

 

یکی از حقوق جنسی زوجه حق مواقعه است. اسلام همانطور که به قوای شهوانی مرد و ارضای او توجه داشته از طرفی هم حقّ غریزی و فطری زن را در ارتباط با استمتاع و لذت جویی زن به فراموشی نسپرده است. بر این مبنا این حق زن است که شوهرش نیاز جنسی او را برآورده کند، تا برای ارضای این تمایل دچار اعمال نامشروع نگردد. قبلا هم گذشت وجود رابطه جنسی یکی از حقوق متقابل زوجین‏ است. همانطور که زن می‏بایست نسبت به انجام این رابطه‏ تمکین نماید، مرد نیز نمی‏تواند از این‏ رابطه سرباز زند و بنابر نظر فقهای عامه اگر مرد عذری نداشته باشد در هر چهار ماه یک مرتبه واجب است که با همسرش مجامعت کند. همچنین در صورتی که عدم وجود رابطه موجب حرج و دشواری یا به گناه افتادن همسر باشد، می‏بایست در کمتر از این مدت‏ نیز روابط زناشویی را برقرار نماید.

 

 

۳-۲-۱-۱ ادله حق مواقعه

 

 

مواقعه و مباشرت یکی از اهداف زناشویی است. پس اقدام به عمل زناشویی از نظر شرعی و اخلاقی در راستای حفظ حرمت و عفت همسر در حد توان بر مرد لازم است. حال ابتدا به ادله ای که می توان بر این حق استدلال کرد و بعد به اقوال فقهای عامه اشاره می کنیم.

 

 

۳-۲-۱-۱-۱ قرآن

 

 

– آیه شریفه:( فَلا تَمیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَه)[۳۷۴] چنان نباشد که یکى از زنها بطور کلى مورد اعراض شما واقع گشته، مثل زنى بشود که اصلا شوهر ندارد. امام جصاص می گوید: بر زوج لازم است که با زوجه اش مجامعت کند، طبق همین آیه شریفه و زن را رها نکند که مثل زنان بی شوهر باشد.[۳۷۵]
– آیه شریفه ( لِلَّذینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَهِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ )[۳۷۶] کسانى که زنان خود را «ایلاء» مى‏نمایند [سوگند یاد مى‏کنند که با آنها، آمیزش جنسى ننمایند،] حق دارند چهار ماه انتظار بکشند، اگر (در این فرصت،) بازگشت کنند، (چیزى بر آنها نیست زیرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است. آیه شریفه برای نزدیکی نکردن با زن حدی را معین نموده است و زوج حق ندارد از آن حد تجاوز کند و آن چهار ماه است که در این مدت از او با زخواست نمی شود. این چهار ماه مهلت براى این است که وضع خویش را با همسر خود روشن کنند و زن را از این نابسامانى، نجات دهند. بعد از چهار ماه یا طلاق دهد یا رجوع کند. سیوطی در تفسیرش مطلبی را از ابن عمر نقل کرده و می گوید:(ابْن عمر قَالَ الإِیلاء الَّذِی سمى الله لَا یحل لأحد بعد الْأَجَل إِلَّا أَن یمسک بِالْمَعْرُوفِ أَو یعزم الطَّلَاق کَمَا أمره الله)[۳۷۷] ابن عمر گفت: پس از سپری شدن مدت مذکور برای هیچ کسی حلال نیست مگر اینکه به خوبی زنش را نگه دارد و یا تصمیم بگیرد که او را طلاق دهد، همچنانکه خداوند عزوجل امر کرده است. بنابراین معلوم مى‌شود که تأخیر بیش از چهار ماه جایز نیست و بعد از این مدت باید به زنش رجوع کند یا طلاق بدهد. بنابراین وطی واجب است والا رجوع یا طلاق معنا ندارد.

 

 

۳-۲-۱-۱-۲ سنّت

 

 

– قال رسول الله (ص): (یا عبد الله ألم أخبر أنک تصوم النهار وتقوم اللیل قلت بلى یا رسول الله قال فلا تفعل صم وأفطر وقم ونم فإن لجسدک علیک حقا وإن لعینک علیک حقا وإن لزوجک علیک حقا)[۳۷۸] این روایت در حق مباشرت ذکر شد، در این بحث هم می توان از این روایت این گونه استدلال کرد که زوج حق ندارد تمام اوقات خود را به عبادت و روزه گرفتن اختصاص دهد و زوجه خود را فراموش کند. زیرا همانطور که در این حدیث آمده همسر هم حقی دارد که زوج موظف است آن را رعایت کند از جمله مباشرت با زن که باید در هر چهار ماه انجام بگیرد. همانطور که ابن حجر عسقلانی در شرح حدیث می گوید:( لا ینبغی له أن یجهد بنفسه فی العباده حتى یضعف عن القیام بحقها من جماع)[۳۷۹] سزاوار نیست بر مرد که نفس خودش را توسط عبادت به زحمت بیندازد و نتواند حق همسرش را ازجمله آمیزش ادا کند.
– محمد بن معن الغفاری قال : أتت امرأه إلى عمر بن الخطاب رضی الله عنه فقالت : یا أمیر المؤمنین إن زوجی یصوم النهار ویقوم اللیل وأنا أکره أن أشکوه وهو یعمل بطاعه الله عزوجل فقال لها : نعم الزوج زوجک فجعلت تکرر علیه القول وهو یکرر علیها الجواب فقال له کعب الأسدی : یا أمیر المؤمنین هذه المرأه تشکو زوجها فی مباعدته إیاها عن فراشه فقال عمر : کما فهمت کلامها فأقض بینهما فقال کعب : علی بزوجها فأتی به فقال له : إن امرأتک هذه تشکوک قال : أفی طعام أم شراب قال لا فقالت المرأه : یا أیها القاضی الحکیم رشده ألهى خلیلی عن فراشی مسجده زهده فی مضجعی تعبده فأقض القضا کعب ولا تردده نهاره ولیله ما یرقده فلست فی أمر النساء أحمده فقال زوجها : زهدنی فی فرشها وفی الحجل إنی أمرؤ أذهلنی ما قد نزل فی سوره النحل وفی السبع الطول وفی کتاب الله تخویف جلل فقال کعب : إن لها علیک حقا یا رجل نصیبها فی أربع لمن عقل فأعطها ذاک ودع عنک العلل ثم قال : إن الله عزوجل قد أحل لک من النساء مثنى وثلاث ورباع فلک ثلاثه أیام ولیالیهن تعبد فیهن ربک فقال عمر والله ما أدری من أی أمریک أعجب أمن فهمک أمرهما أم من حکمک بینهما اذهب فقد ولیتک قضاء البصره[۳۸۰] محمدبن معن غفاری گوید: زنی به نزد عمر بن‌‌خطاب آمد وگفت: ای‌امیر‌مؤمنان، شوهرم به روز روزه و در شب مشغول نماز شب است و من دوست ندارم از وی شکایت کنم، چون مشغول طاعت خدا است، عمر گفت: بهترین شوهران، شوهر شما است، و چندین بار این را تکرار کردند. در این میان کعب اسدی وارد شد و گفت: ای‌امیر مؤمنان، این زن از دوری جستن شوهرش از مقاربت با او به تو شکایت می‌کند. عمرگفت‌: همانگونه ‌که مقصود وی را فهمیده‌ای‌، در بین آنان داوری‌کن‌. کعب‌گفت‌: شوهراین زن را پیش من حاضرکنید، او را حاضرکردند. کعب به وی‌گفت‌: زنت از تو شکایت دارد. اوگفت‌: این شکایت در باره خوراک و آشامیدنی است‌؟ ‌گفت‌: نخیر. آنگاه زن به سخن آمد و این اشعار را گفت:«ای‌قاضی حکیم و دانا و رشید ـ نماز، دوستم را از من به خود مشغول کرده است. عبادت او، او را از آمیزش با من منزوی کرده است ـ ای‌کعب، تو قضاوت کن و آن را رد ننما.روز و شب، او به خواب توجهی ندارد ـ به همین سبب در امر آمیزش او را ستایش نمی‌کنم». سپس شوهرش این ابیات را سرود:«مرا از زنان و آمیزش با آنان واداشته است ـ آنچه نازل شده و مرا به خود مشغول نموده است. در سوره نحل و هفت‌سوره طولانی دیگر ـ و در قرآن که در آن تهدیدی بس بزرگ آمده است». در این میان کعب اشعار زیر را گفت: «بی‌گمان آن زن بر تو حق دارد ای مرد ـ سهم او در هر چهار شب یک شب است برای آن‌کس که بفهمد». سپس گفت: خداوند دو زن، و سه زن، و چهار زن را حلال کرده است و سه شبانه‌روز برای تو است تا در آن عبادت کنی و یک شبانه‌روز برای همسرت. عمر گفت: به خدا سوگند نمی‌دانم به کدام یک از دو امر شما خوشحال بشوم؟ از فهمیدن مشکل ایشان، یا از داوری میان آنان؟ برو، و قضاوت بصره را به تو واگذار کردم. طبق این قضیه که در منابع اهل سنت آمده ، زوجه نمی تواند همیشه در حال عبادت باشد، بلکه واجب است که یک شب از چهار شب را به زن اختصاص دهد و با او مباشرت کند.

