برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |
می آید، اداره و هدایت می گردند (هومن،۱۳۸۱ص۷۶).عملکرد فرد در یک سازمان به نوع شخصیت او و نقش سازمانی که به عهده دارد و نیز به موفقیت و شرایط سازمانی بستگی دارد. این شرایط به عنوان محیط، فرهنگ، احساس، مهارت های ارتباطی، توانمندسازی، عملکرد شغلی مورد مطالعه و توجه قرار گرفته است. این سازه ها به کیفیت درونی سازمانی، همانطور که از حاصل اداراکات کارکنان از جنبه های عینی و محسوس سازمان است، در پشتکار و تعهد و وجدان کاری فرد تأثیر مثبت داشته و از اهمیت خاصی برخوردارند. احساس توانمندسازی، کارکنان را قادر می سازد که احساس کنند می توانند کارشان را به صورت شایسته انجام دهند. به علاوه ، مداخله های توانمندی، کارکنان را قادر می سازد که احساس کنند می توانند کارشان را به طور کامل انجام دهند. این تجربه توانمندی نیز به نوبه خود چنانچه کانگر و کانونگو [۶](۱۹۸۸) اظهار نمودند، آغاز نمودن رفتارهای شغلی و استمرار تلاش برای انجام این رفتارها را افزایش می دهد. بر مبنای این تعریف، این دو محقق الگویی از شرایط سازمانی، راهبردهای مدیریتی و انواع اطلاعاتی که توانمندسازی و اثرات رفتاری آن ایجادمی کنند، ارائه نمودند.
از نظر توماس ولتهوس[۷] (۱۹۹۰)، اگر فردی توانمند گردد در آنچه ارزیابی های کار و وظیفه نامیده می شود تغییراتی به وجود می آید که در احساس اثرگذاری، شایستگی، معناداری و اختیار وی افزایشی حاصل می شود. همپوشی و تشابه بین این عناصر شناختی و حس انگیزش درونی چنانچه می دانیم آشکار است. همپوشی بین این چهار عامل و مکانیسم های روانشناختی از طریق روابط بین طراحی شغل و پیامدهای کارکنان در نظریه طراحی شغلی هاکمن و الدهام مشخص گردیده است. برای توانمندی فرد باید به او توانایی دهیم و این توانمندی می تواند حداقل به دو چیز متفاوت منجر شود. یکی از این موارد توانایی مشروعی است که توسط نیرو و قدرت حاصله بر دیگران وارد می گردد و دیگری مسئله کسب انرژی از طریق ارزیابی های وظیفه است که این عقیده ،اصل توماس و ولتهوس در مورد توانمندسازی را ارائه می دهد (اسپریتزر[۸]، ۲۰۰۸ص۱۲).
کانگر و کانونگو (۱۹۹۸) توانمندسازی را به عنوان مفهوم انگیزشی خود کارآمدی تعریف کرده اند. پس از بازنگری پژوهش های وابسته، توماس و ولتهوس (۱۹۹۰) استدلال کردند که توانمندسازی مفهومی چند بعدی است و نمی توان ماهیت آن را به واسطه مفهومی واحد توضیح داد(استواری،۱۳۸۸ص۵۶).آن ها توانمندسازی را به طور کلی تر، به عنوان افزایش انگیزش کاری درونی که درچهار شناخت: معناداری، شایستگی ، خود مختاری و اثر گذاری تجلی می یابد و جهت یابی فرد برای نقش کاری اش را منعکس می کند، تعریف کرده اند (اسپریتزر، ۲۰۰۸ص۶۷).مطالعات گسترده از متون تحقیقی رفتار سازمانی نشان داده است که توانمندسازی، اداراکات و رفتارهای کارکنان مانند استفاده آنان از نوآوری را بیشتر می نماید یا آنها را افزایش می دهد (اسپریتزر، ۲۰۰۸ص۶۸).
