کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



پیشینه‌ی تحقیق

 

امروزه در زمینه «وفای به عهد» کتابها، پایان‌نامه‌ها و مقالات متعددی به نگارش در آمده است که حاکی از توجه محقّقان به این امر است. با این وجود، تحقیق و پژوهش دربارهی «وفای به عهد در اخلاق اسلامی» و حتّی مرتبهای کلی‌تر، در «بعد اخلاقی وفای به عهد» سابقه چندانی ندارد و بیشتر به جنبه دینی و حقوقی این موضوع در جامعه پرداخته شده است.
در حال حاضر، با توجّه به بررسیهای انجام‌شده کتاب یا پایاننامه و یا حتی مقالهای مستقل تحت عنوان «وفای به عهد در اخلاق اسلامی با تکیه بر آموزهها و سیرهی نبوی» یافت نشد. با این حال تحقیقاتی چند در ارتباط با این موضوع صورت گرفته است که به صورت پراکنده مطالبی نقل نمودهاند و با موضوع بی‌ارتباط نیست. از جمله آنها میتوان به کتابهایی نظیر معراج السعاده از ملا احمد نراقی ، گناهان کبیره از آیت الله دستغیب و نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی از مهدوی کنی و غیره اشاره کرد که صفحاتی را به توضیح این موضوع مهم اختصاص دادهاند و پایاننامهها و مقالاتی در این مورد البته نه به این صورت که مورد بحث ما است، به نگارش در آمده است از جمله:
«عهد و پیمان در قرآن و روایات» نوشتهی راضیه قربانی.
«وفای به عهد در قرآن و سنت و نتایج فردی و اجتماعی آن در جامعه» نوشتهی صدیقه نظری.
مقاله «وفا به عهد و پیمان» از آیت الله جوادی آملی.
۴- مقاله «وفای به عهد» نوشتهی احمد باقری.

 

 

 

    1. اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

امروزه شاید بتوان گفت که بزرگترین بحران بشریت، بحران اخلاق است که بر تمامی زوایای زندگی انسان تأثیر گذاشته است. بیشتر افراد و جوامع دچار کارشکنی و عدم پایبندی به عهدها و قول و قرارهایشان می‌باشند و نسل امروزی در بستر امراض روان‌پریشانی و سرگردانی دست و پنجه نرم می‌کند، بشر سرگشته و برگشته از مسیر فطرت و معرفت چنان دور شده است که تنها یک ندای رسای آسمانی زیر لوای روحانی وحی و امداد، می‌تواند به راهش آورد و در تنگناها و پرتگاههای این سرزمین ظلمانی آنچه خاطر خسته آدمی را مکدر و مشوش می‌کند جای همیشه خالی ایمان و اخلاق است که از توابع و نتایج این خلأ روحی، دردهای نامرئی و جانفرسایی هم چون عهدشکنی و دروغ‌پردازی سر از لانه در می‌آورند، انگار بشر تمام راههای سعادت و سیادت را آزموده و خوشبختی خویشتن را در بیراهه و کجراهه رفتن دانسته است و این شاهراه انحطاط و سقوطی است که بزرگ‌مردان عالم را به میدان جهاد و اجتهاد کشیده است. بنابراین امروزه علیرغم پیشرفتهای چشمگیر بشر در عرصه فناوری، بیش از هر زمان دیگری بشر مستلزم پایبندی به عهدهاست و پرداختن به مسئله وفای به عهد در اخلاق بیش از هر زمان دیگری لازم مینماید و چون اسلام یک دین جهانی است، پرداختن به این مسئله از دیدگاه دین اسلام و آموزه‌های نبوی میتواند راهگشا باشد.
با نهایت تأسف و تأثر باید اذعان کنیم که این قانون الهی در جامعه ما طی سالیان اخیر کمرنگ شده و ما علیرغم تأکیدات فراوان آیین آسمانی ما، در عمل به آن سستی کرده و خود را چندان پایبند عمل به آن نمیدانیم و در حال حاضر با دور افتادن جامعه از تعالیم عالیه اسلام کار به جایی رسیده که ما برای عهد و پیمانهای کتبی و نوشتاری خود نیز اهمیتی قائل نشده و به آسانی آنها را زیر پا میگذاریم و آمارها هرج‌ومرجها و دعواها و مشکلاتی که بر اثر بیتوجهی به تعهدات پیش میآید رو به افزایش است و خود دلیلی بر این سخن است. لذا لازم دانستم که به این موضوع مهم بپردازم.

 

دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir

 

 

    1. روش تحقیق

 

 

روش تجزیه و تحلیل این پژوهش، روش توصیفی ـ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات و مطالعات آن، کتابخانهای است و دامنهی تحقیق نیز آیات و روایات اسلامی و همچنین کتب فیلسوفان مسلمان و علمای اخلاق است. در سیر مباحث از یک سو آیات و روایات مربوط به بحث را مورد استفاده قرار داده و از سوی دیگر دیدگاه‌های ارائه‌شده از سوی علما و اندیشمندان مسلمان را ملحوظ خواهیم کرد و از تفاسیر معتبر و نیز منابع ارزشمند دیگری که با موضوع تناسب دارد، استفاده خواهیم نمود.
در نگارش این تحقیق تا حد توان تلاش شده است به منابع مهم هم در عرصهی اخلاق و نیز متون دینی (آیات و روایات) مراجعه شود. البته بیشتر مباحث تحقیق بر استفاده از آیات و روایات معتبر تمرکز یافته است. بعضی از آیات و روایات، در لابهلای مطالب تکرار شده‌اند. هدف از این کار برداشت نکات جدید از زاویههای گوناگون بوده و درعین‌حال برای اختصار، از تفصیل و بررسی بسیاری از مطالب خودداری شده است.
به سیر منطقی مباحث در تحقیق توجه شده است. بدینسان که ابتدا به مفهوم عهد پرداخته و سپس اقسام عهد را آوردهایم و به دنبال آن به بسط موضوع وفای به عهد در اخلاق پرداخته شده است و در ادامه به شرایط و احکام وفای به عهد از نظر فقهی، اخلاقی و حقوقی پرداخته شده است.

 

 

 

    1. چینش مطالب

 

 

پژوهش حاضر در چهار فصل تنظیم شده است:
نخست به کلیاتی میپردازیم که نسبت به جنبههای گوناگون موضوع عمومیت دارد و می‌توان به عنوان مدخل به آن نگریست. سپس به تعریفات و بررسی مفاهیم کلیدی تحقیق مثل: ، وفا، عهد، اخلاق و سیره میپردازیم.
در فصل دوم، بحث اقسام عهد و یا همان وفای به عهد را بیان خواهیم کرد.
در فصل سوم، وفای به عهد در اخلاق و رابطه آن را با فضایل دیگر توضیح خواهیم داد.
و سرانجام در فصل چهارم شرایط و احکام وفای به عهد را بررسی خواهیم کرد.
فصل اول
کلیات
پیش از آن که به وفای عهد بپردازیم سزاوار است برخی از واژگان کلیدی را که ارتباط تنگاتنگ با موضوع پژوهش دارد و از مقومات بحث به شمار میرود تعریف نماییم و توضیح دهیم تا از مباحث نتیجه بهتری گرفته باشیم.
۱-۱٫ معنا و مفهوم وفای به عهد
وفا از عالیترین فضائل اخلاقی و نشانه پاکی سرشت و سلامتی طبع است. اسلام نسبت به وفا و وفاداری اهمیت کم نظیری قائل شده است. وفا عـامل اطمینان مردم به همدیگر است زیرا هیچ اجتماعی بدون آن، سر و سامان نخواهد یافت.




