کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است.

تقاد داشتند که برای هر نوع از پدیده ها خدایی است و آن را مدّبر و رب النوع آن می پنداشتند. اما فرد مسلمان در اعتقادات خود انواع تدبیرها را درجهان هستی از آن خدا می داند از جمله:
1-تدبیر تکوینی
مقصود تدبیر تکوینی کارگردانی جهان آفرینش است که اداره جهانی هستی بسان ایجاد و احداث آن فعل خداوند یکتاست. در صورتیکه در کارهای بشری تدبیر از احداث تفکیک پذیر است. مثلاً فردی کارخانه ای را می سازد و دیگری آن را اداره می کند ولی در عالم آفرینش، آفریدگار و کارگردان یکی است. پس تدبیر جهان جدا از آفرینشگر نیست، تاریخ انبیاء نشان میدهد که مسئله توحید در خالقیت مورد مناقشه امتهای آنان نبوده و اگر شرکی در کار بوده نوعاً مربوط به تدبیر و کارگردانی عالم و به تبع آن عبودیت و پرسش می شده است. مثلاً مشرکان عصر حضرت ابراهیم خلیل (ع) تنها به یک خالق اعتقاد داشتند ولی به غلط می پنداشتند که ستاره و خورشید یا ماه ارباب و مدّبر جهانند و در مناظره حضرت ابراهیم (ع) نیز با آن در همین مسئله بود.[32]
و در زمان حضرت یوسف (ع) که بعد از ابراهیم بوده باز شرک مربوط ربوبیت بوده در آنجا که به آنان گوید:«ءَاَربابٌ مُتَفَرَّقُون خَیرٌ اَمِ اللهُ الواحُدِ القَهار»[33] و هم چنین از آیات قرآن استفاده میشود که مشرکان عصر رسالت قسمتی از سرنوشت خود را در دست معبودهای خود میدانستند چنانکه می فرماید: «وَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللهِ ءالِههً لِیَکونوا لَهُم عزِاً»[34] جز خدا، خدایانی برای خود برگزیدند تا مایه عزت آنان باشند یا در جای دیگر مشرکان را نکوهش می کند. «و مِنَ النَّاسِ یَتَّخذُ مِن دَون اللهِ انداداً یُحِبُّونَهمُ کَحُبِّ الله»[35] برخی از مردم برای خدا همتایانی برگزیده و آنان را مانند خدا دوست میدارند.
آری دایره ربوبّیت بسیار گسترده است و مشرکان عصر رسول الله (ص) در مورد امور مهمی چون رزق- احیاء و اماته، و تدبیر کلی جهان موحد بودند و گاهی، توجیه مشرکان برای توجیه شرک ورزی و بت پرستی خود می گفتند پرسش ما بخاطر این بوده که از این طریق به خدا نزدیک شویم «ما نَعبُدُ هُم اِلاّ لِیُقَرَّبُونا اِلی الله زُلفی»[36].
2- تدبیر در تشریع، (توحید در اطاعت):
این نوع تدبیر از شاخه های توحید در تدبیر شمرده می شود. بنابراین پیامبر (ص) به عنوان حاکم بر مسلمین برگزیده شده این گزینش به اذن پروردگار ربوده است. به همین علت اطاعت از پیامبر(ص) مانند اطاعت از خدا شمرده شده است، بلکه عین اطاعت خداست. می فرماید «مَن یُطِع الرَّسُولَ فَقَد اَطاعَ اللهَ»[37] یا در آیه دیگر می فرماید «وَ ما اَرسَلنا مِن رَسُولِ اِلاّ لِیُطاعَ بِاِذنِ اللهِ»[38] پس اگر اِذن و فرمان الهی نبود (پیامبر نه حاکم بود و نه مطاعَ، در حقیقت حکومت و اطاعت او تجلّیگاه حکومت و اطاعت خداست.[39]
2 ـ 1 ـ 2 ـ اصل معاد
یکی دیگر از اصول اعتقادی و مبانی زندگی اسلامی اعتقاد راسخ به اصل معاد یعنی جهان آخرت و زنده شدن پس از مرگ است و ملاقات با خداست؛ چرا که تمام شرايع آسمانى، همگى در لزوم ايمان به جهان آخرت اتفاق نظر دارند. عموم پيامبران، همراه دعوت به توحيد، از معاد و حيات پس از مرگ نيز سخن گفته و ايمان به جهان آخرت را در سرلوحه برنامه خود قرار داده‏اند. بر اين اساس، اعتقاد به قيامت از اركان ايمان در اسلام است. مسئله معاد هرچند در عهدين – در عهد جديد به صورتى روشنتر – مطرح شده است، ولى قرآن بيش از كتب آسمانى ديگر به اين موضوع پرداخته و بخش عظيمى از آيات اين كتاب به آن اختصاص يافته است. در قرآن از معاد به نامهاى مختلفى ياد شده است، مانند: يوم القيامة، يوم الحساب، اليوم الآخر، يوم البعث، وغيره، و اين همه اهتمام، به علت اين است كه ايمان و ديندارى بدون اعتقاد به قيامت ثمربخش نيست.
و مسلمانان تمام هم و غم و هدفشان از زندگی اسلامی جهان پس از مرگ است چرا که نتیجه زحمات دنیای خود را در آن روز دریافت می کنند.
حكيمان و متكلمان اسلامى بر لزوم معاد و زندگى پس از مرگ دلايل مختلفى اقامه كرده‏اند، و الهام‏بخش آنان نيز در اقامه اين دلايل، قرآن كريم بوده است. ازينروى مناسب است كه برخى از دلايل قرآنى را يادآور شويم:
الف – خداوند حق مطلق بوده، و فعل او نيز حق و از هرگونه باطل و لغو پيراسته است. آفرينش بشر بدون وجود حياتى هدفمند و جاودانه، لغو وعبث‏خواهد بود، چنانكه مى‏فرمايد: ‹‹افحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الينا لا ترجعون››[40] آيا پنداشته‏ايد كه شما را بيهوده آفريده‏ايم، وشمابه سوى ما باز نمى‏گرديد؟!
ب – عدل الهى ايجاب مى‏كند كه با اشخاص نيكوكار و بدكار، در مقام پاداش و كيفر، يكسان برخورد نشود. در عين حال مى‏بينيم كه حيات دنيوى به گونه‏اى است كه تحقق عدل كامل در مقام پاداش و كيفر امكان پذير نيست، زيرا سرنوشت هر دو گروه به هم گره خورده و از يكديگر تفكيك پذيرنيست. از طرف ديگر، برخى از كارهاى نيك و بد اجرى بالاتر از آن دارند كه اين جهان گنجايش پاداش و كيفر آنها را داشته باشد، مثلا يكى در راه حق پس از عمرى جهاد و مبارزه جان مى‏بازد، و ديگرى حق‏جويان بيشمارى را نابود مى‏سازد. بنابر اين، جهان ديگرى لازم است كه عدل كامل الهى در قلمرو امكانات بى نهايت آن تحقق يابد، چنانكه مى‏فرمايد: ‹‹ام نجعل الذين آمنوا وعملوا الصالحات ک