 

 

۳-۲-۱-۲ اقوال فقهاء

 

 

امام احمد گفته : اگرمردی به مسافرت رفت وزنش را با خود نبرد و بدون عذر مراجعت نکرد، تنها شش ماه می‌تواند مراجعت نکند، پس از آن بوی نوشته می‌شودکه برگردد ، وی می گوید:(فإن أبى أن یرجع فرق الحاکم بینهما)[۳۸۱] اگربرنگشت‌،حاکم بین زن و شوهرجدائی می‌اندازد و زن را طلا‌ق می‌دهد.
ابن قدامه حنبلی درالمغنی می گوید:( والوطء واجب على الرجل إذا لم یکن له عذر وبه قال مالک…وقال الشافعی لا یجب علیه لأنه حق له فلا یجب علیه کسائر حقوقه)[۳۸۲] وطی بر مرد واجب است اگر برای او عذری نباشد و این قول را مالک هم گفته ولی شافعی گفته واجب نیست چون وطی حق مرد است لذا مثل سایر حقوق بر او واجب نیست.
ابن جزی مالکی در قوانین الفقهیه می گوید:( الجماع واجب على الرجل للمرأه إذا انتفى العذر)[۳۸۳] بر مرد اقدام به آمیزش با همسرش واجب است هرگاه عذر قابل قبول نداشته باشد.
علاءالدین کاسانی از علمای حنفی می گوید:(وللزوجه أن تطالب زوجها بالوطء لأن حله لها حقها کما أن حلها له حقه وإذا طالبته یجب على الزوج)[۳۸۴] و برای زوجه است که از زوج خود بخواهد تا با او جماع کند، چون همانطور که حلال بودن آمیزش زن، برای مرد حق است، برای زن هم حق است، و هرگاه مطالبه کرد بر زوج واجب است.
ابن حزم‌ می گوید: (فرض على الرجل أن یجامع امرأته التی هی زوجته وأدنى ذلک مره فی کل طهر إن قدر على ذلک وإلا فهو عاص لله تعالى برهان ذلک قول الله عز وجل فإذا تطهرن فأتوهن من حیث أمرکم الله)[۳۸۵] برمرد فرض و واجب است‌که با همسرخود جماع نماید و همبسترگردد، حداقل در هر بار طهرکه از قاعدگی پاک می‌گردد، یک بار با وی آمیزش نماید، اگر قدرت آن را داشته باشد، در غیر این صورت مرتکب عصیان و نافرمانی خداوند شده است‌. چون خداوند می‌فرماید: «فإذا تطهرن فأتوهن من حیث أمرکم الله» ‌چون زنانتان از قاعدگی پاک شدند، آنگونه که خداوند بشما اجازه داده است با آنان نزدیکی و آمیزش ‌کنید. جمهور علماء نیز همچون ابن حزم‌گفته‌اند، اگر مرد عذری نداشته باشد، این عمل در مدت طهر یک بار بر وی واجب است‌.[۳۸۶]
ابن تیمیه می گوید: « ویجب على الزوج وطء امرأته بقدر کفایتها ما لم ینهک بدنه أو تشغله عن معیشته»[۳۸۷] بر زوج مجامعت با همسرش واجب است به قدر کفایت زن ، به طوریکه بدن دچار سستی و ضعف نشود یا از معیشت و کار باز نماند. امام غزالی از علمای شافعیه‌ گفته است:(وینبغی أن یأتیها فی کل أربع لیال مره فهو أعدل إذ عدد النساء أربعه فجاز التأخیر إلى هذا الحد نعم ینبغی أن یزید أو ینقص بحسب حاجتها فی التحصین فإن تحصینها واجب علیه)[۳۸۸] شایسته است‌که هر چهار روز یک بارمرد با همسرخود آمیزش نماید و این ‌کار بعدالت نزدیکتر است‌، چون تعداد زنان مجاز شرعی چهار تا است پس تا این اندازه تاخیرروا است‌. البته این مقدار بر حسب نیاز زن به خویشتن داری ‌کم و زیاد می‌شود و بر مرد واجب است‌که نیاز جنسی زن را تامین‌کند. خلاصه کلام در این بحث این است که حنفیه، مالکیه وطی را در صورتیکه عذری نداشته باشد، واجب می داند، امام احمد حنبل هم رای مالک را دارد و وطی را حق زن و مرد می داند. فقط شافعیه می گوید : وطی حق مرد است ولی بر او واجب نیست.

 

 

۳-۲-۱-۳ مواقعه از غیر محلّ توالد و تناسل (وطی در دبر)

 

 