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-09-22] [ 03:02:00 ق.ظ ]




منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است

p> نیز به همین معنا ذکر شده است که راجع به این آیه در «غزل» توضیح داده شده است و خواه شکستن معنوى باشد مثل شکستن پیمان. در کلام الله مجید از نقض بیشتر در معنای معنوى به کار رفته است. قرآن کریم افرادی را که بر عهد خویش تاکید می‌ورزند اما پس از مدتی آن را نقض میکنند نکوهش میکند:‏ «وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکِیدِها ؛ عهدها را بعد از تأکید نشکنید.»[۸۲]یا کسانی که عهد و میثاق الهی رانقض نمیکنند ستایش می‌کند: «الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ‏ الْمِیثاقَ‏[۸۳]؛آنانکه به عهد خدا وفا میکنند و پیمان محکم را نمیشکنند».[۸۴]
نقض عهد در لغت‌نامه‌ی دهخدا به شکستن عهد، خلاف پیمـان عمل کردن، عهدشکنی و پیمان‌شکنی معنا شده است.[۸۵] نقض عهد دو گونه است؛ گاهی انسان خود عهد را میگسلد و گاهی رابطهی بین خود و عهد را قطع میکند. یعنی تعهد به عهد ندارد. امتهای پیشین گاهی کتاب الهی را تحریف میکردند، یعنی خود عهد را نقض کردند و گاهی آن را تحریف نکردند لیکن پیوند خود را با آن کتابها قطع کردند. تفاوت این دو شیوه این است که در صورت دوم فقط شخص منقطع سقوط میکند، ولی اصل حبل سالم و محفوظ است و دیگری میتواند به آن تمسک کند و نجات یابد ولی در صورت اول که اصل گسسته شده هم خود عهدشکن سقوط میکند و هم باعث سقوط دیگران میشود.[۸۶]
۱- ۵-۲-۲٫ نَکث عهد
نکث (بر وزن مکث) به معنی شکستن، بازگشودن و واتابیدن است.[۸۷] (وإِذاهُمْ‏ یَنْکُثُون[۸۸]َ‏) همانند نقض است و در قرآن کریم برای پیمان‌شکنی استعاره گرفته شده است.[۸۹] مانند سورهی مبارکه توبه که می‌فرماید: «وَإِنْ‏ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ»[۹۰]. همچنین نِکث (به کسر نون) نیز چیزی است که پس از تابیده شدن باز شده باشد، ریسمان باشد یا بافته است و در معنی همانند نَکث است. واژهی نکث در هفت آیه از قرآن آمده است و با مشتقاتش نُه بار تکرار شده است و در مورد پیمان‌شکنی و نقض عهد به کار رفته است بجز در سورهی نحل آیه ۹۲ که «أنکاثاً» ذکر شده است.
۱-۵-۲-۳٫ نَبذ عهد
کلمهی «نبذ» معناى دور انداختن یک شیء به خاطر بی‌اهمیت بودن آن است.[۹۱] نبذ در قرآن به معنای بیتوجهی به عهد و پیمان الهی به کار رفته است (همزه ۴، آل عمران ۱۸۷، بقره ۱۰۰، قصص ۴۰).[۹۲]راغب نیز نبذ را انداختن چیزی از روی بیاعتنایی تعریف میکند اما دیگران مطلق انداختن را نبذ میدانند. چنانکه در اغلب آیات قرآن کریم هم عدم اعتنا ملحوظ است و نبذ به معنای «انداختن چیزی از روی بی اعتنایی و هم چنین به معنای بی توجه بودن به چیزی» آمده است. مانند: «‏فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ‏ فَنَبَذْناهُمْ‏ فِی الْیَم‏؛ فرعون و لشکریان او را گرفته و به دریا انداختیم»[۹۳]و نیز در آیه‏ی «فَنَبَذُوهُ‏ وَراءَظُهُورِهِمْ‏ ؛ از روی بى‏اعتنائى آن را پشت سر انداختند و اهمیّت ندادند».[۹۴]
۱- ۵-۲-۴٫ غدر
غدر به معنای ترک کردن است. به ترک عهد نیز غدر میگویند و به عنوان نمونه وقتی گفته میشود فلانی «غادر» است یعنی «ناقض عهد» است. این لفظ تنها دو بار در قرآن، (کهف / ۴۷ و ۴۹) آمده است.[۹۵]
۱-۴-۲-۵٫ غَزْل عهد
غَزْل (بر وزن فلس) به معنای تابیدن است. قرآن کریم بر وفاداری به پیمانهای الهی تاکید فراوان نموده و سستی در وفای به عهد و بد قولی را به شدت مورد نکوهش قرار داده است. تنها مثلی که با واژه غزل در این زمینه در قرآن آمده و خداوند به ناقض عهد زده است در آیه «وَ لاتَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ‏ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ َنْکاثاً؛(در عهد و پیمان خویش ثابت قدم باشید) وچون آن زن نباشیدکه رشته خویش را پس از تابیدن پنبه قطعه قطعه کرد»[۹۶]است که بر ثابت قدم بودن در عهدالله است تاکید نموده است. بدین معنا که اگر به عهد خدا وفا نکنید، قول شما بى‏فایده و بى‏اثر خواهد بود مثل عمل آن زن و در آن صورت بى‏اعتبار خواهید بود. نقل شده است که آن زن سفیهى بود از قریش با کنیزانش تا نصف روز میرشت آنگاه میگفت آنچه رشته‏اند پنبه کنند و این عادت او بود و به وى سفیه مکه میگفتند.[۹۷]
۱- ۵-۲-۶٫ خلف وعده
خُلف (بر وزن قفل) به معنی مخالفت در وعده و وفا نکردن به آن است و فعل آن همه از باب افعال بکار رفته است. مانند «إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ»[۹۸] ونیز آیهی ۴۷ همین سوره « فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ‏ مُخْلِفَ‏ وَعْدِهِ رُسُلَهُ …». وقتی به کسی گفته میشود خلف وعده کرد یعنی به وعدهی خود وفا نکرد.[۹۹]«وَعَدَنی فَأخلَفنی» یعنی به وعده و قرار خود وفا نکرد.[۱۰۰] در لسان العرب نیز در توضیح این کلمه آمده است: اخلاف عبارت است از وفا نکردن در عهد و پیمان و به اتمام نرساندن وعده و «رجُلٌ مُخلِفٌ» یعنی مردی که بسیار خلف وعده میکند.[۱۰۱]
۱-۶٫ اهمیت وفای به عهد و ارزش وفاداری در اسلام
وفای به عهد، یکی از بدیهیترین ارزشهای اجتماعی است که مقبولیت عمومی دارد و بدون آن هیچگونه همکاری اجتماعی ممکن نیست. دین اسلام بر وفای به عهد تاکید زیادی نموده و این امر را یکی از اصول انسانی دین دانسته که باید نسبت به همه افراد آن را لازم المراعات می‌داند.به همین دلیل در منابع اسلامی تاکید فراوانی روی این موضوع شده است. هرگاه وفای به عهد در جامعه کمرنگ شود، هرج‌ومرج و سلب اط
مینان عمومی که بزرگترین بلای اجتماعی است در میان جامعه رواج پیدا می‌کند و در چنین حالتی نباید انتظار داشت که اسلام نیز به نحو مطلوب به مرحله اجرا درآید چرا که همه قوانین اسلام از دو حال خارج نیستند: برخی عبارت‌اند از عهد و پیمان میان انسان و خداوند و برخی دیگر عهد و پیمان میان انسان‌ها با یکدیگر. و مردمی که وفای به عهد را ناچیز میشمارند در واقع نسبت به این پیمانهای میان خود و خداوند بی‌اعتنا هستند و در نتیجه هیچکدام از قوانین اسلامی به نحو مطلوب به اجرا در نمیآیند. لاجرم برای آنکه بتوان در سایه قوانین اسلامی به عبودیت پروردگار و حیات طیبه نائل آمد چاره‌ای جز متعهد شدن به پیمان‌ها و وفای به آنها وجود ندارد.