المفسدين في الارض ا م نجعل المتقين كالفجار››[41] آيا مؤمنان صالح را در رديف مفسدان زمين قرار مى‏دهيم ويا با پرهيزگاران مانند گنهكاران برخورد مى‏كنيم؟!
پس نتیجه رابطه معاد با مبانی سبک زندگی اسلامی در قرآن رابطه تنگاتنگ دارد و مبنا و شیوه زندگی اسلامی بدون اعتقاد به معاد معنا و مفهومی نخواهد داشت. پس اعتقاد به این اصول است که فرد مسلمان راه و روش خود در اسلام مطابق قرآن که همان اعتقاد به اصل معاد استوار می سازد.
2 ـ 1 ـ 3 ـ اصل امامت و خلافت
یکی دیگر از اصول اعتقادی و مبانی زندگی اسلامی اعتقاد راسخ به امامت و خلافت بعد از پیامبر اکرم
(ص) و جانشینی پیامبر است که اگر این اعتقاد راسخ نباشد بشر دچار مشکلاتی خواهد شد و همین امر امروزه باعث شده که دشمنان بهانه پیدا کنند و بین مسلمانان تفرقه و اختلاف بوجود آورند.
مسلمانان معتقدند که پيامبر اكرم (ص) پس از 23 سال سعى و كوشش بسيار در تبليغ شريعت اسلام و تأسيس مدينه فاضله، در اوايل سال يازدهم هجرى ديده از جهان فرو بست. با رفتن آن حضرت، هر چند وحى و نبوت پايان يافته و ديگر نه پيامبرى خواهد آمد و نه شريعت جديدى بنيان نهاده خواهد شد، ولى وظايفى كه بر دوش پيامبر بود (غير از مسئوليت ابلاغ وحى) مسلماً پايان نيافت، و در نتيجه لازم بود پس از درگذشت او، شخصيت آگاه و وارسته اى، به عنوان خليفه و جانشين پيامبر، و امام و پيشواى مسلمانان، انجام اين وظايف را در هر زمان بر عهده گيرد. مطلب اخير مورد قبول همه مسلمين است، گرچه برخى از صفات جانشين پيامبر و راه تعيين او ميان شيعه و اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد .لازم است که نخست به تبيين معناى «شيعه» و تاريخ پيدايش آن و سپس مباحث مربوط به امامت را بررسى کنیم.
«شيعه» در لغت به معنى پيرو است و در اصطلاح به گروهى از مسلمانان گفته مى شود كه رهبرى جامعه اسلامى را پس از درگذشت پيامبر اكرم (ص) از آنِ حضرت على (ع) و فرزندان معصوم او مى دانند.به گواهى تاريخ، پيامبر گرامى (ص) در طول حيات خود در موارد مختلف كراراً از فضايل و مناقب و نيز قيادت و رهبرى على (ع) پس از خويش سخن به ميان مى آورد.
و روزی که بنی هاشم را جمع کرد و دعوت خود را آشکار نمود خلافت و امامت علی (ع) را به آنان اعلان نمود. همجنین در غدیر خم او را رسما برای امامت و خلافت اعلام داشت که مفسران اسلامی در تفسیر آیه « إِنّ الّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحات أُولئِکَ هُمْ خَیْرُالبَريِّة»[42] نقل کردند که پیامبر فرمود مقصود علی (ع) و شیعیان اوست[43].
مسئله امامت يك مسئله الهى و سماوى بوده و جانشين پيامبر بايد از طريق وحى الهى به پيامبر تعيين گردد. اما پيش از پرداختن به دلايل نقلى و شرعى اين موضوع، فرض مى كنيم كه هيچ نصّى شرعى در اين باره در دست نيست. در اين صورت، بايد ببينيم مقتضاى حكم عقل با توجه به شرايط آن زمان چيست؟
عقل سليم حكم مى كند چطور ممکن است پیامبر اکرم این همه مدت (23سال)زحمت طاقت فرسا طرحی که پیاده کرده و مردمی را که از چاهلیت به کمال و سعادت رسانده و می داند که بعد از خود جه اتفاقی می افتد بدون سرپرست به حال خود رها کند؛ و کسی را به عنوان حفظ این امت و آیین پاک معرفی نکند . آن شریعتی که پایه گذاری کرده به امان خدا رها کند؟.
2 ـ 1 ـ 4 ـ اصل نبوت
یکی دیگر از مبانی سبک زندگی اسلامی در قرآن نبوت می باشد که از اصول اعتقادی است. خداوندحكيم انسانهاى والايى را براى هدايت و راهنمايى بشر برانگيخته و آنان را حامل پيام خويش براى افراد بشر قرار داده است. اينان، همان پيامبران و رسولانند كه واسطه جريان فيض هدايت از سوى خداوند به بندگان مى باشند، و اين فيض از نخستين روزى كه بشر شايستگى بهره گيرى از آن را يافته، از جانب خدا نازل گرديده و تا عصر پيامبر گرامى اسلام (ص) نيز ادامه داشته است.بايد دانست آيين هر پيامبرى نسبت به زمان و امت خود كاملترين آيين بوده است، و اگر اين فيض الهى مستمر نبود بشر به حدّ كمال نمى رسيد.
از آنجا كه خلقت انسان، فعل خداى «حكيم» است طبعاً آفرينش او هدف وغرض دارد، و با توجه به اينكه در وجود انسان علاوه بر غرايز كه با حيوان مشترك است،عقل و خرد نيز هست بايد غرض و هدف از خلقت وى، هدفى معقول باشد.
از طرف ديگر، عقل و خرد انسان هرچند در پيمودن راه تكامل او مؤثر و لازم است، امّا كافى نيست، و اگر در هدايت انسان به عقل و خرد قناعت شود او هرگز راه كمال را به طور كامل نخواهد شناخت. براى نمونه، پى بردن به مبدء و معاد يكى از مهمترين مسائل فكرى بشر بوده است.بشر مى خواهد بداند از كجا آمده، چرا آمده، و به كجا خواهد رفت؟ ولى عقل و خرد به تنهايى از عهده تبيين كامل اين مسائل بر نمى آيد. گواه روشن اين امر آن است كه،با همه ترقى كه بشر معاصر در علم و دانش كرده است،هنوز بخش عظيمى از انسانها بت پرست مى باشند.
نارسايى عقل و دانش بشر منحصر به موضوع مبدء و معاد نيست، بلكه وى در بسيارى از مسائل حياتى نيز نتوانسته است طريق استوارى را برگزيند. ديدگاههاى مختلف و متعارض بشر در مسائل اقتصادى، اخلاقى، خانوادگى وغيره نشانه نارسايى وى از درك صحيح اين مسائل مى باشد، و به همين علت است كه مى بينيم مكتبهاى متعارض پديد آمده است.
با توجه به نكته فوق، عقل صحيح حكم مى كند كه به مقتضاى حكمت الهى بايد مربيان و رهبران الهى مبعوث شوند تا راه صحيح زندگى را به بشر بياموزند.