همانطور که قبلاً اشاره شد اکثر فقهای عامه وطی از دبر را جایز نمی دانند. ابن قدامه می گوید:( ولا یجوز وطؤها فی الحیض ولا فی الدبر)[۳۸۹] وطی زن در حال حیض و از پشت(دبر) جایز نیست. همچنین وی در کتاب المغنی ضمن حلال ندانستند این عمل، اسم چند نفر را ذکر می کند که این عمل را جایز می دانستند.[۳۹۰] ابن یوسف شیرازی در المهذب هم بر همین رأی است و می گوید:(ولا یجوز وطئها فی الدبر لما روى خزیمه بن ثابت )[۳۹۱]. ابن تیمیه از بزرگان اهل سنت هم می گوید:(وطء المرأه فی دبرها حرام بالکتاب والسنه، وهو قول جماهیر السلف والخلف، بل هو اللوطیه الصغرى… ومن وطئها فی الدبر وطاوعته، عزرا جمیعا، فإن لم ینتهیا وإلا فرق بینهما، کما یفرق بین الرجل الفاجر ومن یفجر به)[۳۹۲] وطی زن از پشت حرام است، به دلیل کتاب و سنّت و این قول جمهور علمای سلف می باشد، بلکه این عمل نوعی لواط کوچک است. هرکس از پشت با زنش نزدیکی‌کند، اگر زنش از او اطاعت ‌کند و بدین عمل تن در دهد هر دو مورد تعزیر شرعی قرار می‌گیرند و اگر زن اطاعت نکند باید این زن و شوهر از هم جدا شوند همانگونه‌ که دو نفر فاجر که مرتکب ‌گناه می‌شوند از هم جدا ‌می‌شوند. حنابله گفته اند هرکس این عمل را انجام بدهد تعزیر می شود و اگر متنبه نشوند بین آنها جدایی انداخته می شود.[۳۹۳]
هرچند اشاره خواهد شد که عده ای از بزرگان عامه این عمل را حرام نمی دانستند. حال به صورت اختصار ادله فقهای عامه را در این مسأله بیان می کنیم. فقهای عامه با استدلال به قرآن و حدیث وطی از دبر را خلاف فطرت می دانند و می گویند اسلام ما را از این عمل نهی کرده است . استدلال آنها از قرآن به این آیه شریفه است.
– « نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُم وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُم‏ »[۳۹۴] زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان که بخواهید، مى‏توانید با آنها آمیزش کنید. و (سعى نمائید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکى براى خود، از پیش بفرستید. سُیوطی و ابن کثیر در تفسیر خود آورده‌اند که: أحمدبن حنبل و عبد بن حمید و تِرمِذی و نَسائی و أبویَعلَی و ابن جَریر و… از ابن عبّاس روایت کرده‌اند که گفت:«جآءَ عُمَرُ إلَی رَسولِ اللَهِ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ [وَ ءَالِهِ ] وَ سَلَّمَ فَقالَ: یَا رَسولَ اللَهِ! هَلَکْتُ! قالَ: وَ مَا أَهْلَکَکَ؟! قالَ: حَوَّلْتُ رَحْلی اللَیْلَهَ. فَلَمْ یَرُدَّ عَلَیْهِ شَیْئًا، فَأوْحَی اللَهُ إلَی رَسولِهِ هَذِهِ اﻵیَهَ: نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ. یَقولُ: أقْبِلْ وَ أدْبِرْ وَ اتَّقِ الدُّبُرَ وَ الْحَیْضَهَ»[۳۹۵] عمر به نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد و گفت: ای رسول خدا، من هلاک شدم رسول خدا فرمود: چه چیز باعث هلاکتت شد!. عمر گفت: من زن خود را دیشب در رختخواب واژگون نمودم! پیامبر هیچ پاسخی به او نداد، تا خداوند به پیغمبرش این آیه را وحی فرستاد: زنهای شما محلّ کشت و زرع اولاد شما هستند، بنابراین در محلّ کشت و زرع خود به هر کیفیّتی که میخواهید بروید. خدا میفرماید: میخواهی با زنان از جلو و روبرو، و میخواهی با ایشان از پشت سر، ولی در محلّ کشت و زرع که محلّ زناشوئی است مجامعت کن! واز دو چیز پرهیز کن: یکی از مجامعتشان در دبر یعنی از پشت که محلّ توالد و تناسل نیست، و دیگری در حال حیض و عادت ماهیانه. با توجه به این آیه اهل سنت وطی از دبر را حرام می دانند. همچنین احادیث زیادی در این مسأله نقل کرده اند که به چند نمونه اشاره می کنیم.
– ابن‌حبان و نسایی و ابن ماجه در روایتی از پیامبر گرامی (ص) نقل کرده اند که فرمود:( لا ینظر الله إلى رجل أتى امرأه فی دبرها)[۳۹۶] خداوند به مردی که از راه عقب با زنش مجامعت می‌کند، نظر نخواهد کرد.
– نسایی و احمد و ابی داوود از پیامبر(ص) روایت کرده‌اند که فرمود:( ملعون من أتى امرأته فی دبرها)[۳۹۷] کسی که با زنان از راه عقب (دُبُر) نزدیکی کند ملعون است.
– أبی داوود و ابن ماجه و ترمذی و دارمی روایت کرده اند که پیامبر (ص) فرمود:( من أتى حائضا أو امرأه فی دبرها أو کاهنا فصدقه بما یقول فقد کفر بما أنزل الله على محمد)[۳۹۸] کسی که با زن حائض نزدیکی کند یا از راه عقب با زنش مجامعت کند و یا نزد کاهنی رود و گفته او را تصدیق کند، به راستی به آنچه بر محمد(ص) نازل شده، کافر گشته است.
– خزیمه بن ثابت رویت کرده : أن رجلا سأل النبی صلى الله علیه وسلم عن إتیان النساء فی أدبارهن أو إتیان الرجل امرأته فی دبرها فقال النبی صلى الله علیه وسلم حلال فلما ولى الرجل دعاه أو أمر به فدعى فقال کیف قلت فی أی الخربتین أو فی أی الخرزتین أو فی أی الخصفتین أمن دبرها فی قبلها فنعم أمن دبرها فی دبرها فلا فإن الله لا یستحیی من الحق لا تأتوا النساء فی أدبارهن [۳۹۹]. مردی از رسول الله(ص) درباره مجامعت با زنان از عقب پرسید یا اینکه گفت آیا شوهر می‌تواند با زنش از راه عقب نزدیکی کند؟ پیامبر (ص) به وی فرمودند: «آری حلال و جائز است. چون آن شخص آهنگ رفتن نمود، پیامبر (ص) دستور دادند که برگردانیدش، سپس فرمودند: چه گفتی، آیا منظورت این بود که در کدام سمت (عقب یا جلو) مجامعت نماید؟ اگر مقصودت این بود که در پشت قرار گرفته و از طریق معمول (فرج) مجامعت نماید، صحیح است، ولی اگر بخواهد در پشت قرار گرفته و از راه عقب نزدیکی نماید درست نیست، همانا خداوند از بیان حق حیا نمی‌کند، با زنان از راه عقب نزدیکی ننمایید.
بعد از بیان احادیث این نکته هم قابل تأمل است که عده ای از صحابه این عمل را حرام نمی دانستند. از جمله: عبدالله بن عمر و مالک بن انس و ابی سعید خدری، که به جواز آن فتوا داده اند و به همین آیه که گذشت تمسک جسته اند.[۴۰۰] سیوطی در الدر المنثور از دارقطنى و او با ذکر سند از نافع روایت کرده که روزى ابن عمر به من گفت: اى نافع این قرآن را نگه دار، و گوش بده تا بخوانم، و از حفظ خواند تا رسید به آیه:« نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ» در اینجا به من گفت: اى نافع مى‏دانى در باره چه کسى نازل شده؟ گفتم: نه، گفت: در باره مردى از انصار که با زنش از عقب او وطى کرده بود، و در بین مردم عملى زشت تلقى شده بود، خدا این آیه را فرستاد، گفتم: یعنى مى‏خواهى بگویى از عقب در جلو همسرش قرار داده بود گفت نه رسما در عقب او.[۴۰۱] همچنین ابن سلیمان جوزجانی نقل کرده که گفت من از انس بن مالک در مورد این مسئله پرسیدم در جواب گفت همین الآن از این عمل غسل کرده ام.[۴۰۲] ابن عبدالحکم نقل کرده که شافعی با محمد بن حسن در این مسئله مناظره کرد و شافعی در پی اثبات این مطلب بود.[۴۰۳]