البته حسن وفای به عهد و قبح عهدشکنی از امور فطری است که برای هر انسانی قابل فهم است. به عبارتی دیگر، انسان برای درک حسن وفای به عهد و قبح عهدشکنی، به راهنمایی شرع و اقامه برهان نیاز ندارد. به همین جهت، زمانی که به تاریخ جوامع مینگریم، به وضوح مشاهده میکنیم که پایبندی به معاهدات، یکی از اصول اخلاق اجتماعی مورد توجه آن‌ها بوده است. در حقیقت، هیچ اجتماعی راه زندگی اجتماعی و پیشرفت به سوی مقاصد خود را، جز به وسیله پایبندی به معاهدات هموار نمیبیند.
قرآن کریم نیز به این دلیل که متعرض اصلاح زندگی اجتماعی بشر شده، همان‌گونه که به اصلاح زندگی افراد اهتمام نموده است، به طور گسترده به بیان اهمیت وفای به عهد پرداخته است. در قرآن به روشهای گوناگون به وفای به عهد اشاره شده است. توصیهی اکید قرآن به وفای به عهد چه به صورت عام و چه به صورت خاص، چه وفای به عهد به نفع صاحب عهد باشد یا به ضرر او، چه طرف مقابل مشرک باشد یا مسلمان، چه عهد بزرگ و مهم باشد یا کوچک و بی‌اهمیت. خلاصه آن که قرآن وجوب وفای به عهد را به طور مطلق دستور داده و تحت هیچ شرایطی و با هیچ عذر و بهانهای، نقض آن را جایز ندانسته است. مگر جایی که عدالت، نقض عهد را حکم کند.
در اهمیت وفای به عهد همین بس که خدای تعالی آنگاه که میخواهد از حضرت اسماعیل (ع) به عظمت نام برد وفای به عهد را به عنوان یکی از اوصاف برجستهی وی به شمار میآورد و یاد میکند.[۱۰۲] در آیهای که به این موضوع پرداخته، وفای به عهد پیش از مقام نبوت و رسالت آورده شده است و گویی که وفای به عهد، پایه‌ی نبوت است.
در چند جای قرآن مجید وفای به عهد را واجب و روی آن تأکید نموده است. مهم‌ترین آیهای که می‌توان در این رابطه نام برد آیهی «و اوفوا بالعهد ان العهدکان مسئولاً؛ به پیمان (پیمانی که خدا با شما بسته است از تکالیف شرعی و عهدی که با یکدیگر می‌بندید و عهدی که با خدا می‌بندید) وفاکنید به درستی که پیمان مورد بازخواست خواهد بود»[۱۰۳] است که «عهد» در این آیه مطلق آمده در نتیجه عمومیت را میرساند و حکم آیه، همهی عهدها را در برمیگیرد. درجای دیگر می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید به تمام عقدهای خود وفاکنید»[۱۰۴]که از آن جمله پیمان با خدا یا بندگان خداست . همچنین در باره‌ی اهل صدق و تقوا می‌فرماید: «و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا؛ آنان که به پیمانشان چون پیمان بستند، وفاکنندگانند».[۱۰۵]
باز در قرآن آمده است که؛ «بلى من اءوفى بعهده واتّقى فانّ اللّه یحبّ المتّقین». در اینجا وفاى به عهد همردیف تقوا شمرده شده، تقوایى که بهترین زاد و توشه انسان در قیامت و سبب ورود در بهشت و معیار شخصیت و مقام انسان در پیشگاه خدا است. این تعبیر نشان مىدهد که وفاى به عهد یکى از شاخههاى مهم تقوا است و تعبیر آیه دربارهی این دو از قبیل ذکر عام بعد از ذکر خاص است.[۱۰۶]
با توجه به این آیات، به وضوح مشاهده میشود که قرآن کریم نسبت به وفای به عهد در همه معانی و مصادیقی که دارد، توصیه اکید فرموده است. ذکر کردن وفای به عهد به عنوان صفت برجسته یک انسان مؤمن در قرآن و قرار گرفتن این صفت در کنار دیگر اوصاف اساسی او نظیر خشوع در نماز، روی‌گردانی از کارهای لغو، پرداخت زکات، پاک‌دامنی و محافظت بر نمازها، نشان‌دهنده‌ی اهمیت والای وفای به عهد است. همچنین ذکر وفای به عهد به عنوان یکی از اصول اخلاق نیکوکاران واقعی و قرار گرفتن این شاخصه مهم اخلاقی در کنار اساسی‌ترین مسائل اعتقادی و عملی، نشان‌دهنده جایگاه ویژه وفای به عهد است. در آیهی ۱۷۷ سورهی بقره، پانزده صفت نیک در قالب اصول مهم اعتقادی، عملی و اخلاقی برای نیکوکاران واقعی بیان شده است. در بخش اعتقاد به مسئله ایمان به خدا، فرشتگان، انبیاء، قیامت و کتب آسمانی اشاره شده و در بخش عمل به برپایی نماز، پرداخت زکات، آزاد نمودن بردگان و صبر اشاره گردیده است. در قسمت اخلاقی نیز، وفای به عهد و دل کندن از مادیات و ترحم به فقرا، به عنوان اصول این بخش معرفی شده‌اند.[۱۰۷]
در قرآن برای نشان دادن اهمیت وفای به عهد روشهای دیگری نیز از جمله بیان سرزنش عهدشکنان، برخورد شدید با عهدشکنان و بیان پیامدهای سوء عهدشکنی به کار برده شده است. از خلال آیات قرآن به دست میآید که عهدشکنی پیامدهای شوم گمراهی، قساوت، خیانت و دروغ، شرمساری، بی‌اعتمادی، جنگ و خونریزی، فرجام بد، لعنت، عذاب و انحطاط را به دنبال دارد.[۱۰۸] که در قسمتهای بعدی آنها را توضیح خواهیم داد.
پس از قدرت و شوکت اسلام در زمان پیامبر(ص)، خداوند در سوره‌ی برائت به جهاد با مشرکین امر فرمود که مکه معظمه را از لوث شرک و بت پرستی پاک کنند ولی از این حکم آن
عده از مشرکینی که سابقه پیمان عدم تعرض با مسلمین دارند استثناء فرمود که باید به پیمان خود وفا کنند و متعرضشان نشوند تا مدت پیمانشان پایان پذیرد آنگاه با آنها جهاد کنند چنانچه می‌فرماید: « الا الذین عاهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئاً و لم یظاهروا علیکم احداً فأتِمّوا الیهم عهدهم الی مدتهم ان الله یحب المتقین؛ مگر کسانی از مشرکین که با ایشان پیمان بسته‌اید و چیزی از پیمان‌تان را نقض نکرده و با کسی برعلیه شما هم پشتی نکرده‌اند برای آنها پیمان‌شان را تا مدت‌شان کامل کنید به درستی که خدا پرهیزگاران را دوست می‌دارد».[۱۰۹]
در روایات اسلامی به اهمیت وفای به عهد به طور مفصل پرداخته شده است و شواهد بسیاری در دست است که پیغمبر اکرم (ص) به وفای به عهد اهتمام تام داشت. از آن جمله در صلح حدیبیه بین آن حضرت و مشرکین مکه پیمانی بسته شد که اگر کسی از پیروان رسول خدا (ص) به سوی قریش آمد قریش او را بپذیرد و هر کس از قریش به سوی پیغمبر (ص) آمد او را نپذیرد رسول خدا (ص) همچنان بر پیمان خود استوار بود و کسی از افراد قریش را در آن هنگام نمیپذیرفت. [۱۱۰]پیامبر خدا (ص) اهمیت ویژه‌ای برای وفای به عهد قائل گشته و آن را مرادف با دین‌داری و عهدشکنی را مصداق بیدینی میداند. در حدیثی از ایشان نقل است که: «لادین لمن لا عهد له؛ کسی که پیمانشکن باشد دیندار نیست».[۱۱۱]
عمار یاسر گفته است: «من و محمد (صلی الله علیه و آله) قبل از اسلام گوسفند میچراندیم روزی در محلی مرتع خوبی یافتم و قرار شد گوسفندان را آنجا بچرانیم فردا که من گوسفندانم را به آنجا بردم دیدم آن حضرت پیش از من به آنجا رسیده، ولی گوسفندان را از چرا بازداشته است. پرسیدم: چرا چنین کردهای؟ پاسخ داد: ما با هم قرار گذاشتیم که گوسفندان را به اتفاق بچرانیم و من دوست ندارم خلاف وعده انجام دهم ».[۱۱۲]