از دیدگاه اجتماعی جالبترین نکته برای سازمان ها این است که کارکنانی داشته باشند که کارهایشان را به خوبی انجام دهند. عملکرد خوب، بهره وری سازمان را بالا می برد که در نهایت به رشد اقتصاد ملی منجر می شود (اسپکتور[۹]، به نقل از نعامی، ۱۳۸۴ص۷۰) از سویی دیگر کارکنان، مهمترین سرمایه هر سازمان می باشند و در واقع، کارکنان پل ارتباطی بین سازمان و مشتریان هستند. سازمانها با استفادها ز کارکنان، به مشتریان خدمات کیفی ارایه می نمایند و ر ضایت مشتری را جلب می کنند. بانک ها و مؤسسات مالی نیز منابع مالی مورد نیاز خود را با مهمترین ابزارشان، یعنی کارکنان از مشتریان اخذ می کنند در بانکها و مؤسسات مالی، بیشتر خدمات توسط نیروی انسانی ارایه می شود و تجهیز منابع در سطح استانداردهای جهانی، مستلزم داشتن کارکنانی ماهر و آموزش دیده است. در بعد فنی، کارکنان باید توانایی استفاده از تکنولوژی جدید را داشته باشند و در شغل خود حرفه ای باشند، در بعد انسانی هم کارکنان باید بتوانند به بهترین نحو با مشتریان در تعامل و ارتباط باشند و در بعد ادراکی نیز نیروی انسانی شاغل باید به شناسایی، تجزیه و تحلیل و حل مشکلات مشتریان بپردازد. از سویی دیگر باید گفت که بانکهای موفق معمولاً سرانه دارایی و سود خالص بالاتری دارند. یکی از سیاستهای موفق در این رابطه، انتصاب مدیران لایق، شایسته و دانای بانکی و تقویت روحیه انگیزشی کارکنان است تا کارکنان با بهره وری بالاتر حقوق و مزایای بیشتری را دریافت کنند، چرا که کارکنان کم انگیزه و بی هدف، نمی توانند سازمان را در رسیدن به اهداف یاری رسانند، وجود و بقای یک بانک بستگی به مشتریان آن بانک دارد، اگر مشتریان نباشند، بانکی نیز وجود نخواهد داشت و مهمترین مشتریان یک بانک، مشتریان داخلی آن، یعنی کارکنان بانک می باشند. بیشتر مشتریان بانک ها به دلیل بی توجهی و بی تفاوتی کارکنان با بانک ها قطع ارتباط می کنند. بدیهی است که رضایت مشتریان بانک ها، به کیفیت خدمات دریافتی کارکنان بانک بستگی دارد و قابلیت خدمات رسانی کارکنان نیز به کیفیت خدمات داخلی سازمان وابسته است. کیفیت خدمات داخلی نیز به معنی رضایت کارکنان از خدمات دریافتی از سازمان است.اما آنچه که هم اکنون بانک ها به عنوان خدمات الکترونیکی به مشتریان خود می دهند، کپی برداری ناقصی از بانکداری مدرن جهان امروز است که از دلایل متعددی از جمله فقدان زیرساخت های تکنیکی ، قانونی و فرهنگی لازم نشات می گیرد. آگاهی و اطلاع
ناچیز کارکنان و متصدیان امور بانکی در ارتباط با خدمات بانکداری الکترونیکی یکی از چالش های جدی این نوع بانکداری در کشور ماست .تا زمانی که متصدیان امور بانکی نتوانند خدمات مطلوبی به مشتریان خود ارائه دهند و به نحو شایسته ای آنها را برای دریافت خدمات بهتر راهنمایی کنند، نمی توان انتظار داشت که مشتریان بانک از خدمات نوینی که دریافت می کنند، رضایت داشته باشند. به عبارت ساده تر، وجود سیستم مدرن بانکی و تجهیزات فنی، تنها زمانی به توسعه خدمات بانک و رشد آن می انجامد که نیروی انسانی بانک ها از دانش و آگاهی لازم برای ارائه این نوع خدمات به مشتریان برخوردار بوده و با کمک کردن به مشتریان زمینه فرهنگی ترویج این خدمات را فراهم کنند.(جوادی نیا،۱۳۹۰ ص۸۱).
امروزه یکی از مسائلی که در اکثر سازمانها و نهادها مورد توجه قرار گرفته و همواره مطرح می باشد چگونگی بالابردن بهره وری در جهت به حد اکثر رساندن منافع موسسه در سایه نیروهای کارآمد و توانمند است . انتخاب موضوع این تحقیق از آنجاکه محقق خود از کارکنان باسابقه بانک ملی ایران بوده و همواره سعی در اعتلای نام این بانک داشته، صورت گرفته وبا توجه به اهمیتی که رسیدن به اهداف بانک ملی برای وی دارد ، امید است نتایج بدست آمده این تحقیق در بیان هرچه بیشتر اهمیت توانمند سازی منابع انسانی در بانک ملی و در راستای رسیدن به اهداف تعیین شده یعنی ارائه بهترین خدمات مالی به مشتریان و درنتیجه جلب رضایت آنان ، مفید واقع شود.