 

 

۳-۲-۲ حق مبیت(همخوابی)

 

 

مبیت مشتق از واژه «بیّت» به معنای کاری است که در شب انجام می شود.[۴۰۴] در اصطلاح به سپری کردن شب نزد زوجه گفته می شود.[۴۰۵] مبیت عنوانی معادل همخوابی یا مضاجعت است که اکثر فقهای اهل سنّت این حق را برای زوجه تلقی نموده اند. بر این مبنا بر مرد لازم است که از هر چهار شب یک شب نزد زن خود بیتوته کند و بخوابد. ابن قدامه حنبلی می گوید: « إذا کانت له امرأه لزمه المبیت عندها لیله من کل أربع لیال ما لم یکن عذر»[۴۰۶] چنانچه مردی تنها یک زن داشته باشد، لازم است که یک شب از چهار شب را نزد او بیتوته کند و بخوابد اگر عذری نداشته باشد. ابن تیمیه هم می گوید:( یجب على الرجل المبیت عند امرأته لیله من أربع)[۴۰۷] بر مرد واجب است که یک شب از چهار شب را نزد همسرش بیتوته کند و بخوابد. حنفیه هم همین رأی را دارند و می گویند: تقسیم شب بر مرد واجب است، چون همخوابی حق زوجه بوده و بر عهده زوج می باشد.[۴۰۸] مالکیه و شافعیه مبیت را حق زوجه نمی دانند. مالکیه می گوید:( من له زوجه واحده لا یجب مبیته معها)[۴۰۹] کسی که یک زن داشته باشد بیتوته با همسرش بر او واجب نیست. شافعیه هم بر همین رأی هستند و می گویند همخوابی حق زوجه نیست، لذا مبیت بر زوج مستحب است نه واجب.[۴۱۰] برای این حق می توان به این آیه شریفه استدلال نمود که می فرماید:« وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ »[۴۱۱] به نیکی با زنانتان معاشرت کنید. زمخشری در کشاف و فخررازی در تفسیر کبیر و سیوطی در تفسیر جلالین می گویند: از موارد معاشرت به معروف نفقه دادن و مبیت نزد زن می باشد.[۴۱۲]

 

 

۳-۲-۳ حق قَسم

 

 

قسم (بفتح قاف) مصدر و بمعنى قسمت کردن و بخش نمودن چیزى میباشد.[۴۱۳] قَسم در اصطلاح عبارت است از: التسویه بین المنکوحات ویسمى العدل بینهن.[۴۱۴] رعایت مساوات و عدالت در بین زنان . یا به عبارت دیگر: العدل بین الزوجات فی البیتوته.[۴۱۵] یعنی رعایت عدالت در قسمت کردن شبها میان زنان. خداوند تعدد زوجات و چند همسری را مباح‌کرده است (البته تا چهار زن) و مراعات عدالت و مساوات بین زنان را در خوراک و پوشاک و مسکن و بیتوته و شب ماندن پیش هریک را واجب‌کرده است. بر این مبنا فقهای عامه اجماع دارند[۴۱۶] که مراعات عدالت و مساوات بین زنان واجب است. پس اگر مرد بیشتر از یک زن اختیار کند، واجب است که بین آنها به عدالت رفتار کند. در این حق فرقی بین بکر یا بیوه، اولی یا آخری، مسلمان یا کتابی، سالم یا مریض، پیر یا جوان، اولی یا آخری نیست، زیرا رابطه زوجیت در همه آنها یکی است.[۴۱۷]

 

 

۳-۲-۳-۱ ادله حق قَسم

 

 

۳-۲-۳-۱-۱ قرآن

 

 

– آیه شریفه:(فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَهً)[۴۱۸] اگر مى‏ترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید. با توجه به این آیه شریفه خداوند شرط تعدد زوجات را عدالت قرار داده است و اگر کسی نمی تواند عدالت را بین زنان خود رعایت کند، تنها یک زن باید بگیرد.[۴۱۹]
– آیه شریفه: (وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ)[۴۲۰] و با آنان(زنان)بطور شایسته رفتار کنید. جمله(وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ) طبق این آیه شریفه بر مرد لازم است که با همسر خود معاشرت و رفتار شایسته داشته باشد. این معاشرت نسبت به زوجه در قول وفعل و نفقه و مبیت است.[۴۲۱] بنابراین اگر کسی دارای زنهای متعدد است ولی بین آنها شبها را درست تقسیم نکند و به عدالت رفتار نکند، خلاف معاشرت بالمعروف عمل کرده است.
– آیه شریفه (وَ لَنْ تَسْتَطیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَهِ وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحیما)[۴۲۲] شما هرگز نمى‏توانید (از نظر محبّت قلبى) در میان زنان، عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمایید! ولى تمایل خود را بکلّى متوجّه یک طرف نسازید که دیگرى را بصورت زنى که شوهرش را از دست داده درآورید! و اگر راه صلاح و پرهیزگارى پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است. طبق این آیه شریفه ، عدالت در رفتار وعدالت در نفقه و عدالت در همخوابگی به موقع و عدالت در همه حقوق زناشوئی حتی در لبخند زدن و سخن نیکو گفتن ، چیزهائی است که خداوند در این آیه خواسته است.[۴۲۳]

 

 

۳-۲-۳-۱-۲ سنّت

 

 

– قال رسول اللّه (ص): من کانت له امرأتان یمیل مع إحداهما على الأخرى جاء یوم القیامه و أحد شقیه ساقط.[۴۲۴] هر کس دو زن داشته باشد و بین آنها عدالت برقرار نکند، روز قیامت در حالی به پیشگاه خداوند حاضر می‌شود که یکی از پهلوهایش ساقط (افتاده) است. جصاص می گوید: هذا الخبر یدل أیضا على وجوب القسم بینهما بالعدل.[۴۲۵] این حدیث دلالت بر وجوب قَسم و عدالت بین زنان می کند.
– پیامبر (ص)در جواب سوالی که پرسیدند حق زن بر ما چیست‌؟ فرمود: أن تطعمها إذ طعمت وتکسوها إذا اکتسیت أو اکتسبت ولا تضرب الوجه ولا تقبح ولا تهجر إلا فی البیت.[۴۲۶] ‌حق زن بر شما آنست‌که هرگاه خود خوراک خوردی بوی نیزخوراک بدهی و هرگاه لباس پوشیدی به وی نیزلباس بپوشانی و برچهره وصورت اوسیلی نزنی واورا زشت وقبیح نسازی واورا ترک نکنی مگر در خانه‌ات. با توجه به این حدیث اگر کسی بیشتر از یک زن هم داشته باشد باید تمام موارد ذکر شده در این حدیث را برای زنان دیگرش هم رعایت کند و الا حق آنها را بجا نیاورده است.