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:01:00 ق.ظ ]




دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است

ی اخلاقی و دینی به طوری است که قابل انفکاک از همدیگر نیستند. لذا با توجه به این مسئله، سعی شده است شرایطی را که در کتاب‌های اخلاقی ذیل احکام وفای به عهد آورده شده است از هم جدا نموده و به طور جداگانه به آن‌ها پرداخته شود و از طرف دیگر خود شرایط به گونهای است که نمی‌شود همهی آن‌ها را ذیل یک موضوع خاص ذکر کرد و به سختی میتوان بعضی از آن‌ها را دسته‌بندی کرد. بعضی از این شرایط طوری هستند که میتوان آن‌ها را در هر سه دسته ذکر کرد. اما اینکه خودِ وفای به عهد به عنوان یک عمل باید دارای چه شرایطی و ویژگی‌هایی باشد در حوزه اخلاق مطرح است و به یک معنا می‌توان گفت که شرایطی که در دو حوزه فقه و حقوق مطرح‌شده‌اند جنبهی اخلاقی نیز دارند. در نهایت با توجه به شرایطی که برای عهد و وفای به عهد مطرح است، حکم اخلاقی وفای به عهد را توضیح خواهیم داد.
۴-۱-۱٫ شرایط وفای به عهد در کتب فقهی
با توجه به آنچه که در کتب فقهی ذکر شده است و هم با توجه به آیهی شریفه «وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکیدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفیلاً إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ ؛ وقتى با خدا عهد و پیمان بستید به آن عمل نمایید و عهدهاى خود را نشکنید که خداوند خودتان بر خویشتن کفیل قرار داده است و مى‌داند آنچه که شما انجام مى‌دهید»[۲۲۱] اشارهای است بر اینکه شرایط عهد و قسم و نذر یکی است.بنابراین تمام شرایطی که برای نذر در نظر گرفته میشود برای عهد نیز بیان میشود. از جمله این شرایط عبارتند از:
۴-۱-۱-۱٫ انشاء صیغه
مراد از صیغه، آوردن لفظی مربوط به نوع عهد و پیمان و قرارداد در هنگام بستن عهد که طرفین معاهده میخوانند، است. انسان در هنگام بستن عهدهایی که میبندد باید صیغه بخواند یعنی عهدی که بدون صیغه بسته شود صحیح نیست. امام خمینی (ره) در رابطه با این مسئله میفرماید: «عهد به مجرد نیت منعقد نمیشود بلکه بنابر اقوی احتیاج به صیغه دارد و صورت آن: «عهد میکنم با خدا یا بر من است عهد خدا» است.[۲۲۲] همچنین علامه حلّی در این باره میفرماید: «نذر و عهد بی لفظ منعقد نمیشود و اگر تنها در دل بگذراند کافی نیست چنانکه قسم نیز بی لفظ محقق نمیشود، از این جهت مانند قرائت قرآن و ذکر است که بی نیت گذرانیدن در قلب اکتفا نمیتوان کرد. باید صیغه خوانده شود و لازم نیست که به زبان عربی باشد. به فارسی و زبان های دیگر کافی است شرط آنکه نام خدا و برای خدا را نیز به زبان آورد مثلاً بگوید (چنانچه مریض باشد) من اگر خوب شدم برای خدا بر من است که یک روز روزه بگیرم، نذر صحیح است و اگر نذر کند که به عنوان مثال برای بیمارستان ها یا اطعام مستمندان یا لباس دادن به فقرا و امثال آن اگر چه کار خیر است و خداپسند، اما تا نام خدا بر زبان نیاورد واجب نیست به نذر (عهد) عمل کند». [۲۲۳]
البته آوردن نام خدا فقط برای عهدهایی است که با خدا بسته میشود و از آن تعبیر به نذر میشود. اما عهدهایی که بین انسان‌ها با یکدیگر بسته میشود اگر چه بدون لفظ عهد بسته نمیشود ولی ممکن است نام خداوند در آن لازم به ذکر نباشد. مانند قراردادها یا پیمان‌هایی که بین دو انسان یا گروهی از انسان‌ها بسته میشود که همه‌ی این‌ها در بستن قرارداد و یا پیمان و عهد خود صیغه‌ای را در رابطه با آن قرار و پیمان خود تکرار میکنند.
۴-۱-۱-۲٫ عاقل بودن
شرط دیگر وفای به عهد عاقل بودن معهِّد است. مراد از عاقل بودن این است که شخص سفیه و نادان و همچنین دیوانه نباشد و چنانچه عهدی را با شخصی غیرعاقل ببندد وفای به آن لازم نیست. امام خمینی(ره) در این باره میفرماید: «در ناذر، عقل در متعلّق نذرش شرط است نذر دیوانه در حال دیوانگیش، ولو اینکه ادواری باشد، منعقد نمیشود».[۲۲۴]
۴-۱-۱-۳٫ بالغ بودن
بالغ بودن نیز یکی دیگر از شرایط وفای به عهد است. بدین منظور چنانچه فرد در طرف عهد بالغ نباشد وفا کردن به چنین عهدی نیز لازم نیست. مراد از بالغ بودن به این معنی است که فردی که عهد میبندد به سن بلوغ رسیده باشد یعنی سنی که فقها برای هرکدام از پسر و دختر مشخص کرده‌اند.[۲۲۵]
۴-۱-۱-۴٫ مختار بودن
از شرایط دیگر وفای به عهد این است که فرد متعهد اختیار تام داشته باشد بدین معنا که شخص معهّد خود صاحب اختیار اعمال و رفتار و اموال خود باشد و کسی سرپرستی و مالکیت اموالش را نداشته باشد. و همچنین کسی او را مجبور به نذر و عهد نکرده باشد و یا به واسطه‌ی عصبانیت و بی‌اختیار عهد و نذر نکرده باشد. [۲۲۶]
۴-۱-۱-۵٫ قصد جدی داشتن