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-09-22] [ 06:51:00 ق.ظ ]




اسلام مصالح افراد را در بیت المال کاملاً مورد توجه قرار داده چون ذکات را هشت قسمت کرده و تنها یک سهم را به سبیل ا… اختصاص داده و بقیه را برای تهیدستان و مساکین و کارمندان جمع آوری صدقات و مؤلفه های قلوبهم و دیگران تعیین کرده. خمس را به شش قسمت تقسیم کرده و از آن سهام شش گانه بیش از یک سهم برای خدا نگذاشته باقی را برای رسول و خویشاوندان او ،یتیمان و مساکین و در راه ماندگان تعیین کرده است این بدان جهت است که فرد یگانه عنصر تشکیل دهنده اجتماع است و جز با اصلاح حال افراد ، اجتماع نیرومند پدید نمی اید.[135]

 

برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

 

 

  • به افراد مسلمانی که باید زکات پرداخت کنند این اختیار داده شده که زکات را به مصرف برخی از صاحبان سهام مثل تهیدستان و مساکین برساند این نوع اختراع به استقلال افراد است که اسلام آن را لحاظ کرده است مگر در مواردی که ولی امر و زمامدار اسلامی مصلحت اسلام را در خلاف آن ببینند و از آن نهی کنند.

 

 

2 ـ 5 ـ 5 ـ هدف از توزیع
یکی از اهداف نظام اقتصادی رعایت عدالت در توزیع منابع و درآمد و ثروت است تا از انباشت مال و مصرف بی رویه آنها جلوگیری شود و همگان از مواهب الهی بهرمند گردند و دستیابی افراد به منابع و درامد هم بر مبنای حقوقی است که خاستگاه دارند و این حقوق خاستگاه آنها را بصورت های زیر می توان بیان کرد.

 

 

 

    1. حقوق عام افراد یعنی تمام افراد یک جامعه در استفاده کردن از امکانات و منابع و ثروت های عمومی یکسان اند و همگان بر اساس (اصل اباحه) می توانند در جهت افزایش عمران و آبادانی از این ثروت ها بهره بگیرند. [136]

 

 

    1. حقوقی که از کار و تلاش افراد بر می خیزد و هرکی که کار کرد سهم بیشتری از ارزش افزوده می برد .[137] می توان به این مطلب اشاره کرد

 

 

    1. حقوقی که از نیاز آدمیان بر می خیزد یعنی کسانی که که به علتی غیر از تنبلی و تن پروری نتوانستند خود را مستحق دریافت درآمد از راه تلاش و کوشش کنند .

 

 