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ب.ظ ]




. بحر العلوم، محمدبن محمد تقى، بلغه الفقیه، ج۱ص۱۳، منشورات مکتبه الصادق، تهران ، چهارم، ۱۴۰۳ ه ق ؛ یزدى، سید محمد کاظم طباطبایى، حاشیه المکاسب (للیزدی)، ج۱ص۵۵، مؤسسه اسماعیلیان، قم ، اول، ۱۴۱۰ ه‍ ق ؛ سبزوارى، سید عبد الأعلى، مهذّب الأحکام (للسبزواری)، ج۳ص۳۸۷، مؤسسه المنار ، دفتر حضرت آیه الله، قم ، چهارم، ۱۴۱۳ ه‍ ق ؛ نائینى، میرزا محمد حسین غروى، منیه الطالب فی حاشیه المکاسب، ج۱ص۴۱، المکتبه المحمدیه، تهران، ایران، اول، ۱۳۷۳ ه‍ ق ↑
. مامقانى، ملاعبدالله بن محمدحسن، نهایه المقال فی تکمله غایه الآمال، ص۳، مجمع الذخائر الإسلامیه، قم ، اول، ۱۳۵۰ ه‍ ق ؛ خوانسارى، سید احمد بن یوسف، جامع المدارک فی شرح مختصر النافع، ج۳،ص۳۴۸، مؤسسه اسماعیلیان، قم ، دوم، ۱۴۰۵ ه‍ ق ؛ اراکى، محمد على، کتاب البیع (للأراکی)، ج۱،ص۱۰، مؤسسه در راه حق، قم ، اول، ۱۴۱۵ ه‍ ق ↑
. خویى، سید ابو القاسم موسوى، مصباح الفقاهه (المکاسب)، ج۱،ص۱۴۳-۱۴۴،بی تا ↑
. خراسانى، آخوند محمد کاظم بن حسین، حاشیه المکاسب (للآخوند)، ص۴، وزارت فرهنگ و ارشاد ، تهران، اول، ۱۴۰۶ ه‍ ق ↑
. خمینى، سید روح اللّه موسوى، کتاب البیع ، ج۱ص۴۰-۴۵، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى قدس سره، تهران ، اول، ه‍ ق ↑
. خویى، سید ابو القاسم موسوى، مبانی العروه الوثقى، ج۲ص۳۸۴-۳۸۷، منشورات مدرسه دار العلم، لطفى، قم ، اول، ۱۴۰۹ه‍ ق ↑
. نهج البلاغه ،خطبه ۲۱۵ ↑
. مطهرى، مرتضى، یادداشت‌هاى استاد مطهرى، ج ۳، ص ۲۷۳ ، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۸۱ ↑
. نهج البلاغه، خطبه ۲۷ ↑
. کاتوزیان ، ناصر، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، سهامی انتشار ،تهران، چاپ۷۶، ۱۳۸۹ش ↑
. امامی ، سیدحسن، حقوق مدنی ج۴ص۵، انتشارات اسلامیه، چاپ شانزدهم،۱۳۷۷ش ↑
. دهخدا،علی‌اکبر، لغت نامه دهخدا، ذیل واژه «جنس، جنسی، جنسیت»،ج۵ص۷۸۷۶، پیشین ↑
. آریان پور کاشانی، منوچهر ، فرهنگ آریان پور، ص ۵۹۰، جهان رایانه ،تهران، ۱۳۷۷ش ↑
. اوحدی، بهنام، تمایلات و رفتارهای جنسی طبیعی و غیرطبیعی انسان،ص۴۰،انتشارات صادق هدایت، اصفهان، ۱۳۸۴ ↑
. کجباف، محمد‌باقر، روان شناسی رفتار جنسی،ص۱۲-۱۳، نشر روان، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ ↑
. دهخدا، پیشین، ذیل واژه «جنس، جنسی، جنسیت» ↑
. آریان پور کاشانی، پیشین ص۵۹۰ ↑
. شادی‌طلب، ژاله ، توسعه و چالشهای زنان ایران، ص ۹۸، نشر قطره، تهران،۱۳۸۱ش ↑
. گولومبوک ،سوزان ، رابین فی‌وش، رشد جنسیت، ترجمه: مهرناز شهرآرای، ص ۱۰-۱۲، ققنوس، تهران، چاپ سوم، ۱۳۸۴ ↑
. دهخدا، پیشین ج۱۱ص۱۶۶۸۶ ↑
. جمشیدی، اسدالله، زن در فرهنگ و اندیشه اسلامی،ص۱۷۴،موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ، قم، چاپ ۱، ۱۳۸۲ش ↑
. شعاری نژاد، علی اکبر، فرهنگ علوم رفتاری، ص ۳۷۹، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش ↑
. فیض کاشانی، ملا محسن، المحجه البیضاء،ج۵ص۱۷۶،قم موسسه النشرالاسلامی،۱۳۸۳ق ↑
. ذاریات/۴۹ وَ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ …و از هر چیزی جفت خلق کردیم باشد شاید شما متذکر شوید.
روم/۲۱ وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً …؛ و یکی از آیات او این است که برای شما از خود شما همسرانی خلق کرد ↑
. روم/۲۱: وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون‏؛ و از نشانه‏هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‏هایى است براى گروهى که تفکّر مى‏کنند ↑
. مومنون/۵-۶؛ نساء/۳؛ معارج/۲۹-۳۰: وَالَّذیِِنَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حََافِظُونَ إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُمَلُومین؛ [مؤمنان] کسانى هستند که دامان خود را جز با همسران و کنیزان (که در حکم همسرند آمیزش ندارند)، چرا که در بهره‏گیرى از اینها مورد سرزنش نخواهند بود! ↑
. آل عمران/۱۴: زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ…؛ محبّت امور مادى، از زنان و …در نظر مردم جلوه داده شده است. ↑
. حدید/۲۷: … وَ رَهْبانِیَّهً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ؛ …رهبانیّتى را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم. ↑
. نور/۳۳: وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ…؛ و کسانى که امکانى براى ازدواج نمى‏یابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏نیاز گرداند؛ نور/۶۰٫ ↑
. قائمی امیری ،علی ، مجموعه بحثها در زمینه خانواده و تربیت کودک، ص ۳۲۱، تهران، نشر امیری، ۱۳۶۴ش ↑
. مطهری،مرتضی ، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، چاپ شانزدهم، انتشارات صدرا، ۱۳۸۱ش ↑
. حرعاملی، ترجمه،کتاب جهاد النفس، ترجمه: شیخ علی صحت، ص ۱۱۵،تهران، انتشارات ناس، ۱۳۶۶ش ↑
. حافظ ثابت، اصول و روشهای تربیت جنسی در اسلام، ص ۲۱، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۲ش ↑
. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی،ج۵ص۳۲۰، باب حب النساء، دارالکتب الاسلامیه، تهران،چاپ چهارم،۱۴۰۷ق ↑
. ابن بابویه(شیخ صدوق)،ثواب الاعمال وعقاب الاعمال،ترجمه: غفاری، علی اکبر،ص۹۴،کتاب فروشی صدوق،تهران، بی تا ↑
. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه: بهشتی، احمد، ج ۷، ص ۱۵۵-۱۵۶؛ و نیز ر.ک: معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث شیعه، ج ۲۵، ص ۵۵٫ ↑
. کلینی، الکافی،ج۵ ص ۴۹۴، همان ↑
. فیض کاشانی، ملا محسن،الحقایق فی محاسن الاخلاق،ص۶۳،بیروت دارالکتاب العربی،۱۳۹۹ ↑

 

دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir



 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]




چکیده

 

 