مسئلهی دیگری که برای وفای به عهد به آن توجه میشود این است که طرف عهد قصدش جدی باشد. منظور از قصد جدی این است که هدفش مزاح و شوخی نباشد یا به عبارتی هدفش بازیچه قرار دادن یا مسخره کردن طرف مقابل نباشد و مقصِّد باشد.[۲۲۷] در رابطه با این مسئله در قرآن کریم نیز اشاره شده است به این طریق که خداوند میفرماید: «سوگندهایتان را بعد از تأکید نشکنید در حالی که خدا را کفیل و ضامن بر سوگند خود قرار داده اید.»[۲۲۸] در این آیه خداوند متذکر شده که سوگندها و عهدها با نام خدا مؤکّد میشود. مراد از تأکید سوگند، محکم کردن آن از طریق قصد و تصمیم جدی در اجرای آن در باره‌ی امری راجح است؛ بر خلاف جمله‌های نه، به خدا و آری به خدا و امثال آن از سوگندهای لغو. پس تأکید در این آیه معنای تقصید را میر
ساند (افاده میکند) بنابراین وقتی شخص عهد میبندد و میگوید: «به خدا قسم فلان کار را انجام میدهم و یا انجام نمیدهم» وعده ی خویش را به نوعی تعلّق بر خدای سبحان میکند و خدا در وفای به آن، کفیل از طرف خود مینماید».[۲۲۹] از نمونه‌های عهد و پیمان که قصد جدی در عهدشان نداشتهاند و دچار پیمان‌شکنی شدند میتوان فرعونیان را نام برد. خداوند در این باره میفرماید: «فَلَمَّا کَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلى‏ أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ یَنْکُثُونَ ؛ و چون این عذاب‏ها را براى مدتى که به سر بردند از آنها برداشتیم آن وقت پیمان‏شکنى کردند.»[۲۳۰] از آنجائی که فرعونیان از روی اضطرار و ناچاری با موسی (ع) عهد میبستند و هدف آن‌ها فقط رفع خطر از خودشان بود و به فکر هدف مقابل نبودند به همین خاطر عهد خود را بعد از رفع خطر میشکستند و پیمان را لغو اعلام میکردند.
بنابراین با توجه به چنین مسئلهای که از این آیه برداشت میشود میتوان گفت به وعده‌های اشخاصی که از روی بی اعتنائی یا بی‌توجهی و یا بر اثر برخورد با مشکل یا موردی، در عهد خود قصد همکاری ندارند نمیتوان چندان تکیه کرد. پس به عهد و وعده‌ی کسانی باید اعتماد کرد که از روی جدّیت و هدفمندی و عدم مزاح و تمسخر در رفتار باشد.
۴-۱-۱-۶٫ حلال و مباح بودن معهود
از جمله شروط وفای به عهد حلال و مباح بودن است که اهمیت زیادی در عهد و پیمان دارد و فقها تاکید زیادی روی این مسئله داشتهاند. چنانکه میدانیم افعال مردم بر پنج وجه است: واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام. و میدانیم که خدای تعالی همه‌ی احکام را برای عمل فرستاد و به هیچ علتی نمیتوان احکام خدا را تغییر داد. پس سوگند و نذر (عهد) باید بر فعل مستحب و حلال باشد یا بر ترک مکروه و حرام و شرعاً نیز راجح و انجامش مهم‌تر از ترک انجام آن باشد. اگر کسی قسم بخورد (یا عهد ببندد) که نماز را ترک کند یا کسی را به ناحق بکشد صحیح نیست.
۴-۱-۱-۷٫ عمل به عین نیت
شرط دیگری که فقها به آن اهمیت داده و در مورد آن اتفاق نظر دارند عمل کردن عهد و قرارداد یا پیمان بر طبق نیت است. چنانچه هنگام بستن عهد همان‌گونه که در قصد و نیت است به همان طریق نیز باید بدان عمل کرد.
۴-۱-۱-۸٫ محال نبودن
عدم محال بودن یکی دیگر از شرایط وفای به عهد است. همان طور که از ظاهر لفظ پیداست چنانچه امر مورد عهد امری محال باشد (انجام آن غیرممکن باشد) مسلّماً انسان قادر به انجام آن نخواهد بود. علامه حلی در این زمینه می‌فرماید: «قسم به کار محال (محال عقلی – شرعی – عادی)تعلق نمیگیرد (نظر به اینکه قسم نیز از مصادیق عهد انسان با خداست)».[۲۳۱] منظور از محال کاری است که از عهده انسان خارج یا انسان قادر به انجام آن نباشد.
۴-۱-۱-۹٫ قدرت و توانایی
شرط دیگری که فقها برای وفای به عهد ذکر کردهاند این است که مورد نذر یا عهد، عقلاً مقدور انسان باشد. از آنجایی که وفای به عهد اهمیت زیادی دارد مکرراً در تعلیمات اسلامی سفارش شده که چنانچه کسی به دیگری وعده‌ای میدهد باید در موقع دادن تعهد، قدرت و توانایی خود را ارزیابی کند که آیا قادر به انجام چنین وعده‌ای که میدهد هست یا خیر و چنانچه توانایی انجام عمل به عهد را ندارد وعده ندهد. در رابطه با این عمل قرآن کریم می‌فرماید «قالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَکُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِی بِهِ إِلاَّ أَنْ یُحاطَ بِکُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قالَ اللَّهُ عَلى‏ ما نَقُولُ وَکیلٌ ؛گفت: هرگز او را با شما نخواهم فرستاد جز اینکه پیمان مؤکد الهى بدهید که او را حتما نزد من خواهید آورد، مگر اینکه (بر اثر مرگ یا علت دیگرى) قدرت از شما سلب گردد، و هنگامى که آنها پیمان موثق خود را در اختیار او گذاردند گفت: خداوند نسبت به آنچه مى‏گوییم ناظر و حافظ است.»[۲۳۲] موضوع این آیه به داستان حضرت یعقوب (ع) و پسرانش و سوگند وثیقه ای که از فرزندانش در مورد پسر کوچکش بنیامین میخواهد اشاره دارد تا او را بعد از سفر سالم به یعقوب بازگردانند و این داستان اشاره به این نکته میکند که یعقوب (ع) میخواهد به فرزندانش بفهماند که چنانچه توانایی انجام امری که بر عهده شماست را ندارید به انجام آن اصرار نورزید و از آن کار صرف‌نظر کنید.
۴-۱-۲٫ شرایط وفای به عهد در کتب حقوقی
هر معاهدهای از لحاظ حقوقی دارای شرایطی است که برخی از آن‌ها به طرفین عهد بر میگردند و برخی دیگر هم به موضوع مربوط میشوند. در ذیل برخی از آن‌ها را ذکر میکنیم.