اینان یا معلولان و ناتوانان ذهنی و بدنی ، سالخوردگان ،یتیمان و یا بیماران جامعه یا کسانی اند که به رغم فعالیت و تلاش به مزد واقعی خود دست نیافتند.
اسلام برای آنان در میان اموال توانمندان جامعه سهم لازم و واجبی قرار داده حتی بخشی از اموال توانمندان مانند زکات را مستقیماً حق این محرومین قرار داده و توانمندان را در این قسمت که سهم نیازمندان است مالک به حساب نیاورده است.[138]
2 ـ 6 ـ مبانی اقتصاد و عدالت اجتماعی در سبک زندگی اسلامی
آیین اسلام نیز، در جهت تنظیم روابط اقتصادی بین انسان‌ها که برای تأمین نیازهای اقتصادی (یا رفع مشکلات اقتصادی) تدوین گردیده و با عدالت اجتماعی مرتبط می‌باشد، قواعدی کلی ارائه نموده که در ابواب اقتصادی فقه اسلامی به تفصیل بیان گردیده است.
2 ـ 6 ـ 1 ـ اصل توزیع عادلانه ثروت
اصول روش اسلام در توزيع ثروت، در درجه اول، صیانت از عدالت اجتماعی، حفظ حقوق مردم، تقسیم مالکیت به سه بخش (ملی، خصوصی و دولتی) است. در این راستا، به تحريم راه‌های نامشروع مانند ربا می‌پردازد می فرماید: «الَّذينَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذي یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى‏ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ»[139] كسانى كه ربا مى‏خورند، [از گور] برنمى‏خيزند مگر مانند برخاستنِ كسى كه شيطان بر اثر تماس، آشفته‏سَرَش كرده است. اين بدان سبب است كه آنان گفتند: «داد و ستد صرفاً مانند رباست.» و حال آنكه خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانيده است. پس، هر كس، اندرزى از جانب پروردگارش بدو رسيد، و [از رباخوارى‏] باز ايستاد، آنچه گذشته، از آنِ اوست، و كارش به خدا واگذار مى‏شود، و كسانى كه [به رباخوارى‏] باز گردند، آنان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود. [140].
آموزه های دینی حل مشکلات اقتصادی را در چهارچوب قوانینی مانند استفاده از عقود اسلامی می‌داند. برخی از این قوانین در ابواب مضاربه، مزارعه، مساقات، بیع، اجاره، جعاله و امثال آن بیان گردیده است. «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثيمٍ»[141]. خدا از [بركتِ‏] ربا مى‏كاهد، و بر صدقات مى‏افزايد، و خداوند هيچ ناسپاسِ گناهكارى را دوست نمى‏دارد[142]. ود رنهی از باقی مانده سودهای ربا می فرماید: «يا أَیُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ»[143] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا پروا كنيد و اگر مؤمنيد، آنچه از ربا باقى مانده است واگذاريد[144].
مطابق این آیات و آیات دیگر قرآن که درباره ی ربا نازل شده اند، یکی از احکام ثابت و تغییر ناپذیر فقه معاملات، تحریم ربا است و این تحریم، مورد اتفاق همه فقهیان اسلام در طول تاریخ بوده است. گرچه در صد سال اخیر، به دنبال گسترش نظام سرمایه داری و رواج بانکداری ربوی در کشورهای مسلمان، برخی تردیدها در تعریف و تبیین حدود ربا پیش آمده است، مدارک حکم ربا به گونه ای است که کم ترین مراجعه به آنها هر گونه ابهام را برطرف می کند وپیروی از امر اسرافکاران را نهی کرده است: «وَ لا تُطيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفينَ» [145] و فرمان افراطگران را پيروى مكنيد: [146]
2 ـ 6 ـ 2 ـ نهی از خوردن اموال دیگران
قرآن کریم در خطاب ارشادی خودی، خوردن اموال دیگران و تجاوز در این مسئله کلا نهی کرده است، و می فرماید: «يا أَیُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ کَثيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليمٍ»[147] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان، اموال مردم را به ناروا مى‏خورند، و [آنان را] از راه خدا باز مى‏دارند، و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مى‏كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى‏كنند، ايشان را از عذابى دردناك خبر ده[148].
2 ـ 6 ـ 3 ـ نهی از ربا
ربا که از آن به ویران کننده اقتصاد تعبییر شده است در قرآن کریم به صورت قطعی نهی شده است: «وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَکْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرينَ مِنْهُمْ عَذاباً أَليماً»[149] و [به سبب‏] ربا گرفتنشان- با آنكه از آن نهى شده بودند- و به ناروا مال مردم خوردنشان، و ما براى كافران آنان عذابى دردناك آماده كرده‏ايم[150].
2 ـ 6 ـ 4 ـ نهی از خورن اموال دیگران و حاکمیت ظالمان
