اقسام ضمان
یکی از امور رایج در شاخههای مختلف علوم تقسیم بندی موضوعات است، نیل به احکام گسترده موضوعات مختلف علوم مختلف علوم با توجه به کثرت و تعدد آنها با به کارگیری دسته بندی و تقسیمبندی این موضوعات سهولت بیشتری مییابد و مقایسه و توجه به تفاوتهای هر شاخه یا قسمت با موارد دیگر خود باعث پیشرفت و دقت در هر علم میشود.
در مبحث ضمان نیز وجود تقسیم بندی مناسب در موضوعات میتواند ضمن کمک به توسعه این شاخه پرکاربرد حقوق، از خلط مبحثهای متعددی که در آثار فقها و حقوق دانان مشاهده میشود جلوگیری کند به عنوان مثال در تعریف ضمان عقدی مابا تعاریف و تعابیر مختلفی رو به رو هستیم (که خواهد آمد) یا در اینکه آیا ضمان معاوضی زیر مجموعه ضمان قهری است یا خود عنوان جدا و مستقلی دارد اختلاف نظر وجود دارد[۱].
لذا در این قسمت در صدد هستیم تا تقسیم بندی مناسبی از مبحث ضمان ارائه دهیم.
۱ـ۲ـ۲ـ۱ اقسام ضمان در حقوق
قانون مدنی بدون آنکه تقسیم بندی مستقلی در باب ضمان ارائه دهد (علی رغم گستردگی مباحث آن) از ماده ۶۸۴ تا ۷۲۳ قانون مدنی[۲] تنها به تعریف و احکام عقد ضمان پرداخته است.
در ماده ۶۸۴ قانون مدنی آمده است: «عقد ضمان عبارت است از اینکه شخصی مالی را که به ذمهی دیگری است به عهده بگیرد متعهد را ضامن، طرف دیگر را مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی میگویند.»
این در حالی است که بدون اشاره به وجود یا عدم وجود اقسام دیگر ضمان، در کتاب دوم قانون مدنی قسمت دوم باب دوم با عنوان الزاماتی که بدون قرارداد حاصل میشود، قانون گذار در صددد برآمده تا ضماناتی که بطور قهری برای افراد بوجود میآید را بیان کند درابتدا در فصل اول تحت عنوان کلیات، بیان میکند که «کسی که عمدا یا اشتباها چیزی را که مستحق نبوده دریافت کند ملزم است آن را به مالک تسلیم کند»[۳].
در فصل دوم این باب با عنوان ضمان قهری، چهار مورد را (غصب، اتلاف، تسبیب، استیفا) از موجبات ضمان قهری دانسته است و مشخص نیست که این کلیات مشمول عنوان ضمان قهری هستند یا غصب یا…؟
و از این حیث که این موارد مشمول چه نوع ضمانی هستند دارای ابهام است.
در این خصوص ذکر این نکات لازم است:
اولا موارد بسیار دیگری وجود دارد که به اتفاق اکثر فقها و حقوق دانان از موجبات ضمان است، در حالی که نه در موارد مربوط به عقد ضمان از آنها صحبت شده و نه در موارد شمارش شده به عنوان موجبات ضمان قهری در قانون مدنی از آنها ذکر به میان آمده است.
مواردی مانند ضمان تعدی و تفریط، ضمان غرور،… که فقها اینها را از موجبات ضمان میدانند ولی در قانون مدنی از آنها صحبتی به میان نیامده است.
ثانیا در خود این باب بین مواد مطرح شده ابهام و اشکال وجود دارد ماده ۳۰۱ قانون مدنی در خصوص دریافت بدون استحقاق مال، بدون اینکه اشاره به ضمان قهری بودن آن کند، دریافت کننده را ملزم به بازگرداندن آن میداند در حالی که این ماده به اتفاق حقوق دانان از موارد ضمان قهری محسوب میشود در حالی که تحت مواد مربوط به ضمان قهری نیامده است و از این حیث این ابهام اساسی را بوجود آورده است که چه نسبتی بین این مواد با مواد مربوط به ضمان قهری وجود دارد که جدای از آن مطرح گشته است[۴].
سایر موارد و موجبات ضمان بطور پراکنده و بعضا بدون داشتن عنوان ضمان در مواد مختلف به آن اشاره شده که شایسته بود تا قانون مدنی تقسیم بندی جامعی را در مورد اقسام وموجبات ضمان ارائه میداد تا شناخت موارد مختلف ضمان راحت تر صورت پذیرد.
آنچه مسلم است همه حقوق دانان در آثار خود از وجود دو قسم ضمان با عناوین ضمان عقدی و ضمان قهری[۵] نامبردهاند و بحثهایی را حول آن مطرح نمودهاند.
نکتهای که با تتبع در برخی آثار بدست میآید آن است که قسم دیگری از ضمان وجود دارد که ماهیتی متفاوت از دو قسم دیگر ضمان دارد و از آن به ضمان معاوضی نام برده میشود.
تشطط و اختلاف در این قسمت تا حدی است که حتی در انطباق واژه (ضمان عقدی) بر ضمان ناشی از عقد ضمان یا ضمان ناشی از قراردادها (که از آن به عنوان مسئولیت قراردادی نیز یاد میکنند.)اختلاف وجود دارد و تعاریفی که حقوق دانان از ضمان عقدی دارند با یکدیگر تفاوت بسیار دارد.