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:01:00 ق.ظ ]




برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

که واجب است.به عبارت دیگر باید چنین عهدی را نقض کرد. و یا اگر مفاد عهد طوری باشد که آبروی مؤمن به خطر بیفتد یا اگر کسی قسم بخورد یا عهدى بر عمل حرامى ببندد پس مخالفت با آن، واجب مى‌گردد.[۲۸۵]
۴-۷٫ ثمرات وفای به عهد و زیان‌های عهدشکنی
وفای به عهد در متون اخلاقی اسلام مورد تاکید فراوان بوده و ثمرات زیادی برای آن ذکر شده است که در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و هم چنین در بعد دنیوی و اخروی زندگی انسان‌ها و روابط آنان تأثیر بسیار دارد. در اینجا به ذکر چند مورد اکتفا میکنیم.
۴-۷ – ۱٫ ثمرات وفای به عهد
۴-۷-۱ – ۱٫ نظم اجتماعی و ثبات جامعه
اسلام بیش‌ترین اهمیت را براى استحکام پیوندهاى اجتماعى قائل شده است و به یقین هر چیزى که کمک به تقویت این پیوندها کمک کند از نظر اسلام مطلوب و هر چیزى که سبب تضعیف آنها گردد منفور است. بدیهى است نخستین چیزى که سبب تقویت این پیوندها و در نتیجه از شرایط عمده تعاون و همکارى اجتماعى است، مسئلهی عهدها و پیمانها است. اگر مسئلهی وفاى به عهد مورد بی‌توجهی قرار گیرد پیشرفت جامعه انسانى عملاً متوقف مىگردد. اصولاً مىتوان میزان اتحاد، دوستی، قدرت، شوکت و پیشرفت در جامعه و موفقیت و بزرگی افراد را در زندگى به میزان پایبندى آنان به عهدهایشان ارزیابى کرد.
۴-۷-۱ – ۲٫ جلب اعتماد دیگران
اصولاً آنچه جامعه را از تفرقه بیرون میآورد و هم چون رشتههای زنجیر به هم پیوند میدهد، همین اصل اعتماد متقابل است که پشتوانه فعالیتهای اجتماعی و همکاری در سطح وسیع است. عهد و پیمان و سوگند، تأکیدی برای حفظ این هم بستگی و اعتماد متقابل است. در بُعد اجتماعی هر اندازه مردم بیشتر آن را رعایت کنند اعتماد بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا میکنند. در نتیجه احساس اطمینان و آرامش بیش تر نموده و با خیال آسودهتری به فعالیت میپردازند و نسبت به تعهدات مالی احساس ناامنی و نگرانی نمیکنند و این باعث رشد اقتصادی جامعه و مایهی سعادت مردم آن جامعه میگردد.
همچنین وفاى به عهد سرمایههاى دیگران را به سوى انسان سرازیر مىکند و حتّى در جهات مادّى نیز زندگى او رونق مىگیرد به همین دلیل است که تمام دولتهاى جهان براى اینکه بتوانند از رونق اقتصادى خوبى برخوردار گردند سعى مىکنند به عهد و پیمانهاى خود پایبند باشند و الا منزوى خواهند شد، حتّى در کشورهایى که انقلاب رخ مىدهد و نظام جامعه به کلی دگرگون مىشود هنگامى که انقلابیون زمام کشورى را به دست مىگیرند اعلام مىکنند که بر تمام عهد و پیمانهایى که نظام پیشین داشته است وفادارند، هر چند عهد و پیمانها برخلاف سلیقه و تشخیص آنها باشد چرا که اگر راهى جز این بروند اعتماد بین‌المللی را از دست خواهند داد. علاوه بر این اصل عدالت که از بدیهىترین اصول اخلاقى اجتماعى است، بدون وفاى به عهد و پیمان در جوامع انسانى پیاده نمىشود و پیمان‌شکنان در صف ظالمان و جبارانند و هر انسانى با فطرت خداداد خویش چنین افرادى را ملامت و سرزنش و تحقیر مىکند و این نشان مىدهد که لزوم وفاى به عهد یک امر فطرى است.
۴-۷-۱ – ۳٫ حب الهی
خداوند در برخی از آیات قرآن راه رسیدن به تقوای الهی و بهرهمندی از محبت او را وفاداری به عمل و عهد و پیمان الهی میداند. مراد از حب الهی مورد دوستی و عشق و محبت الهی قرار گرفتن است و اینکه خداوند بنده‌اش را دوست میدارد و او را مورد عنایت خود قرار میدهد. با توجه به آیهی ۷۶ سورهی آل عمران خداوند میفرماید: وفای به عهد و امانت‌داری از نشانهای تقوا است. کسی که وفادار باشد باتقواست و باتقوایی و وفاداری به عهد و امانتداری زمینهی جلب محبت خداوند است. و همچنین خداوند در این آیه خطاب به اهل کتاب میفرماید: چنانچه وفادار باشند و تقوا پیشه کنند محبوب خدا هستند و تقوا ملاک محبوبیت است نه اهل کتاب بودن». [۲۸۶]
۴-۷-۱-۴٫ لطف الهی
برخورداری از لطف خاص خدا قسم دیگر از آثار وفاداری است. چنانکه در برخی از آیات قرآن اشاره شده خداوند وفاداران را مورد ستایش و تمجید قرار داده و لطف خاص خود را شامل حال آنها میکند. حال این الطاف الهی ممکن است در هر زمینهای باشد. با توجه به تفسیر آیه‌ی ۱ سورهی مائده که خداوند در این آیه به وفاداران اشاره میکند که به عهد و پیمان خود با خدا وفا کنید و چنانکه با خدا عهد بستهاید گوشت چارپایان را که بر شما حلال گشته استفاده کنید و از خوردن حرام بپرهیزید، میتوان گفت این حکم برای وفاداران در واقع یک لطف الهی است.
۴-۷- ۱ – ۵٫ برخورداری از برکات و پاداش الهی
خداوند میفرماید: «وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلیلاً إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ پیمان خدا را به بهاى اندک مفروشید، حق اینست که آنچه نزد خداست بهتر است اگر بدانید آنچه نزد شماست فانى مى‏شود و آنچه نزد خداست ماندنى است و کسانى که صبورى پیشه کردند پاداششان را بهتر از آنچه عمل مى‏کرده‏اند مى‏دهیم».[۲۸۷]
باز در جای دیگر خداوند میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتیهِ
أَجْراً عَظیماً؛ به درستى آنهایى که با تو بیعت مى‏کنند جز این نیست که با خدا بیعت مى‏کنند چون دست خدا بالاى دستشان است بنا بر این هر کس بیعت خود را بشکند علیه خودش شکسته و هر کس وفا کند به عهدى که با خدا بر سر آن پیمان بسته خداى تعالى خیلى زود پاداش عظیمى به او مى‏دهد.[۲۸۸]
۴-۷ – ۲٫ زیانهای عهدشکنی
یکی از روشهایی که در قرآن برای نشان دادن اهمیت وفای به عهد به کار رفته، بیان پیامدهای سوء عهدشکنی است. از خلال آیات قرآن به دست میآید که عهدشکنی پیامدهای شوم گمراهی، قساوت، خیانت و دروغ، شرمساری، بی‌اعتمادی، جنگ و خونریزی، فرجام بد، لعنت، عذاب و انحطاط را به دنبال دارد.[۲۸۹]در زیر نمونه‌هایی از زیانهای نقض عهد آمده است.
۴-۷-۲ – ۱٫ رواج بی‌اعتمادی در جامعه و از هم گسیختگی آن
اگر پیمان‌شکنی‌ها در سطح جامعهاى گسترش یابد و افراد به تعهد خویش بی‌اعتنایی نشان دهند و تخلف کنند به همان مقدار سلب اعتماد و بدبینی پدید میآید. بدقولی، از نظر اخلاقی رفتاری نابهنجار و ضد ارزشی است که به عنوان یک رذیلت ناپسند اخلاقی معرفی شده است. جامعهای که از سرمایه اخلاقی و اعتماد عمومی در سطح بالایی برخوردار است افزون بر اینکه متعهد به عقود و عهود است، به قول و قرارهای خود نیز پایبند است؛ زیرا این سطح از اعتماد عمومی موجب افزایش انسجام و همدلی اجتماعی و همگرایی و همکاری میان افراد جامعه میشود و روند معاملات و تعاملات و ارتباطات اجتماعی را تسهیل میکند.