در خصوص نهی از خوردن اموال دیگران می فرماید: «وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَريقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» [151] و اموالتان را ميان خودتان به ناروا مخوريد، و [به عنوان رشوه قسمتى از] آن را به قضات م
دهيد تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخوريد، در حالى كه خودتان [هم خوب‏] مى‏دانيد[152].
2 ـ 6 ـ 5 ـ خالی بودن معاملات بانکی از اکل مال به باطل
در خصوص تجارت با رضایت مندی کامل و بدور از کلاهبرداری می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تأکلوا أموالکم بینکم بالباطال إلا أن تکون تجارة عن تراضِِِ منکم»[153]. ای کسانی که ایمان آورده اید، اموال یک دیگر را به ابطال نخورید؛ مگر این که تجارتی باشد که با رضایت شما انجام گیرد. مقصود از «اکل» در این آیه، خصوص «خوردن» نیست؛ بلکه هر نوع تصرف در مال دیگران را شامل می شود و از آن جا که غالب تصرف ها به خوردن منتهی می شود، تعبیر به «اکل» شده است[154].
این آیه در واقع زیر بنای قوانین اسلامی را در مسائل مربوط به معاملات و مبادلات مالی تشکیل می دهد و به همین دلیل، فقهیان اسلام در تمام ابواب معاملات به آن استدلال می کنند. آیه، افراد با ایمان را مخاطب قرار داده، می گوید: «اموال یکدیگر را از طریق نا بجا و غلط و باطل نخورید؛ یعنی هرگونه تصرف در مال دیگری که بدون حق و بدون مجوز منطقی و عقلایی بوده باشد، ممنوع شناخته شده و همه را تحت عنوان باطل که مفهوم گسترده ای دارد، قرار داده است؛ بنابراین، هرگونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوی، معاملاتی که حد و حدود آن به طور کامل نا مشخص باشد؛ خرید و فروش وسایل اجناسی که فایده ی منطقی و عقلایی در آن ها نیست، و خرید و فروش وسایل فساد و گناه، همه تحت این قانون کلی قرار دارند»[155].
2 ـ 6 ـ 6 ـ برتری زکات بر ربا
خداوند حکیم در ترجیح زکات بر رباخواری می فرماید: «وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا في‏ أَمْوالِ النَّاسِ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَكاةٍ تُريدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ»[156] و آنچه [به قصد] ربا مى‏دهيد تا در اموال مردم سود و افزايش بردارد، نزد خدا فزونى نمى‏گيرد و [لى‏] آنچه را از زكات- در حالى كه خشنودى خدا را خواستاريد- داديد، پس آنان همان فزونى ‏يافتگانند [و مضاعف مى‏شود[157].
2 ـ 6 ـ 7 ـ برتری جهاد بر جمع اموال
خداوند تبارک و تعالی در جند آیه ضمن معرفی حیات کریمه جهاد در راه خدا را بر جمع کردن ثروت ترجیح می دهد و می فرماید: «قُلْ إِنْ كانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشيرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ في‏ سَبيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقينَ»[158]بگو: «اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى كه گرد آورده‏ايد و تجارتى كه از كسادش بيمناكيد و سراهايى را كه خوش مى‏داريد، نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه وى دوست‏داشتنى‏تر است، پس منتظر باشيد تا خدا فرمانش را [به اجرا در] آورد.» و خداوند گروه فاسقان را راهنمايى نمى‏كند[159].
2 ـ 6 ـ 8 ـ جمع کردن ثروت هدف نیست
در دین مبین اسلام هدف جمع آوری و انباشته نمودن ثروت نیست و بر این کار نیز تشویق نشده بلکه نهی شده است: «کَالَّذينَ مِنْ قَبْلِکُمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْکُمْ قُوَّةً وَ أَکْثَرَ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلاقِکُمْ کَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِکُمْ بِخَلاقِهِمْ وَ خُضْتُمْ کَالَّذي خاضُوا أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»[160] [حال شما منافقان‏] چون كسانى است كه پيش از شما بودند: آنان از شما نيرومندتر و داراى اموال و فرزندان بيشتر بودند، پس، از نصيب خويش [در دنيا] برخوردار شدند، و شما [هم‏] از نصيب خود برخوردار شديد همان گونه كه آنان كه پيش از شما بودند از نصيب خويش برخوردار شدند، و شما [در باطل‏] فرو رفتيد همان گونه كه آنان فرو رفتند. آنان اعمالشان در دنيا و آخرت به هَدَر رفت و آنان همان زيانكارانند[161].
بنابر این، تعدیل در مال و امکانات و توزیع مال بنحوی که همه حاجات مشروع امت را بر آورده کند و عدم تمرکز مال در یک جا هدفی از اهداف تشریع اسلامی است و بنابراین ولی امر می کوشد که تشریفات ولایتی خود را طوری نظم دهد که کمک شایان بتوزیع مال و عدم تمرکزش افراد محدود بنماید و از احتکار یا انباشته شدن اموال در یک جا جلوگیری به عمل آورد.
فصل سوم
شاخص های سبک زندگی اسلامی
(اعتقادی، اخلاقی، اقتصادی)
پیشگفتار:




