چکیده
آب گرانبهاترین ثروتی است که در اختیار بشر قرارگرفته، بخصوص در کشور ما که سطح وسیعی از انرا مناطق خشک و کویری دربرگرفته است. با توجه به اقلیم خشک و شکننده کشور و با درنظرگرفتن خشکسالی های اخیر اهمیت آب به عنوان یک نهاده حیاتی بیش از پیش مشخص می شود. امروزه بشر در جریان شتابان توسعه برای تامین آب با مشکلات زیادی روبرو است. این وضعیت در اقلیم های خشک کم بارش که اکوسیستم های دخیل در تامین آب شکننده تر است با وقوع خشکسالی ها و برداشت بی رویه از ذخایر آب ، برنامه ریزان را با شرایط بحرانی تر روبرو ساخته است. محدودیت منابع آبی، رشد سریع جمعیت و نیاز به تولید بیشتر، سبب شده است که بخش کشاورزی نسبت به سایر بخش های مصرف کننده آب، تقاضای بیشتری برای مصرف داشته باشد. بنابراین، مهمترین چالش بخش کشاورزی این مناطق در شرایط کنونی چگونگی تولید بیشتر غذا از آب کمتر است.نتایج نشان می دهد که بخش آب یکی از بخش های زیربنایی و اساسی کشور می باشد که می تواند بعنوان موتور رشد در اقتصاد عمل کند و باعث رشد سایر بخش ها بخصوص بخش کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن گردد و همچنین نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین ویژگی های فردی کشاورزان و تمایل به مدیرت پایدار منابع آبی وجود دارد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و به روش توصیفی و همبستگی بوده و از تکنیک تحلیل عاملی استفاده کرده است. این تحقیق به شیوه اسنادی و میدانی و با استفاده از پرسشنامه برای تعیین عوامل موثر بر مدیریت پایدار منابع آب زراعی در شالیزارهای شهرستان رشت انجام شده است. جامعه آماری در این تحقیق تمامی مدیران ، کارشناسان و صاحبنظران بخش کشاورزی شهر رشت بوده اند. پس از مطالعه کتابخانه ای و میدانی، اطلاعات جمع آوری و سپس اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نرم افزار Excell نیز برای ثبت داده ها استفاده گردیده است.
1-1- مقدمه
گسترش نفوس و جمعیت در سطح کشور از یک طرف و تلاش بی وفقه در جهت رهایی از وابستگی به سیاست درآمد تک محصولی نفت از طرف دیگر، تمامی افکار را متوجه رشد بخش کشاورزی نموده است. ما اگر روزی دنبال افزایش سطوح زیر کشت آبی بودیم ، امروزه به جهت جوابگویی به این مسائل باید همزمان دنبال افزایش عملکرد در واحد سطح باشیم و این کار میسر نیست مگر با کاربرد مدیریت صحیح در برنامه های آب و آبیاری . در بیشتر محافل عمومی بحث کمبود آب و عدم دسترسی به منابع آبی را دلیل رکود کاری در تولیدات این بخش عنوان می کنند، در حالی که اندکی تعمق و تفحص روشن می سازد که مشکل آب و آبیاری را در جای دیگر باید جستجو نمود.
نبودن مدیریت صحیح و اتخاذ شیوه ها و روشهای نامطلوب سبب گردیده که از منابع آبی نتوانیم استفاده بهینه و مطلوب نماییم، لذا 75 درصد از آبهای قابل دستس در امر کشاورزی به هدر می رود.
این رقم نشان می دهد که بدون دسترسی به منابع جدید آب اگر با مدیریتی صحیح، راه های هدر رفت آب را سد و کنترل نماییم و راندمان آبیاری را بدین ترتیب افزایش دهیم، به مثابه آن است که ما سطح کشت آبی خود را بین سه تا چهار برابر افزایش داده ایم (کشاورز، ع. و صادق زاده، ک. 1380)
امروزه آخرین آمار نشان می دهد که با آبهای موجود، حدود 32 درصد از اراضی کشور تحت رژیم آبیاری است (غلامرضا زهتابیان،1372).