در مقابل، هرگونه بی قولی، به معنای فقدان اعتماد اجتماعی در جامعه و بیانگر نوعی بحران اخلاقی در جامعه است. هر چند که چنین جامعهای با احکام قانونی و حقوقی سفت و سخت، همکاری اجتماعی را سامان میدهد، ولی نمیتواند به رشد و شکوفایی کامل دست یابد و در دو عرصه آرامش و امنیت و آسایش و رفاه اقتصادی با مشکل جدی مواجه خواهد شد؛ زیرا آنچه جامعه را به کمال میبرد، همکاریهای همدلانه است که بیانگر انسجام و وحدت ملی است.
به سخن دیگر، اجتماع، خود یک خانواده بزرگ است که اصل حاکم بر آن میبایست اصول اخلاقی و عشق و محبت و مودت جمعی باشد؛ چرا که اگر بخواهد نظام اجتماعی را عقلانیت و حقوق و قوانین، سامان دهد، در یک کف از تعاملات اجتماعی باقی خواهد ماند و هرگز روابط اجتماعی سالم در آن شکل نخواهد گرفت. جامعه همانند خانواده همان اندازه که به عقلانیت و قانون مداری نیاز دارد، فراتر از آن به احسان و محبت و مودت نیاز دارد که ریشه در اصول اخلاقی چون وفای به قول و قرارها دارد. میزان وفای به عهد و سطح عمل و التزام به این قول و قرارها نشان میدهد که تا چه اندازه انسجام و همدلی و نیز همکاری و معاونت میان اعضای یک خانواده بزرگ به نام جامعه وجود دارد. هر چه پایبندی و التزام به قول و قرارها افزایش یابد، به همان میزان سطح اعتماد عمومی و نیز سطح همکاری و همدلی و انسجام نیز افزایش مییابد. بدقولی در جامعه، به معنای بحران اخلاقی است و از آثار آن بی‌اعتمادی اجتماعی و از دست رفتن سرمایههای بزرگ برای جامعه و در نتیجه عامل واگرایی و تفرقه و فقدان امنیت و آرامش و همچنین آسایش و کاهش رشد اقتصادی و بحران در آن خواهد بود.
۴-۷- ۲ – ۲٫ تسلط دشمنان
عهدشکنی در جامعه جدایی و بی‌اعتمادی و تفرقه را به دنبال دارد. وقتی رشتهی اتحاد یک جامعه پاره شد و دچار تفرقه گردید، هنگام خطر نمی‌تواند با یکپارچگی در برابر دشمن بایستد و به آسانى در برابر دشمن زانو مىزند از همین رو پیغمبر اکرم(ص) پیمان‌شکنی را مایه چیرگی دشمن دانسته و می‌فرماید: «اذا نقضوا العهد سلّط اللّه علیهم عدوّهم; هرگاه پیمان شکنی کردند، خداوند دشمنشان را بر آن ها چیره می کند.»[۲۹۰] در جای دیگر میفرمایند: «خَمسٌ بِخَمسٍ ما نَقَضَ قَومٌ العَهدَ إِلّا سَلَّطَ عَلیهِم عَدُوُّهُم وَ ما حَکِمُوا بَغَیرِ ما أَنزَلَ اللهُ إلّا فَشافیهِمُ الفَقرُ وَ لا ظَهَرَت فیهِمُ الفاحِشَهُ إِلّا فَشافیهِمُ المَوتُ و لا طَفَّفوا المِکیالَ إِلّا مُنِعوا النَّباتَ وَ أُخِذُوا بالسَّنّینَ وَ لَا مَنَعُوا الزَّکاهَ إِلّا ُحُبِسَ عَنهُمُ القَطرُ؛ پنج چیز از لوازم پنج چیز است؛ کسانی که پیمان شکنند دشمنشان بر آنها مسلط شود و کسانی که بر خلاف آنچه خدا گفته قضاوت کنند فقر میان آنها رواج یابد و کسانی که بی عفتی میان آنها رواج یابد مرگ ناگهانی میان آنها شایع شود و کسانی که کم فروشی پیشه کنند به قحط دچار شوند و کسانی که زکات ندهند به خشکسالی مبتلا گردند»[۲۹۱] زیرا پیمان شکنی مایه سلب اعتماد از یکدیگر شده و اتحاد و یگانگی را از بین میبرد. وقتی هم جامعهای دچار پراکندگی شد، هنگام خطر نمیتواند با یکپارچگی در برابر دشمن بایستد و دشمن بر آنها مسلط میشود. امام صادق(ع) نیز فرمود: «وعده مؤمن به برادر دینیاش نذری است که کفاره ندارد. پس کسی که خلف وعده کند، با وعده خدا مخالفت کرده و خود را در معرض خشم خدا قرار داده است».[۲۹۲]
۴- ۷-۲-۳٫ عهدشکنی و عقوبت سریع
پیامبر (ص) فرمود: «اربعها سرع شئ عقوبه رجلا حسنت الیه و یکافئک بالاحسان الیه اسائه و رجل لاتبغی علیه و هو یبغی علیک و رجل عاهدته علی امر فمن امرکالوفاء به ومن امره الغدر بک و رجل یصل قرابته و یقطعون؛ چهار عمل زشت، سریعترین عقوبت را در پى دارد. اول کسی که به او احسان کنى امّا او نیکى تو را با بدى پاسخ دهد. دوم کسی که تو به او ستم نکنی ولی او به تو ستم کند. سوم کسى که
با او در کارى پیمان ببندى و تو به عهد خود وفا کنى، ولى او در حق تو مکر و خیانت کرده و به آنچه عهدکرده است وفا نکند. چهارم کسی که به رحم خود صله کند و آن رحم از او ببرد».[۲۹۳]
نقل است که ابوعزّه یکی از شاعران عرب و از مشرکین مکه بعد از چند بار عهدشکنی دوباره با تحریک «صفوان بن أمیه» عهدی را که با رسول خدا بسته بود، شکست و دیگران را علیه مسلمانان تحریک کرد و خود هم به جنگ آمد، «ابو عزّه» در غزوه «حمراء الأسد» اسیر شد و چون دیگر بار تقاضاى عفو و اغماض از رسول خدا (ص) کرد، حضرت در پاسخ وى فرمود: نه به خدا قسم! دیگر نخواهد شد که در مکه دست به ریش خود بکشى و بگویی که: من دو بار محمد را فریب دادم و به روایت دیگر: «گفت: همانا مؤمن دوبار از یک سوراخ گزیده نمى‏شود». آنگاه به «زبیر» یا «عاصم بن ثابت» فرمود تا گردن وى را بزنند و او را گردن زدند.[۲۹۴]
۴-۷-۲- ۴٫ خشم خدا و عذاب الهی
یکی از گناههایی که به کبیره بودنش تصریح شده شکستن پیمان و وفا نکردن به عهدهاست. امام صادق (ع) برای کبیره بودنش به آیهی ۲۵ سورهی رعد استشهاد نموده که در آن خداوند میفرماید: «والذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به أن یوصل و یفسدون فی الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدار؛ کسانی که پیمان خدایی را پس از بسته شدنش میگسلند و میبرند آنچه خداوند امر به پیوند آن فرموده و در زمین فساد میکنند برای ایشان دوری از رحمت خداست و برایشان سرای بدی است که دوزخ است».[۲۹۵]
همچنین میفرماید: «الذین یشترون بعهد الله و ایمانهم ثمناً قلیلاً اولئک لاخلاق لهم فی الاخره و لا یکلمهم الله و لا ینظر الیهم یوم القیمه و لایزکیهم ولهم عذاب الیم ؛ به درستی کسانی که عهد خدائی و سوگندهای خود را در برابر قیمت ناچیزی از دست میدهند کرامتی ندارند و در قیامت نصیب و بهرهای برایشان نیست و در آن روز خدا با ایشان سخن نمیگوید و نظر و رحمت نمیافکند و پاکشان نفرموده و برایشان عذاب دردناکی است». [۲۹۶]




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:01:00 ق.ظ ]




راغب اصفهانی، حسین بن محمد. مفردات الفاظ قرآن. حسین خداپرست، قم: نشر نوید اسلام، چاپ دوم، (۱۳۸۹ش).