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:51:00 ق.ظ ]




برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

اند. [343] نیز می فرماید: پوشش و لباس نشان بی نیازی است. [344] همچنین می فرماید: تن با سه چیز شاداب و پروریده می شود: بوی خوش و لباس ملایم و نوشیدن عسل. [345]
امیرمومنان (س) می فرماید: لباس، زیبایی را نمایان می سازد. [346] نیز می فرماید: لباس پاکیزه غم و اندوه را می زداید و برای نماز نیز لازم است. [347]
3 ـ 3 ـ 14 ـ نهی از برهنگی
برهنگی در هر شکل و نوعی که باشد یک عمل شیطانی است، خداوند در معرفی مکر شیطان بویژه در وسوسه جهت کشف عورت می فرماید: «يا بَني‏ آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا یُؤْمِنُونَ»[348] (اى فرزندان آدم، زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند، و لباسشان را از ايشان بركَند، تا عورتهايشان را بر آنان نمايان كند. در حقيقت، او و قبيله‏اش، شما را از آنجا كه آنها را نمى‏بينيد، مى‏بينند. ما شياطين را دوستان كسانى قرار داديم كه ايمان نمى‏آورند)
3 ـ 3 ـ 15ـ آداب پوشش
رسول خدا (ص) می فرماید: کفش راحتی و سبک بپوشید و همانند اهل کتاب نباشید (نعلین بپوشید و موزه مپوشید). [349] همچنین می فرماید: کفش خوب و لباس پاکیزه بپوشید. [350] نیز می فرماید: هرگاه خواستی کفش و لباس بخری خوب و نو آنها را برگزین. [351] و می فرماید: هرگاه مردان و زنان امتِ من، از پوشیدن کفش ها و نعلین های پاره پاره و وصله دار دریغ نکنند خدا بر آنان آسان گیرد. [352]
پیام این گونه احادیث اینست که مسلمانان با رعایت نظافت و انتخاب جنس خوب در پوشاک، در زندگی ساده زیست باشند و تجمل گرا نباشند. و همچنین می فرماید: هرگاه لباستان را درآوردید بر آن بسم الله بخوانید. [353] و نیز می‌فرماید: هرگاه لباستان را درآوردید آنها را تا بزنید. [354]
3 ـ 3 ـ 16 ـ پوشش های پسندیده
خداوند تبارک و تعالی لباس را مایه ی پوشش و ستر عورت معرفی ‍ کرده است: «يا بَني‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواري سَوْآتِکُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ»[355] (اى فرزندان آدم، در حقيقت، ما براى شما لباسى فرو فرستاديم كه عورتهاى شما را پوشيده مى‏دارد و [براى شما] زينتى است، و [لى‏] بهترين جامه، [لباس‏] تقوا است. اين از نشانه‏هاى [قدرت‏] خداست، باشد كه متذكّر شوند).
رسول خدا (ص) می فرماید: برای حضور در میان برادران دینی، لباستان را آراسته و لوازم خود را به اصلاح آرید به گونه ای که در میان مردم مانند خالی نمودار و برجسته باشید؛ زیرا خدا زشتی و زشت نمایی را دوست ندارد. [356]
همچنین می فرماید: لباس سفید از هر لباسی برای شما بهتر است، پس آنرا بپوشید و مردگانتان را در آن کفن کنید. [357] نیز می فرماید: تا پایان عمر پوشیدن لباس پشمین را ترک نمی کنم تا پس از من سنت شود. [358]
3 ـ 3 ـ 17 ـ پوشش های ناپسند
رسول خدا (ص) می فرماید: هلاکت زنان امت من در دو چیز سرخ فام است: طلا و لباس نازک. [359] و نیز می فرماید: ای علی! هر مردی از همسرش اطاعت کند خدا او را به رو در جهنم افکند. علی (س) پرسید: این چه اطاعتی است؟ فرمود: در پوشیدن لباس نازک به وی اجازه دهد[360].
همان گرامی به علی (س) فرمود: ای برادر! به تو سفارشی می کنم آنرا رعایت کن که شاید خدا سودی به تو برساند: لباس خشن و مناسب اندام بپوش تا غرور و تکبر تو را نگیرد. [361] همچنین فرمود: از خصلت هایی که موجب هلاکت قوم لوط شد پوشیدن حریر (ابریشم) بود. [362]
امیرمومنان (س) می فرماید: شش چیز از اخلاق قوم لوط در این امت است: پوشیدن روپوش بلند از روی تکبر که بر زمین کشیده می شود، گشودن و باز گذاشتن دکمه های پیراهن و قبا و… . [363]
همچنین می فرماید: لباس سیاه نپوشید، چرا که آن لباس فرعون است. [364] نیز می فرماید: هر کس لباس فاخر بپوشد به تکبر گراید و متکبر در آتش دوزخ است. [365]
3 ـ 3 ـ 18 ـ لباس شهرت
رسول خدا (ص) از انگشت نما شدن در هر دو سو (افراط و تفریط) نهی فرموده است: افراط در نازکی، نرمی و بلندی لباس یا تفریط در ضخامت، زبری و کوتاهی آن. [366] و نیز می فرماید: لباسی را که در زیبایی یا زشتی شهرت دارد نپوشید. [367] و نیز می فرماید: هرکس لباس شهرت بپوشد خدا از او رو گرداند تا وقتی که آنرا کنار نهد. [368] و همچنین می فرماید: هر کس در دنیا لباس شهرت بپوشد خدا روز قیامت لباس ذلت بر او بپوشاند.[369]
امام حسین (س) می فرماید: هر کس لباس شهرت بپوشد خدا روز قیامت لباسی از آتش بر او بپوشاند. [370]