اما چرا در این کار موفق هستیم بحثی است که در این مقاله به ذکر مختصری از این سوء مدیریت و یا مدیریت نامطلوب در زمینه های مختلف آب و آبیاری اشاره خواهیم نمود و در نهایت نشان خواهیم داد که نابسامانی در این بخش سبب گردیده که نتوانیم استعدادهای نهفته و بالقوه امکانات موجود آب و آبیاری را به امکانات بالفعل تبدیل کنیم و از آب به گونه مطلوب و بهینه استفاده کنیم، در حالی که بیشتر اوقات علت نارساییهای کشاورزی در سطح کشور ناشی از کمبود آب گزارش می گردد، واقعیت امر نشانگر این است که کشور ما از کمبود آب رنج نمی برد و در خشکترین مناطق نیز بررسیها نشان می دهد که بارندگیها و امکانات ابی د حدی است که اگر با مدیریت صحیح،کنترل، هدایت، استحصال و بهره برداری شود گام بلندی در خودکفایی کشور برداشته است.
کشاورزی در برگیرنده مجموعهای از فعالیتهای اقتصادی میباشد که هدف از آن، تهیه نیازهای غذایی جامعه و تولید مواد اولیه کشاورزی برای دیگر بخشهای تولیدی از جمله صنعت است. رشد جمعیت و نیاز به افزایش تولیدات کشاورزی جهت برآوردن نیازهای غذایی و همچنین مواد اولیه مورد نیاز صنعت، لزوم توجه روزافزون به بخش کشاورزی و رفع مشکلات آن را بیش از پیش آشکار مینماید.در همین راستا اهمیت استفاده از منابع آب در توسعه اقتصادی و منطقهای نیاز به تاکید بیشتری دارد. نیاز فزاینده به آب که ناشی از توسعه کشاورزی است ممکن است از طریق بهرهبرداری فشرده و گسترده از منابع موجود تامین گردد. استفاده فشرده مربوط به مواردی از قبیل آبیاری در سطح کوچک یا به وسیله چاههاست. حال آن که استفاده گسترده، جنبههای منطقهای آبیاری مانند آبیاری کانالی را شامل میشود. زراعت در زمین خشک و بدون انجام آبیاری، عملی مخاطرهآمیز و غیراقتصادی است و در این چنین شرایطی در دسترس بودن آب تنها عامل جبرانکننده بوده و استقرار کشاورزی پررونق با بهرهبرداری از منابع آب، آغاز میشود. ذخیره مطمئن و منظم آب کشاورزی نشات گرفته از آب سطحی و زیرزمینی بعد اصلی و اساسی است که برنامهریزی آتی آبیاری بدان بستگی داشته و امر آبیاری در مناطقی که کمبود یا عدم وجود جریان سطحی وجود دارد، اهمیت آبهای زیرزمینی در رشد و توسعه کشاورزی که رشد اقتصادی ناحیه را به دنبال دارد، بسیار مهم میباشد (جاسبرسینگ، 159:1999- 158).