تکنولوژی به منزله تمامی دانش ها، محصولات، فرآیندها، ابزارها، روشها و سیستم هایی است که در خلق کالاها یا ارائه خدمات مورد استفاده قرار می گیرد.وبررسی وضعیت ارتباطات در جهان امروز و به طوراخص رسانه ها و ارتباط آن با روابط بین الملل است. ارتباطات بین المللی معرف عناصر چندگانه ارتبا ط (منشأ ارتباط، پیام ارتباطی، وس یله انتقال و انتشارپیام، مخاطبان ارتباط و آثار ارتباط …) است و فراگیری حوزه عمل این فرایند را مشخص می سازد. روابط بین الملل بیانگر مناسبات بازیگران جهانی به مانند دولت ها و سازمان های بین المللی است و دانش مربوط به آن، مطالعه وضعیت رفتاری کشورها با یکدیگر ،آن گونه که هست و نه آنطور که باید باشد. این روابط واقعیت های موجود را بازتاب می دهد و نه حقیقت را. بر خلاف حقوق بین الملل که پایبندی دولت ها به قوانین و مقررات بین المللی را نظارت می کند. روابط بین الملل رفتار کشورها را با یکدیگر بررسی می کند.
اندیشمندان مختلفی در حوزه ارتباطات و اطلاعات، رابطه ارتباطات و اطلاعات با مقوله روابط بین الملل را بررسی کرده اند. در این تحقیق ضمن بررسی مهمترین یافته های توصیفی از منابع کتابخانه ای،از نظریات کارشناسان دردو حیطه تکنولوژی ارتباطات و روابط بین الملل براساس پرسشنامه محقق استفاده شد.که نتیجه یافته ها بیانگر تاثیر گذاری تکنولوژی ارتباطات نوین بر روابط بین الملل است.به بیان دیگر این دو متغیر به شکل همسو تاثیر گذار هستند،یعنی با تحولات و گسترش تکنولوژی ارتباطات به شکل نوین،نوع ارتباطات بین الملل نیزدر اشکال اقتصادی،سیاسی وفرهنگی تغییر نموده و از گسترشی تحت عنوان (جهانی سازی) جهانی شدن برخوردار گردیده است.
واژگان کلیدی: تکنولوژی،ارتباطات، روابط بین الملل،رسانه، جهانی سازی

 

 

فصل اول

 

 

کلیات تحقیق

 

 

۱-۱- مقدمه

 

 

طی دوهزار پانصد سال گذشته ، سه نظم سیاسی را پشت سرگذاشته ایم:

 

 

 

    1. کلی گرای بی ساختار که مبنایی معنا گرا داشت ، مانند امپراتوری که جنبه قدسی ورمز آلود داشته است. این نظم مرکزگرا بوده وسلسله مراتبی غیربرابر.

 

 

    1. از دوره رنسانس نهضتی جزیی نگر و مرکز گریز. دانشمندان نگرش سایبرنتیک را مبنای ساماندهی جامعه قراردادند.این نظم اصالتاً تمرکزگریز است.

 

 

    1. نظم نوین جهانی که درحال شکل گیری است وساختاری شبیه نظام های کنفدرال دارد.

 

 

درمطالعات روابط بین الملل صرفاً بخشی مطلوب است که به نحوی بر موازنه قدرت بین بازیگران تاثیرگذار است.
درسیاست بین الملل حوزه مطالعاتی معطوف به قانونمندی رفتار(همان اصول) است.دراصول روابط موضوع بازی قدرت است ( یعنی هست ها ) چه طبق قانون باشد یا نباشد.اولین کرسی روابط بین الملل در ۱۹۱۹ در دانشگاه ویلز بریتانیا تاسیس شد.مهمترین واقعه اثرگذار بر روابط بین الملل درقرن بیستم ، پیدایش سلاح های هسته ای بود.( شلینگ).
هرکشوری درعرصه بین الملل درقالب مقدورات ومحذورات عمل می کنند . قدرتهای بزرگ مقدورات بیشتر و ریز قدرت ها محذورات بیشتر.
تحول درماهیت قدرت به پیچیده شدن آن انجامید. قدرت نظامی غالب است اما رایج نیست . قدرت اقتصادی رایج است اما غالب نیست. قدرت فرهنگی نافذ و رایج است اما غالب نیست.
کلمه بین الملل نشان دهنده آن است که نوع مبادله درروابط بین الملل اصالتاً سیاسی است ودراینجا ملی به معنای سیاسی است.
بنظرمارتین وایت به دلیل وابستگی رشته روابط بین الملل به حقوق بین الملل ، رشته روابط بین الملل توسعه پیدا نکرده است .
هانریدرموفقیت سیاست خارجی را در اجماع داخلی وسازگاری بین المللی میداند. البته هانریدر ازدید یک آمریکایی بررسی می کند و آمریکا دارای مقدورات بسیار زیاد درخارج است ومحذورات آن کم است ، تنها مشکل اساسی رسیدن اجماع درداخل است ومفهوم سازگار کردن یا سازگاری برای قدرت های بزرگ مانند آمریکا تفاوتی نمی کند ، اما برای قدرت های کوچک بسیارمتفاوت است. موارد اندکی وجود دارد که کشورجهان سوم بتواند اهداف خود را با چانه زنی سازگار نماید.
دردهه های اخیربا تحولات و پیچیده شدن روابط ، به تدریج دیدگاه جدیدی شکل می گیرد ومانند دیدگاه باستان کلی نگر است و به همه جلوه های زندگی توجه دارد اما دارای ساختار است.
بنظرلئواشتراوس: غرب با ماکیاول تصمیم گرفت معیارهای خود را تنزل دهد تا نظم اجتماعی درست را ممکن سازد. ماکیاول پرچمدار تبدیل ارزش های پیشینی به پسینی می باشد.

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است



 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]




برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

 

 

    1. کشورهای خواهان حفظ قدرت ، نه ایجاد تغییر

 

 

    1. کشورهایی باهدف کسب قدرت بالفعل ازطریق واژگونی وضع موجود ، سیاست امپریالیستی

 

 

    1. کشورهای باهدف کسب پرستیژ .

 

 

هالستی هم سیاست را عرصه تامین امنیت ازطریق کسب قدرت می داند.
ژاک هونتزینگر : هدف سیاست ملی حفظ وحراست ازکشوراست. حفظ موجودیت وتامین بقا وتضمین تسلط برسرنوشت خویش.
جوزف فرانکل : دولت نهاد تامین کننده ارزش ها ازطریق قدرت است .
ارزش ها را می توان به دو دسته پیشنی وپسینی تقسیم کرد ، برای مسلمانان نوگرا پیشینی اصل است وپسینی ضرورت  نباید پسینی با پیشینی درتضاد باشد.
ازلحاظ مصداقی ، ارزش های مطلوب درسیاست به دوعرصه مصلحت عمومی در داخل ، ومنافع ملی درخارج  تقسیم می شود. درداخل امنیت وآزادی بالاترین هدف است. استقلال جهت حرکت را مشخص می کند و وابستگی متقابل به آن معنا می بخشد . رهایی از وابستگی یکی ازاهداف تاسیس دولت است. برای دستیابی به این اهداف باید استراتژی وتاکتیک داشت.
استراتژی بلند دامنه هرکشور این است که به طور مداوم موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهد. گاه ممکن است درظاهر تاکتیک با استراتژی همسو نباشد. به ظاهر نباید استناد کرد به هدف باید اندیشید.
دردیدگاه سکولاری هگل “قدرت حق است” در دیدگاه رهبانی دنیا محل گذر است ومحل اعتنا نیست. دید اصول گرای اسلامی خلیفه الهی اصلی دارد وضرورتی ، توان وقدرت ضرورت است اما نه به قیمت ازدست رفتن ارزش اصیل کمال.
رهبانی می گوید باید با نفس مبازره کرد ، اصولگرای دینی نفس را سه قسمت می کند ، اماره (غریزه) که باید با کمک لوامه(عقل) تربیت شود تا زمینه دستیابی به مطمئنه(عشق) شود. سکولار (مانند لئو اشتراوس) می گوید: کل ارزش به معنویت مادی تقلیل می باید.