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:50:00 ق.ظ ]




برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

درفتاری می شود. [400] رسول خدا (ص) می فرماید: هرگاه خدا پستی و خواری بنده ای را بخواهد دارایی اش را در ساخت و ساز صرف می کند. [401]
3 ـ 3 ـ 22 ـ ویژگی های مسکن و مرکب
از لحاظ تعالیم حیاتبخش اسلام یک مسکن خوب از ویژگی های خاصی باید برخوردار باشد از جمله:
الف ـ محله و همسایگان خوب: امیرمومنان (س) می فرماید: ارزش و شرافت خانه، به حیاط وسیع و همنشینان نیکوکار و صالح است و برکت خانه، به بودن آن در منطقه خوب و محوطه وسیع و همسایگان همراه و خوب است. [402].
ب ـ استحکام بنا: رسول خدا (ص) می فرماید: به راستی خدای متعالی دوست دارد هر یک از شما هرگاه کاری می کند آنرا محکم و استوار نماید. [403]
امام صادق (س) می فرماید: پیامبر (ص) پس از خاکسپاری سعد بن معاذ و محکم کردن قبر او فرمود: می دانم این قبر به زودی ویران می شود؛ ولی خدا دوست می دارد هرگاه بنده او کاری می کند آنرا استوار سازد.[404] رسول خدا (ص) می فرماید: خدا کسی را که در خانه ویران ساکن شود، دوست ندارد. [405]
ج ـ سقف متعادل: امام صادق (س) می فرماید: سقف خانه را به اندازه متعادل بسازید (هفت ذراع) زیرا فراتر از آن جایگاه شیاطین است. [406]
د ـ وسعت و تمیزی: امام صادق (س) می فرماید: از سعادت انسان است که اتاق نشیمن خوب داشته باشد و آستانه خانه اش وسیع باشد و سرویس بهداشتی و حمام تمیز داشته باشد. [407]
همان حضرت می فرماید: یکی از راههای نجات [و فایق آمدن بر مشکلات زندگی] داشتن خانه ای است که از وسعت لازم برای گنجایش فرد و خانواده اش برخوردار باشد. [408] همچنین می فرماید: شومی خانه در آن است که حیاطش کوچک، همسایگانش بد و عیب هایش بسیار باشد.[409] رسول خدا (ص) می فرماید: همسر سازگار، مرکب راهوار و خانه وسیع از نعمتهای دنیاست اگرچه برای دنیا نعمتی نیست. [410]
هـ ـ بهره گیری درست: همان گرامی می فرماید: هرکس از روی هوس هر غذایی را بخورد و هر لباسی را بپوشد و هر مرکبی را سوار شود خدا به او نظر لطف نکند تا بمیرد یا از آن دست بردارد. [411]
حضرت امام کاظم (س) فرمود: خدا را سزاست هر خانه ای که در آن نافرمانیش کنند، خرابش کند تا خورشید بر آن بتابد و (از پلیدی معنوی) پاکش کند [پس معصیت خدا موجب ویرانی خانه می شود]. [412]
و ـ رعایت شرایط زمان در انتخاب مسکن: حضرت امام رضا (س) خانه ای خرید و به یکی از موالیان خود فرمان داد تا به آن خانه منتقل شود و فرمود: منزل تو تنگ است. آن شخص گفت: این خانه (منزل تنگ) را پدرم بنا کرده است. آن حضرت (س) فرمود: اگر پدر تو نادان بود سزاوار است که تو مانند او باشی؟[413]
فصل چهارم
علل و عوامل عمل
به سبک زندگی اسلامی
در قرآن کریم
و پیامد های آن
4 ـ 1ـ عوامل فردی و درونی
در عمل به سبک زندگی اسلامی عوامل و علل متعدد وابسته به هم دخالت دارند؛ زیرا فرآیندهای فراوان و در عین حال متفاوت در شکل دهی زندگی انسان دخالت دارند. به ویژه در عصر کنونی که عصر ارتباطات و آمیختگی فرهنگی امری ناگزیر شده است. البته در کنار عوامل محیطی، عوامل فردی و درونی، بسیار نقش کلیدی دارند.
فرد مسلمان و دارای تعهد دینی و اخلاقی، در بروز رفتارهای فردی خود همیشه آموزهای دینی خود را مد نظر قرار می دهد، تا بتواند وجدانی سالم و قلبی سلیم و پاک در راستای خشنودی خداوند داشته باشد.