1-2- بیان مسئله
با توجه به رشد سریع جمعیت جهان، افزایش تقاضا برای غذا، تأمین نیازهای تغذیه ای جمعیت رو به رشد آینده و دسترسی به غذای کافی، توسعه کشاورزی و تکنولوژی آن بایستی از اولویت های هر کشوری باشد. بدون شک این توسعه چگونگی حرکت عوامل مؤثر بر فرآیند کشاورزی را می طلبد. صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی به عنوان مهمترین عامل پس از تولید باید در ورای مسائلی مانند آب، خاک، زمین، نهاده های کشاورزی (عوامل درونی) و سرمایه گذاری، مدیریت، قدرت خرید، توزیع عادلانه (عوامل بیرونی) بررسی شود. یکی از چالش های جهان امروز، بحران کم آبی است و برای حل این مشکل کشورهای مختلف باید منابع آبی خود را به بهترین نحو مدیریت نمایند. تجربه نشان داده است که نگرانی های موجود در خصوص کم آبی و بحران آب موجب بروز تنش و اختلاف در مناطق مختلف جهان به خصوص کشورهای فقیر خواهد شد. رشد جمعیت و رشد اقتصادی ، بحران کم آبی را تشدید می کند. توزیع نامتقارن بارندگی در مناطق مختلف منجر به ظهور اقلیم های خشک و نیمه خشک در مناطق مختلف گردیده است. این مناطق علیرغم برخورداری از توانمندی های بالقوه، در توسعه و پیشرفت خود با عوامل محدودکننده بی شکاری مواجه هستند. برای رشد و پیشرفت در این مناطق راه ها را نباید بسته دید بلکه با برنامه ریزی دقیق و اعمال مدیریت همه جانبه در این مناطق می توان شاهد شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بود. امروزه آب به عنوان یک نعمت لایتناهی و فراوان تلقی نمی شود بلکه دولت ها و دانشمندان پی به این نکته بردان اند که از ذخایر آبی باید حداکثر بهره برداری را با کمترین اتلاف و ضایعات به عمل آورد. مدیریت منابع آب بخشی از برنامه ریزی توسعه کشورها تلقی می شود و هر کشوری بر مبنای میزان منابع آب در دسترس، استراتژی و برنامه خاصی را برای بهره برداری بهینه از منابع آب موجود اجرا می نماید. به علت ارتباط مستقیم کشاورزی با آب و طبیعت لذا به شدت از تنش های آبی تاثیر می پذیرد. عموما مناطق خشک که از خصیصه کم آبی و بارندگی کم، رنج می برند در مقایسه با مناطق پرباران از شرایط کشاورزی متفاوتی برخوردار هستند. کشاورزی در مناطق خشک به علت بروز خشکسالی، سیل و بیابان زایی در سال های مختلف نیازمند استراتژی و برنامه های سازگار با این نوع اقلیم ها می باشد. اما کشورهای در حال توسعه به علت فقدان مدیریت هوشمند بر منابع آب و عدم به کارگیری راهکارها و عملیات فوق به مراتب بیشتر از تنش های آبی و خشکسالی ها آسیب می بینند.
مطالعات و بررسی نشان می دهد که در حال حاضر از کل منابع آب تجدیدشونده کشور 5/88 میلیاردمتر مکعب جهت مصارف بخش های کشاورزی، صنعت و شرب برداشت می شود. از این میزان حدود 83 میلیارد مترمکعب (5/93 درصد) در بخش کشاورزی، 5/4 میلیارد مترمکعب برای مصارف شرب و بهداشت و مابقی در صنعت و نیزهای متفرقه دیگر مصرف می شود( کشاورز و صادق زاده، 1379). ایران با متوسط نزولات آسمانی حدود 252 میلیمتر در سال در زمره مناطق خشک جهان محسوب می شود. 65 درصد کشور ما را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل می دهد که به طور متوسط مقدار بارندگی در آنها از 150میلیمتر در سال کمتر است (شریعتمداری، 1380)
امروزه یکی از مباحث مهم در امر مدیریت منابع آب، حفظ پایداری این منابع می باشد. سیستم های منابع آبی پایدار، برای دستیابی کامل به اهداف جامعه در حال و آینده طراحی و اداره می شوند. این در حالی است که به ملاحظات اکولوژیکی این سیستم ها توجه گردد. سیستم های منابع آبی پایدار به نحوی طراحی و اجرا می شوند که در مقابل تغییرات مختلف سازگار، قدرتمند ودارای توانایی واکنش باشند(Loucks, stakhiv and Martin، 2005)
[شنبه 1399-01-09] [ 10:27:00 ب.ظ ]
|