از سوی دیگر برخی ضمان معاوضی را از جمله ضمانات قهری میدانند در حالی که عدهای برای آن ماهیتی مستقل و وجودی جدا در کنار سایر اقسام قائل هستند لذا به تبیین واژه ضمان عقدی میپردازیم:
الف- تبیین مفهوم ضمان عقدی
برخی در تبیین و تعریف ضمان عقدی میگویند: ضمان عقدی یعنی قراردادی که مستقیما به ضمان مربوط میشود و به عبارت دیگر قراردادی که موضوع آن ضمان است[۶].
محمد سنگلجی نیز ضمان عقدی را ضمان ناشی از عقد ضمان میداند [۷]، سید محمد بجنوردی نیز میگوید: ضمان در در بخش ضمان بالمعنی الاخص و ضمان بالمعنی الاعم مطرح میشود[۸].
مقصود از ضمان اول، ضمان عقدی (منظور ایشان از ضمان عقدی، ضمان ناشی از عقد ضمان است) و مقصود از ضمان دوم کفالت و حواله است.
اما از سویی دیگر ضمان عقدی به معنای ضمان ناشی از عقود که از آن به مسئولیت قراردادی تعبیر میشود آورده شده است: ابوالقاسم یعقوبی در مقاله ضمان از دیدگاه شیخ انصاری مقصود از ضمان عقدی را تعهدی میداند که بر اثر تخلف از مفاد قرارداد به ذمه اشخاص قرار میگیرد و ایجاد مسئولیت میکند[۹].
دکتر محمد احمد سراج در تعریف ضمان عقدی میگوید: «فان ضمان العقد هو شغل الذمه بحق مالی للغیر جبرا للضرر الناشی عن عدم تنفیذ العقد او الاخلال بشرطه مما یعدی من التعدی با تسبیب الموجب للضمان فی المذاهب الفقهییه جمیعا[۱۰]».
ضمان عقدی اشتغال ذمه است به حق مالی برای دیگری به منظور جبران ضرر ناشی از عدم نفوذ عقد یا اخلال در شرایط (صحت) عقد به وسیله اموری که این امور در همه مذاهب فقهی تعدی بالتسبیب (که موجب ضمان است) شمرده میشود.
باز آورده اند: تعریف ضمان عقدی و معاوضی که به ضمان «مسئولیت قراردادی» نیز نامیده میشود عبارت است از ضمانی که منشا آن عقد و قرارداد است[۱۱].
در موسوعه الامام الخویی نیز عبارتی وجود دارد که دلالت میکند مراد از ضمان عقدی، ضمان ناشی از عقود میباشد[۱۲].
به نظر میرسد با توجه به اینکه شیوه فقها در نام گذاری ابواب مختلف عقود که ابتدا واژه عقد و سپس مضاف الیه آن را میآورند (عقد البیع، عقد الاجاره و…) و از طرف دیگر ضابطه مند شدن استفاده از عبارتهای علمی از خلط مباحث و مضرات دیگر جلوگیری میکند، بهتر است آن چه از معنای واژه «عقد ضمان» استفاده میشود اختصاص یابد به ضمان ناشی از یک عقد مخصوص با صیغه مخصوص (ضمنت المال و امثال آن) که فی نفسه برای انشاء ضمان وضع شده است. همچنین آن چه از معنای «ضمان عقدی» استفاده میشود اختصاص یابد به ضمانی که ناشی از عقود است (غیر از عقد ضمان) و از آن به ضمان معاوضی یا مسئولیت قراردادی نیز نام میبرند و این نوع ضمان فی نفسه از صیغه عقد جاری نمیشود بلکه از آن مسئولیتی که فرد برای انجام مضمون عقد (تحویل مبیع، پس دادن ودیعه) برعهده گرفته ناشی میشود[۱۳].
۱ـ۲ـ۲ـ۲ اقسام ضمان در فقه
محقق اصفهانی میگوید: به این ترتیب ضمان به سه حالت در فقه متصور است:۱- ضمان کفالت ۲- ضمان معاوضی ۳- ضمان غرامت.
بدین ترتیب ایشان اقسام را به سه قسم میداند[۱۴].
عده دیگر میگویند: اگر سبب تعهد به مالی خارج از عقد بوده باشد اصطلاحات در این امور ضمان قهری به کار میبرد. ضمان قهری در برابر ضمان معاوضی است که در عقود مالی معوض به کار میرود[۱۵].
در مقدمه ترجمه کتاب عناوین ضمان آمده است: اما با تامل در قانون مدنی چنین به دست میآید که قانون مدنی استقرار ضمان بر ذمه شخص را از دو طریق جایز دانسته است: ۱- از طریق قرارداد مستقیم(ضمان عقدی) ۲- خارج از قرارداد.[۱۶]
برخی از فقها برای ضمان تقسیم دیگری مطرح میکنند: بحث ضمان در دو بخش ضمان بالمعنی الاخص و ضمان بالمعنی الاعم مطرح میشود[۱۷].
مقصود از ضمان اول ضمان عقدی و منظور از ضمان دوم حواله و کفالت است. هم چنین در این خصوص گفته شده: این مفهوم از نگاه کلی به دو بخش تقسیم میشود:۱- ضمان عقدی و قراردادی ۲- ضمان قهری و خارج از قرارداد[۱۸].
و نیز گفته شده است: فقها مباحث ضمان را در سه بخش بررسی کرده اند: ۱- در کتاب عقد ضمان ۲- در ضمان معاوضی ۳- در ضمان قهری [۱۹].
خرید و دانلود متن کامل پایان نامه فوق در این لینک
[یکشنبه 1399-01-10] [ 03:04:00 ق.ظ ]
|