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:50:00 ق.ظ ]




منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است

ید، چرا که خدا در این روز به زمینیان توجه می کند تا حسنات را چند برابر کنید. [504] همچنین می فرماید: هر کس روز جمعه غسل کند و بگوید: «اَشهَدُ اَن لا اِلَهَ اِلاَ اللهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُهُ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجعَلنِی مِنَّ التَّوَّابِینَ وَ اجعَلنِی مِنَ المُتَطَهِّرِینَ» گواهی می دهم معبودی جز خدای یگانه نیست و شریکی ندارد و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست، خدایا! بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا از توبه کنندگان و پاکان قرار ده، تا جمعه بعدی پاک و پاکیزه خواهد بود. [505]
امام رضا (س) می فرماید: ناخن ها را روز سه شنبه بگیرید و روز چهارشنبه استحمام کنید و نیاز به حجامت را روز پنج شنبه برآورید، و روز جمعه با بهترین عطرها خود را خوش بو کنید[506]. به فرموده رسول خدا (ص): هر کس روز جمعه ناخن و شاربش را بگیرد و مسواک زند و هنگام رفتن به نماز جمعه بر سرش آب بریزد هفتاد هزار فرشته او را همراهی می کنند و برایش آمرزش و شفاعت می طلبند. [507]
امام صادق (س) درباره حکمت اجتماعی غسل روز جمعه می فرماید: انصار در آبیاری زمین ها و رسیدگی به اموالشان کار می کردند و روز جمعه در مسجد حاضر می شدند و مردم از بوی عرق زیر بغل و بدن آنان اذیت می شدند، از این رو رسول خدا (ص) ایشان را به غسل فرمان داد و بدین ترتیب سنت شد. [508]
4 ـ 1 ـ 14 ـ 3 ـ بهداشت روان
بهداشت روان و درمان چنانکه نیاز تن آدمی است نیاز روان او نیز هست و آیات و روایات برای سلامت روان و آلوده نشدن آن ، راهکارهایی بهداشتی ارائه کرده اند.
چنانکه برای طهارت از آلودگی ، راهکارهای درمانی نشان داده اند.
ر،ک: تفسیر موضوعی قران کریم ج 11 « مراحل اخلاق در قران کریم بسیاری از احکام الهی برای صیانت و بهداشت جان و فرد آدمی از آلودگی و بیماری است»
چنانکه بخش دیگری از انها مانند کفار است طهارت و درمان روح آلوده را بر عهده دارند. خدای سبحان که قران را شفا معرفی کرده «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ»[509] مرض را هم بیان فرموده است ما بیماری های ظاهری و زیان های آن را می بینیم ، اما از زیانهای بیماری های باطنی مانند نگاه حرام و بی عفتی و بی حجابی بودن و… غافلیم قران فرمود: «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»[510]پس مبادا در حضور مردان به ناز و نرمی سخن گویید که آنکس که در دلش بیماری است و ایمانش سست است ، طمع می ورزد هم چنین آنان که با بیگانگان در ارتباط اند و گوش به آنها سپرده اند. بیمار سیاسی و اجتماعی هستند چنانکه قران می فرماید «فَتَرَى الَّذِينَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِيهِمْ»[511]بهمین سبب است که مشاهده می شود آنان که در دل هایشان بیماری و شک و تردید وجود دارد برای طرح دوستی با بیگانگان منعاند شتابان به میان آنان می روند .

 

 

 

    1. بهداشت عقل (فرد) عقل به معنای منع است و زانوبند شتر را از این رو «عقال» گویند که شتر را از حرکت نابجا باز می دارد. عقل در اصطلاح به عقل نظری و عملی قسمت می شود عقل نظری راهنمای اندیشه بشر و عقل عملی راهبرد انگیزه اوست ( شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ص119)

 

 

عوامل تباهی عقل: مستی شراب: خداوند در قران می فرماید ای کسانیکه ایمان آورده اید جز این نیست که شراب و قمار و سنگهای نصب شده برای قربانی ها که مشرکان به آنها شرک می جویند قماری که بت پرستان گوشت دامها را به آن قسمت می کنند همه پلیدی هایی هستند که گرایش به انها برخاسته از وسوسه های شیطان است. «یَا أَیُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ»[512]
2-مستی گناه: همانگونه که شرابخواری عامل مستی و زوال عقل و تعطیل نیروهای ادراکی آدمی است گناه نیز باعث مستی شدیدتری است که عقل را معزول و انسان را از ادراک سالم محروم می کند، از این رو نه تنها شراب ، بلکه هر مسکری حرام است.[513]
3- خودپسندی 4- گوش ندادن به نصایح خردمندان 5- بیهوده گویی 6- شوخی فراوان 8- فقر و تنگدستی




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:50:00 ق.ظ ]