به همین دلیل، در این پژوهش سعی می شود رابطه ی تاثیر توانمند سازی منابع انسانی بر جذب منابع مالی و پذیرش خدمات بانکی (از سوی مشتریان) در بانک ملی شهر رشت بررسی شود و به دنبال این سوال هستیم که آیا ابعاد توانمند سازی کارکنان بانک ملی تاثیری بر میزان پذیریش خدمات یا جذب منابع در شعب مختلف این بانک بر مشتریان مراجعه کننده دارد؟
۱-۳-اهمیت و ضرورت پژوهش
برای آنکه بتوان انجام برخی امور را به سایرین محوّل کرد لازم است روش قدیمی را تغییر داد. به این معنی که اگر پیش از این صرفاً به کار و وظایف اندیشیده می شد، اکنون باید به گروه هم، فکر کرد. این اوّلین و شاید مهم ترین گامی است که یک مدیر باید بردارد و برای دستیابی به مؤفّقیّت بسیار ضروری و مهم است (ابراهیمی،۱۳۸۴ص۲۳).یکی از مفاهیم جالب و جدید که می تواند این هدف را محقق سازد، مفهوم توانمندسازی کارکنان است. این مقوله بیان می کند چگونه در یک فرایند فراگیر و نسبتاً طولانی با در نظر گرفتن اصولی نظیر سهیم بودن کارکنان در اطّلاعات، ایجاد خود مختاری با تعیین حدود و مرزها، جایگزینی تیم های کاری به جای سلسله مراتب و دیگر اصولی که توضیح داده می شود، می توان به سازمانی دست یافت که در عین برخورداری از بهره وری بالا، قابلیت پویایی و انعطاف پذیری ،کارکنان آن سازمان را متعلق به خود بدانند و با شور و اشتیاق و احساس مباهات و سربلندی کار کنند.(مختار زاده، ۱۳۸۳ص۱۳).
توانمند سازی کارکنان محور امنیّت شغلی است، بطوری که اگر از نظر تخصّصی و توانمندی ، سازمان وابسته به فرد شود در بیرون نیز به تخصّص و توانمندی فرد نیاز باشد آن مستلزم اینست که سازمانها بستر لازم را فرآهم آورند تا کارکنان از ابعاد مختلف ، بالندگی لازم را کسب نمایند. (پاک طینت ، ۱۳۸۷ص۲).
توانمند سازی شامل نیروی کاری می شود که سطح انعطاف پذیری و آزادی بیشتری برای تصمیم گیری در مورد کار، برایشان فراهم می گردد. عقیده اصلی برآنست که کارکنان زمانی که به آنها مسئولیّت های گسترده داده می شود به صورت خلّاقانه تری واکنش نشان داده و تشویق به مشارکت شوند و به آنها کمک گردد که از کار خود راضی شوند. این مسأله برخلاف تکنیک های مدیریت سنّتی است که مؤکّد کنترل و سلسله مراتب و سخت گیری می باشند.
با توجه به مراتب فوق تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین تاثیر توانمند ی منابع انسانی بر جذب منابع مالی و پذیرش خدمات بانکی (از سوی مشتریان) در بانک ملی شهر رشت می پردازد .
۱-۴-اهداف پژوهش
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه تاثیر توانمندی منابع انسانی بر جذب منابع مالی و پذیرش خدمات بانکی (از سوی مشتریان) در بانک ملی شهر رشتاست.
برای رسیدن به اهداف کلی تحقیق ،اهداف اختصاصی زیر دنبال می شود:
-تعیین رابطه معنی دار بودن و جذب منابع مالی و پذیرش خدمات
-تعیین رابطه صلاحیت ( شایستگی ) و جذب منابع مالی و پذیرش خدمات .
-تعیین رابطه خود تعیینی (حق انتخاب ) و جذب منابع مالی و پذیرش خدمات .
-تعیین رابطه اثر ( موثر بودن )و جذب منابع مالی و پذیرش خدمات .
-تعیین رابطه ابعاد توانمند سازی و جذب منابع مالی و پذیرش خدمات .
۱-۵-فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی : بین توانمندی منابع انسانی بر جذب منابع مالی و پذیرش خدمات بانکی (از سوی مشتریان) در بانک ملی شهر رشت رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه های فرعی
فرضیه فرعی اول: بین معنی دار بودن و جذب منابع مالی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم:بین صلاحیت ( شایستگی ) و جذب منابع مالی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم:بین خود تعیینی (حق انتخاب ) و جذب منابع مالی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی چهارم:بین اثر ( موثر بودن )و جذب منابع مالی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی پنجم:بین توانمند سازی و جذب منابع مالی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی ششم:بین معنی دار بودن و پذیرش خدمات رابطه وجود دارد.
[جمعه 1399-09-21] [ 10:32:00 ب.ظ ]
|