 

 

  • ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن. ج۲، ۴، سیدغلامرضا خسروی حسینی، تهران: مرتضوی، چاپ دوم، (۱۳۷۴ش).

 

 

  • زیبا کلام، فاطمه، سیر اندیشه فلسفی در غرب، چ اول، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، (۱۳۷۸ش).

 

 

  • ژکس، فلسفه اخلاق (حکمت عملی). ابوالقاسم پورحسینی، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، (۱۳۶۲ش).

 

 

  • سبحانی، سید جعفر. منشور جاوید قرآن(نخستین تفسیر موضوعی به زبان فارسی). ج۱، قم: نشر توحید، چاپ اول، (۱۳۶۰ش).

 

 

  • ــــــــــــــــــــــــــ فرهنگ اصطلاحات وتعبیرات عرفانی. تهران: انتشارات طهوری، چاپ هشتم، (۱۳۸۶ش).

 

 

  • شبر، سید عبدالله. اخلاق، محمد رضا جباران، قم: مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ سیزدهم،(۱۳۸۷ش).

 

 

  • طالقانی، سید محمود. پرتوی از قرآن. ج۱، تهران: شرکت سهامی انتشار، چاپ سوم، (۱۳۷۰ش).

 

 

  • طباطبایی، علامه محمد حسین .نهایهالحکمه. قم: مؤسسه نشر اسلام، (۱۳۶۲ش).

 

 

  • طوسی، نصیر الدین. اخلاق ناصری. مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران: شرکت افست، چاپ دوم، (۱۳۶۰ش).

 

 

  • عبدوس، محمدتقی؛ محمدی اشتهاردی، محمد. بیست و پنج اصل از اصول اخلاقی امامان (ع). قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، (۱۳۷۴ش).

 

 

  • علامه حلی، ترجمه‌ تبصره المتعلمین. شیخ ابوالحسن شعرانی، تهران: انتشارات کتاب فروشی اسلامیه، بیچا، (۱۳۷۲ش).

 

 

  • عمید، حسن. فرهنگ عمید. تهران: انتشارات امیر کبیر، چاپ هشتم، (۱۳۷۱ش).

 

 

  • غزالی طوسی، ابومحمد.الاربعین. برهان الدین حمدی، تهران: انتشارات اطلاعات، بیچا، ( ۱۳۸۹ش).

 

 

  • ــــــــــــــ.کیمیای سعادت. ج۱، حسین خدیوجم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دهم، (۱۳۸۲ش).

 

 

  • فارابی، محمد بن محمد. سعادت در نگاه فارابی. ترجمه تحصیل السعاده و تنبیه علی سبیل السعاده. علی اکبر جابری مقدم، قم: الهدی، بیچا، (۱۳۸۴ش).

 

 

  • فرامرز قرا ملکی، احد. اخلاق حرفه‌ای. بی‌جا: انتشارات مجنون، (۱۳۸۳ش).

 

 

  • فلسفی، هدایت الله. حقوق بین الملل معاهدات، تهران: نشر نو، چاپ دوم، (۱۳۸۳ش).

 

 

  • فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی. راه روشن؛ ترجمه کتاب المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء. ج۸، محمد صادق عارف، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، بیچا، (۱۳۷۹ش)

 

 

  • قرائتی، محسن. تفسیر نور. ج۱، ۵، ۶٫ تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، (۱۳۸۳ش)

 

 

  • کلینى، محمد بن یعقوب. أصول الکافی. ج۱،۲، کمره‏اى، قم: نشر اسوه، چاپ سوم، (۱۳۷۵ش).

 

 

  • مجموعه مقالات، فلسفه اخلاق. جمعی از مترجمان، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (۱۳۸۰ش).

 

 

  • مدرسی، محمدرضا. فلسفه اخلاق: پژوهش در بنیان های زبانی، فطری، تجربی، نظری و دینی اخلاق. تهران: سروش، بیچا، (۱۳۷۱ش).

 

 

  • مدیریت مطالعات و تحقیقات حوزه نمایندگی ولی فقیه در جهاد کشاورزی، درس های اخلاقی از نهج البلاغه. بیجا: شرکت ناجی نشر، چاپ اول (۱۳۸۹ش).

 

 

  • مصباح یزدی، محمد تقی. (مشکات)شرح الهیات شفا، ج ۱، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (۱۳۸۶ش).

 

 

  • ـــــــــــــــــــــــــــــــــ. دروس فلسفه اخلاق. تهران: مؤسسه اطلاعات، چاپ سوم، (۱۳۷۳ش).

 

 

  • ــــــــــــــــــــــــــ. دروس فلسفه اسلامی، تهران: مؤسسه مطالعاتی و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، (۱۳۶۳ش).

 

 

  • مصطفوی، فریده و دیگران. روش خودسازی. قم: دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، بیچا، (۱۳۸۶ش).

 

 

  • مصطفوی، حسن. تفسیر روشن. ج‏۳، تهران: مرکز نشر کتاب، چاپ اول، (۱۳۸۰ش).

 

 

  • مطهری، شهید مرتضی. سیری در سیره نبوی. قم: انتشارات صدرا، (بیتا).

 

 

  • ـــــــــــــــــــــــــــ. تعلیم و تربیت. تهران: انتشارات الزهراء، چاپ هشتم، (۱۳۶۵ش).

 

 

  • معادیخواه، عبدالمجید. فروغ بی پایان. تهران: نشر ذره، بیچا، (۱۳۷۹ش).

 

 

  • معین، محمد. فرهنگ فارسی، چاپ نهم، تهران: انتشارات امیر کبیر، بیچا، (۱۳۷۵ش).

 

 

  • آیت ا… مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از فضلا. اخلاق در قرآن، ج ۱، ۳، قم: امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ چهارم، (۱۳۸۸ش).

 

 

  • آیت ا… مکارم شیرازی، ناصر و همکاران. یکصد موضوع اخلاقی در قرآن و حدیث. تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، (۱۳۸۹ش).

 

 

  • آیت ا… مکارم شیرازی، ناصر. تفسیرنمونه. ج ۱۷، ۲۲ و ۱۴تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ( ۱۳۷۴ش).

 

 

  • موسوی خمینی (ره)، روح الله. تحریرالوسیله. ج۳، علی اسلامی، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، چاپخانه ی دفتر انتشارات اسلامی، (بیتا).



 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:00:00 ق.ظ ]