 

 

۱-۲- بیان مسأله اساسی تحقیق

 

 

در پی انقلاب تکنولوژیک که به صورت پیدایش تلفن همراه، ماهواره ها، رسانه ها، کامپیوترهای پیشرفته، اینترنت و علوم و فنون جدید اطلاعاتی نمایان شد. روابط انسانی دستخوش تغییرات بنیادی قرار گرفتبه اعتقاد فرانک وبستر” جهان امروز به لحاظ تجربه کردن اطلاعات بی سابقه است و ما در دوره انتقالی به سر می بریم که در آینده به تغییرات عمیقی در زندگی مان ختم خواهد شد” ( ۲۰۰۱٫۱webster- ). روند تکاملی کمی و کیفی تلویزیون، ماهواره، اینترنت و… باعث شده است به عصر اعداد و ارقام کامپیوتری قدم بگذاریم که از عصر صنعت گرایی و سرمایه گذاری دولتمحور متمایز است ( کاستلز ۱۳۸۰: ۲۹۸: ج۲). در این تکامل جهشی که انقلاب اطلاعات نام دارد، شاهد مهندسی خرد و کلان تحولات به وسیله سیستم های الکترونیک و اطلاعات هستیم.
ترکیبی از کامپیوترها، ماهواره ها، تلفن، رادیو، تلویزیون و سایر وسایل الکترونیکی که ابزار ارتباطات و اطلاعات هستند، تکنولوژی اطلاعات را تشکیل می دهند که موجب عمل و عکس العمل مناسب تر و کاراتر امور می شوند. تکنولوژی اطلاعات باعث بروز مشاغل جدید، صنایع نوین و خلاقیت های پی در پی در کشور های توسعه یافته شده و نیز تغییراتی در روش زندگی انسان ها به وجود می آورد(همان).
تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به یکدیگر وابسته اند. بدون تکنولوژی اطلاعات ارتباط در سطح بین المللی و بین افراد غیر ممکن خواهد بود. در سطح جهانی، اطلاعات از طریق رادیو، تلویزیون، روزنامه، ماهواره، کامپیوتر، اینترنت و … قابل مبادله است و با استفاده از این وسایل برقراری اطلاعات آسان تر می شود.
تحول در ارتباطات و رسانه های نوین و افزایش اطلاعات موجب ظهور بازیگران جدیدی در جهان معاصر گردیده است، از طرفی کارکرد ابزارهای ارتباطی که در گذشته ابزاری ساده برای انتقال معانی و پیام بود، پیچیده گردیده و کل حیات انسان را متاثر ساخته است. ارتباطات منشأ تحولات عظیم در عرصه قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی در جهان گردیده اند.
ارتباطات در روابط بین الملل نیز جزء لاینفک می باشد. زمانی ارتباطات بین الملی موثر است که ارتباطات بین المللی به مذاکرات بین المللی، مذاکرات بین المللی به همکاری بین المللی و همکاری بین المللی به همگرایی بین المللی منجر شود. از آن جا که همگرایی مرحله نهایی فرآیند همکاری است، فرآیند ارتباطی باید ذاتاً متضمن رابطه متقابل یا بازخوران بین واحدهای تشکیل دهنده یک نظام بین المللی باشد[۱]. رویکرد ارتباطات با وام گرفتن از ایده های لیبرالیسم و بهره گیری از مفهوم ارتباطات، سه اثر مهم بر روابط بین الملل دارد: اول آنکه رویکرد ارتباطات دیگر به قدرت به عنوان متغیر اساسی در تبیین پدیده های سیاسی نمی نگرد. بلکه از این منظر، جوهره سیاست به وجود هماهنگی مطمئنی بین تلاش ها و انتظارات انسان ها برای دست یابی به اهداف جامعه می پردازد.
ثانیا روی ماهیت تجربی مفاهیم تأکید زیادی می شود و سعی بر این است تا تمام مفاهیم از طریق سنجش و نگاشت، عملیاتی شوند. نظریه پردازان ارتباطات همه انواع ارتباطات را به طور برابر برجسته می کنند و هر آنچه را که آمار اجازه اندازه گیری بدهد اندازه می گیرند. در همین زمینه، یکی از مزیت های کار «کارل دویچ» به عنوان نظریه پرداز اصلی رویکرد ارتباطات در روابط بین الملل، شاخص سازی برای همکاری بین المللی است. وی در کتاب «فرانسه، آلمان و اتحاد غرب» (۱۹۶۷) برای تعیین گستره و سطح همکاری به بررسی پنج دسته شواهد می پردازد: مصاحبه های نخبگان، نظرسنجی های عمومی، تحلیل محتوای مطبوعات، بررسی پیشنهادات مربوط به کنترل تسلیحات، و «آمار انبوهه»[۲] رفتارهای بالفعل.[۳]
دیگر آنکه رویکرد ارتباطات به هیچ یک از سطوح تحلیل محدود نمی شود. به عنوان مثال، «کاب»[۴] و «الدر»[۵] بر اساس رویکرد ارتباطات، مدلی را برای مطالعه همکاری بین المللی ارائه می کنند. این مدل میان «عوامل زمینه ای»[۶] مختلف از یک سو، و ایجاد مناسبت های رفتاری متقابل بین دو ملت (از طریق مبادلات و تعاملات آن ها) و آن گاه سطوح همکاری بین المللی از سوی دیگر پیوند برقرار می کند. این مدل در هر دو بافت جهانی و منطقه ای مورد آزمون تجربی قرار گرفته است.[۷]
تلاش‌های نظری بسیاری برای توضیح منظم و قانون مند همکاری در روابط بین‌الملل صورت گرفته است. اما هیچ نظریه عمومی واحدی در زمینه همکاری بین المللی وجود ندارد که مورد پذیرش همه اندیشمندان و سیاست گذاران باشد. هر کسی به فراخور چارچوب نظری، جهان‌بینی، ارزش‌ها، گفتمان و تلقی و تصور متفاوتی که از واقعیت جامعه و روابط بین‌الملل دارد، به این موضوع می نگرد. هر یک از نظریه‌ها بر اساس اصول و مفروضه‌های خاص خود، که نشأت گرفته از هستی شناسی، معرفت‌شناسی و روش‌شناسی متفاوتی است، تصویر متمایزی از همکاری ترسیم می کند.
یکی از مباحث اصلی پست مدرنیسم در روابط بین الملل که با مبحث همکاری ارتباط می یابد، رابطه بین هویت و دیگربودگی است. پست مدرنیسم هویت را امری برساخته می داند که با شکل دادن به مرزهای مصنوعی قوام می یابد. در ورای این مرزها، دیگربودگی سرکوب می شود. پست مدرنیست ها تلاش دارند تا نشان دهند که هویت خودی از طریق اعمال دیگران شکل می گیرد. در رویکرد پست‌مدرن بر نقش زبان در شکل‌گیری هویت تأکید می شود.[۸] بازنمایی و آن چه می توان «عرصه سیاست بازنمایی»[۹] نامید نیز موردتوجه پست مدرنیست ها در روابط بین الملل است. در جهانی که تعدادی از انسان ها روابط بین الملل را مستقیماً تجربه می کنند و اکثراً از طریق رسانه ها با آن ارتباط برقرار می نمایند، ساخته شدن معنا از طریق دست کاری کلمات و نشانه ها باید مدنظر قرار گیرد. بر همین اساس تلاش پست مدرنیست ها در بررسی نقش نمادها، متون و تصویرسازی ها می تواند در مبحث همکاری مورد استفاده قرار گیرد.[۱۰]
روابط بین الملل آن قدر پیچیده است که نمی توان با اکتفا به یک نظریه و یک مکتب فکری آن را فهمید و برای حل مسائل و چاره اندیشی ها به آن بسنده کرد. دنیای پیچیده نیازمند تفکر پیچیده و جامع نگری است و این به معنای ضرورت بهره گیری از همه نظریه ها برای فهم روابط بین الملل و موضوع همکاری بین المللی است. بنابراین، بهتر است که ما به جای اتخاذ یک رهیافت واحد برای تفسیر سیاست جهانی، آرایش متفاوتی به ایده‌های رقیب در تفسیر سیاست جهانی بدهیم. رقابت میان نظریه ها، به آشکار شدن نقاط قوت و ضعف آن ها کمک می ‌کند و محرکی برای اصلاح و تکامل آن ها خواهد شد. اما باید در انتخاب و ترکیب نظریه ها خلاقیت داشته باشیم و از طرد یکی و انتخاب دیگری اجتناب کنیم. هدف و سعی ما باید این باشد که تنوع تحقیقاتی معاصر را تشویق کنیم و تنوع را مزیت بدانیم نه عیب و نقص.
تاثیر رسانه ها یا و سایل ارتباط جمعی بر کلیه شئون زندگی فردی و اجتماعی انسان ها در سطح جهان مساله ای نیست که بر کسی پوشیده باشد. تاثیر این ابزارها بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی جوامع از جمله مسایل مهمی است که همواره مورد توجه اندیشمندان، محققین، دولتمردان و مردم بوده است.
ارتباط نه فقط از طریق رسانه ها، بلکه مبادله و گردش انسان ها، کالا و انواع پیام ها به نوعی سازمان جهانی بدل شده است. غالبا واژه انگلیسی Globalization ( جهانی شدن) برای توصیف این مرحله از بین النللی شدن مبادله ها از رهگذر توسعه ارتباطات، به کار می رود.
عطف به مباحث فوق و اهمیت تکنولوژی های ارتباطی، می توان گفت که عرصه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی در نتیجه تحولات فوق دستخوش تحولات بنیادینی شده اند. آنچه در این پژوهش بیشتر از همه مورد تاکید است اثرات تحولات تکنولوژی فوق بر قلمرو روابط بین الملل است. بدیهی است که تاثیر گذاری تکنولوژی های جدید ارتباطی بر قلمرو بین المللی بسیار گسترده می باشد. در علوم ارتباطات، مطالعه و بررسی نقش تکنولوژی های جدید ارتباطات در روابط بین الملل امری حایز اهمیت است. به نظر می رسد در نتیجه تنوع و تعدد تکنولوژی های ارتباطی – اطلاعاتی جدید قلمرو بین المللی دستخوش تغییر شده اند. این تحول در مناسبات مربوط به قدرت و حاکمیت از یک طرف و جامعه و مردم از طرف دیگر تاثیرات شگرف بر عرصه عمومی داشته است. پژوهش حاضر نیز در پاسخ به این سوال شکل خواهد گرفت که چه نسبتی را می توان میان تکنولوژی های نوین ارتباطات و حوزه روابط بین الملل برقرار نمود؟ تکنولوژی های جدید ارتباطاتیی چه تاثیری بر حوزه روابط بین الملل دارد؟ در این پژوهش، تلاش می شود تا چگونگی و نقش تکنولوژیهای نوین ارتباطات و همراه سازی از طریق مدیریت فن آوری ارتباطات و رسانه های نوین را در روابط بین الملل با رویکرد پست مدرنیسم مورد بررسی قرار گیرد.

 

 

۱-۳- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

 

در روند پرشتاب توسعه جهانی، تکنولوژی ارتباطی با سرعتی غیر قابل تصور پیشرفت نموده و چهره جهان را دگرگون کرده است. گستره و ژرفای این دگرگونی به حدی است که جامعه نوینی در حال پیدایش و شکل گیری و دوره جدیدی در حیات بشر آغاز کرده است. عنصر شاخص و تاثیرگذار بر این روند تحول و دگرگونیف تکنولوژی است که در عرصه رسانه ها هر روز جلوه تازه تر و بدیع تری پیدا می کنند. رسانه ها وسیله انتقال پیام و اطلاعاتند و به کمک تکنولوژی، تمام سطح اجتماعی را در همه سرزمین ها، تحت سیطره قرار می دخند. بر خلاف گذشته، تکنولوژی های ارتباطات صرفا در اختیار متخصصین نیست و در زندگی روزمره مردم معمولی، در زمره نیازهای ضروری در آمده است و بر تمام ابعاد زندگی جوامع تاثیرگذار بوده است و مرزها را درنوردیده.
اگر چه هنوز دهکده جهانی مارشال مک لوهان کاملا جایگزین دولت – ملت نشده است، اما دهکده های امروزی چنان به هم مرتبط شده اند که دنیای وستفالیا به عنوان مبنای روابط بین الملل، کمتر و کمتر قابل شناسایی است. فضایی که در آن، پیشبرد سیاست خارجی بیش از پیش به میزان تاثیرگذاری تاکتیکهای خبری و رسانه ای وابسته شده است. چنان که هر قدر این تاکتیکها و پوشش خبری پر قدرت تر و تاثیر گذارتر طراحی و منتشر شوند، چرخ های سیاست خارجی و روندهای دیپلماتیک روان تر می چرخند.
چرا که در سایه ارتباطات جهانی نوین، از یک سو بازی نرم افزاری به عنوان بخشی از دگرگونی های جدید ارتباطات بین الملل موجب شده است تا گفتمان، تصویرسازی و اقناع دیگران، در تعاملات مربوط به روابط خارجی جایگاهی نوین یابند و از سوی دیگر رسانه های نوین، گستره سیاست خارجی را به تحریریه روزنامه ها، شبکه های اینترنتی، تلویزیونها و رادیوهای جهانی کشانده اند.
از این دیدگاه، تحقیق حاضر بر آن است تا دریابد « نقش تاثیرات رسانه های نوین ارتباطاتی نسبت به روابط بین الملل با رویکرد پست مدرنیسم » چگونه است.
در طول تحقیق، فرضیه هایی جانبی نیز به محک تخصص متخصصان گذاشته خواهد شد. در این پژوهش همچنین به بررسی تاثیرات تکنولوژیهای نوین ارتباطات و اطلاعات بر فرایندهای روابط بین الملل، تاثیرات رسانه های نوین بر اهداف و مقاصد روابط خارجی و نیز بررسی ظرفیتهای رسانه های نوین و فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات در خدمت فرایندهای بین المللی و نتایج و پیامدهای حاصل از بهره برداری از فن آوریهای نوین در سازمانهای بین المللی؛ در قالب پرسشهای اصلی تحقیق پرداخته است.

 

 

۱-۴- جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق:




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]